«افراد به محض اینکه به واقعیت های موجود در مناسبات رجوی پی می برند، بریده و مزدور نام می گیرند.»
بعد از راه اندازی کارناوال های مسخره توسط فرقه رجوی در کشورهای مختلف که با به کارگیری تعدادی از حقوق بگیران غربی و اروپایی همراه بود تازه متوجه شده که نتوانسته به هدفی که همانا فریب دادن افکار عمومی در اروپا و غرب داشتند برسند.
اکنون به فکر دیگری برای
فریب کاری افتادند تا بتوانند توجه مردم عوام کشورهای مختلف را به خود جلب نمایند. این بار سعی نمودند از عکس
کشته
های خود که البته قاتل و
مسبب همه آنها خود رجوی می باشد استفاده کنند. آنان تصاویر کشته های خود را ابتدا در اشرف سه و بعد از آن در نیویورک و اکنون هم در جلوی پارلمان انگلیس به نمایش گذاشتند تا
از احساسات مردم استفاده نمایند
و انگیزه ای در آنان در مورد حمایت از فرقه رجوی ایجاد کنند.
مریم رجوی فکر می کند با
ردیف کردن تعدادی قاب عکس به خواسته ای که می خواهد می رسد که همانا به رسمیت شناختن فرقه تروریستی وی در اروپا و
آمریکا می
باشد. رجوی ها در طی سال های گذشته به این مسئله اشراف پیدا کردند که در اروپا فقط باید با احساسات مردم
بازی کرد چون به خوبی می توان هم از آنان
پول دریافت کرد و هم انگیزه ضد ایرانی داد اما از آنجایی که هیچ گونه از این کارهای کثیف وی جواب
نخواهد داشت او می داند که روزی این حقه و فریبکاری وی نیز افشا خواهد شد و می خواهد با این کار انگیزه ای هم
در
داخل مناسبات خود ایجاد
کند چون تعداد زیادی از افرادی که در غار ناآگاهی سازمان حضور دارند از عکس کشته های رجوی انگیزه می گیرند .
اما در پس قاب عکس های مورد استفاده رجوی می
توان به نکته اصلی اشاره نمود که باید دریافت
که مسبب همه این کشته ها چه کسی می باشد و چرا آنان کشته شدند و بر اساس چه انگیزه ای حاضر شدند جانشان
را از دست بدهند . تمام آنان فریب شعارهای
دروغین رجوی را خوردند و فکر می کردند با شعارهای فریبنده رجوی به مدینه فاضله خود دست خواهند یافت ولی
نمی دانستند که رجوی همه را با فریبکاری
به کشتن خواهد داد و اکنون از خون آنان ارتزاق می کند تا شاید به خواسته خود برسد .
در گذشته مریم رجوی هم
دست به این مانورهای مسخره در فرانسه
و آلبانی زده است و افراد بعد از کشته شدن مسئولین به دروغ طوری جلوه می دهند که انگار طرف چه اسطوره
ای بوده است چون وقتی همین افراد که یک شبه
انقلابی و مجاهد جا زده می شوند یک شبه هم امکان دارد که نفوذی و بریده معرفی شوند. تفاوت و مرز بین
این دو مسئله مانند یک مو می باشد که اگر فرد با همه مشکلاتش در مناسبات بماند و حتی اگر با سازمان دچار مشکل
باشد
انقلابی نامیده می شود
ولی به محض اینکه به واقعیت های موجود در مناسبات و ماهیت رجوی پی برد بریده و مزدور نام خواهد گرفت و بعد از آن سیل
تهمت هاست که علیه
فرد سرازیر می شود و باید همه را به جان بخرد . اکنون ردیف کردن تعدادی قاب عکس که خیلی از آنان مشخص
نیست که اسم شان واقعی باشد و یا استفاده
کردن از نام قاچاقچی های اعدام شده و افرادی که به نحوی آسیبی به افراد دیگر زدند و اعدام شدند را به
لیست خود اضافه می کنند تا تعداد آنان بالا
رود. خیلی از موارد بوده است که نامی که در سایت های سازمان درج می شود فرد قاتل بوده و حکم قصاص در مورد
او اجرا شده است ولی سازمان نام وی را به
عنوان اعدامی یاد می کند ولی علت اعدام شدن را بیان نمی کند . تفاوت دستگاه تبلیغاتی رجوی در این است
اعدام هایی که در کشور عربستان انجام می گیرد و با شمشیر گردن زده می شود و یا نام مخالفانی که توسط حکومت
عربستان اعدام
می شوند را اصلاٌ به روی نامبارک خود نمی آورند و انگار در آنجا همه چیز گل و بلبل است چون عربستان
اربابان واقعی رجوی ها می باشند .
در مورد شوهای مسخره و نصب عکس های مختلف در کشورهای اروپایی و .. باز
هم نمی تواند
چاره درد مریم رجوی باشد چون وضعیت داخلی سازمان در اشرف سه بسیار خرابتر از آن چیزی است که فکرش را
نمود و دور نیست که شاهد فروپاشی کامل مناسبات
سازمان در آلبانی باشیم.
یادداشت از: هادی شبانی
انتهای پیام / انجمن نجات مرکز مازندران