آلبانی کشوری است کوچک که در جنوب شرقی قاره اروپا قرار دارد. آلبانی دارای اقوام گوناگونی است که در کنار هم به طور صلح آمیز زندگی می کنند، این کشور با اکثریت مردم مسلمان و سپس مسیحی کشوری است اسلامی در قاره اروپای مسیحی که برای ورود به اتحادیه اروپا در آوریل ۲۰۰۹ اقدام کرده است.
کشور آلبانی دارای کشاورزی و دامداری است و دارای منابع ذغال سنگ و کروم مس و نیکل، این کشور در تاریخ خود با فراز و نشیب های گوناگونی مواجه بوده و بیگانگان سال های سال بر این کشور که قبلآ کشوری پهناور بوده مسلط بوده اند، بگذریم هر کشوری هم در تاریخ خود این فراز و نشیب ها را طی کرده، اما کشوری که برای ورود به اتحادیه اروپا پیش قدم می شود بایستی شرایطی را در کشور خود آماده کند و اساسنامه اتحادیه اروپا را به اجرا بگذارد و خود را با اتحادیه اروپا هم قدم سازد.
به عنوان نمونه زندان های کشوری که می خواهد به این اتحادیه بپیوندد بایستی با استاندارد بین المللی همخوان باشد، اعدام را بایستی برچیند، در درون دولت با دزدی و فساد و رشوه خواری بایستی به طور جد برخورد شود و برای این هم لازم است تا قوانین تازه ای برای مبارزه و جلوگیری از فساد دولتی برقرار شود و صدها مهم دیگر که کشورهای درخواست دهنده برای ورود به این اتحادیه بایستی اجرا کنند.
اما کشور آلبانی که در سال ۲۰۰۹ این درخواست را کرده از زمان ورود فرقه رجوی به این کشور احتمالا این شانس را از دست خواهد داد، چرا که مجاهدین در هر کجا که باشند تلاش می کنند تا بساط شیادی خود را در دل دولت آن کشور پهن کنند و افکار دیکتاتوری و عقب مانده خود را به هر نحوی به دولت و مردم آن کشور تحمیل کنند.
برای این کار هم در درون دستگاه های دولتی همیشه به دنبال حلقه ضعیف هستند تا با پول و رشوه طرف مقابل را به سمت خود و اعمال کثیف خودشان بکشانند، در درون جامعه هم با پول دادن و خریدن مردمی که اساسا نمی دانند عاقبت کار چیست و با چه کسانی طرف هستند تلاش می کنند تا با مصاحبه هائی در حمایت از فرقه یا شرکت دادن مردم در تجمعات فرقه ای البته با پرداخت پول و غیره مردم را با فریب به سمت خود جلب کنند.
نمونه، تجمعات پاریس که طی سالیان با وعده گردش در پاریس و پول تو جیبی و غذای مجانی پناهندگان از دنیا بیخبر را از سرتاسر اروپا به پاریس می بردند ( چه خوب شد که فرانسه درب ویلپنت را گل گرفت) یا درست مانند دورانی که درعراق بودند و تمام تلاششان این بود که نظر عشایر عرب را با توضیع کردن غذا در قالب نذری به خود جلب کنند.
اینگونه در جامعه نفوذ می کنند خصوصآ اگر جامعه ای فقیر باشد و همین نفوذ می تواند زمینه را برای دخالت در امور داخلی کشور مهیا سازد. در کشور کوچک آلبانی هم مجاهدین همان سیاست نفوذ که در عراق اجرا می کردند را دنبال می کنند و مطمعنا با این کار اگر برخورد قانونی نشود و اگر دولت و مشخصا نخست وزیر آلبانی جلوی اعمال مخرب این گروه را نگیرد اینان آلبانی را هم ویران خواهند کرد.
اینها را نوشتم تا برسم به بازداشت دوستمان آقای احسان بیدی که چند روز پیش توسط پلیس آلبانی بدون هیچگونه توضیح و بدون هیچ دلیلی بازداشت شد، بازداشت وی بدون هیچگونه توضیح صورت گرفته و وی را به محلی نامعلوم انتقال داده اند تا دسترسی به وکیل هم نداشته باشد، البته بایستی گفت این یک توطئه از قبل طراحی شده توسط فرقه روبه زوال رجوی با پلیس کشوری است که درخواست ورود به اتحادیه اروپا را نموده و همین یک فقره توطئه که با رشوه گیری انجام شده نهایتا مقامات آلبانی را مجبور خواهد کرد تا در این مورد توضیح دهند.
برای فرقه رجوی هیچ اهمیت نداشته و ندارد که کشور میزبانش با آبروریزی بین المللی روبرو شود، و یا اینکه برای گند زدن فرقه درخواست ورود به اتحادیه اروپا رد شود، فرقه رجوی حتی مبارزه با ایران هم برایش در اولویت نیست، برای این فرقه شیطانی مهم این است تا با هر کثافت کاری که در آستین چرکین خود دارد یک منتقد و یک مخالف را در اروپا از سر راه خود بردارد، این موضوع به این معناست که اگر آنها دارای قدرت در درون کشور باشند بی درنگ تمام مخالفین خود را به چوبه دار خواهند سپرد، به این معناست که اگر در دوران حاکمیت این پلیدان تظاهراتی ضد دولتی به راه افتاد تمام مردم را به گلوله خواهند بست زیرا تحمل هیچ گونه منتقد و مخالف را ندارند، برخورد با خانواده های اعضای خودشان در مقابل زندان اشرف در عراق خود گویاترین نمونه دیکتاتوری این فرقه و سرانش می باشد، و به این معناست که افشاگری های اعضای جدا شده و منتقدین به فرقه دیکتاتوری رجوی اثرات خود را گذاشته و سران فرقه را تا جائی برده که بر علیه یک منتقد هم خودشان وارد منجلاب شوند و هم پلیس کشور میزبان خود را با خود به درون منجلاب بکشانند، البته که مقصر بوجود آمدن چنین منجلاب ها خود سران فرقه هستند.
پلیس آلبانی که این عمل ناشایست را با همکاری فرقه رجوی انجام داده بداند که هم دمکراسی را زیرپا گذاشته و هم کشور خود را در مقابل ملل دنیا ضایع نموده و هم سدی در راه پیوستن به اتحادیه اروپا بوجود آورده، بازداشت دوستمان اگر قانونی بود و اگر پلیس مدرکی در دست داشت بایستی طبق قانون بین المللی ایشان آزادانه به وکیل دسترسی داشته باشد تا بتواند از خود دفاع کند، بردن فرد بازداشت شده به مکان نامعلوم یک عمل غیرقانونی است و هیچ توضیحی هم آن را توجیه نمی کند.
دوستان جدا شده و اعضای سابق فرقه رجوی بایستی با اتحاد بیشتر و در اتحاد با احسان بیدی دست در دست هم تا جائی که می توانند افشاگری کرده و این حرکت غیرقانونی در آلبانی را محکوم کنند تا فرقه رجوی گمان نبرد که با شانتاژ و زد و بند می تواند دهان منتقدین را آنهم در اروپا ببندد.
با درود به احسان بیدی دوست گرامی و عزیز و تمام دوستانی که از افشاگری واقعیت هائی که از درون فرقه رجوی می دانند باز نمی ایستند.
ادوارد ترمادور
انتهای پیام