در گذار و پویه تاریخی، هر کشور و ملتی فراز و نشیب های بسیاری را باید تجربه کند که این فراز و نشیب ها گاه معلول عوامل درونی و گاه بر آمده از علل خارجی و گاه دلایل داخلی و عوامل بیرونی می توانند در پیامدهای مختلف اجتماعی تاثیر گذار باشند.
ملت و کشور ایران نیز در پویه های مختلفش از این امر مستثنی نبوده و نیست زیرا سنت های الهی که همان قواعد قانونمند حاکم بر جامعه هستند.
بر تمامی جوامع حاکمند و تخطی از آن قواعد و دستبرد در این سنن و قواعد و نادیده انگاشتن آن چه توسط عوامل درونی جامعه و چه عوامل بیرونی به نسبت به هم ریختن این قواعد در فراز و فرود تمدن ها و پیشرفت و افول آن ها و ارامش و نا امنی جامعه اثر گذار بوده و هست.
با این مقدمه باید به تحولات اخیر منطقه ، جهان و بعضا ایران پرداخت و عوامل تاثیر گذار بر آن را شناخت که شاید در این مقال نگنجد اما به برخی عوامل می توان اشاره داشت در بررسی جنگ طلبی برخی کشورها و جنگ های جهانی و قطب بندی های پس از آن جدای از همه ایسم های نو پدید و نوظهور و با در نظر داشت خشونت و نرمش های پیچده در لفافه های به ظاهر آزادی خواهانه و خیرخواهانه یک واقعیت عریان توسط همه ایسم های جنگ طلب و گاه به ظاهر صلح طلب خود نمایی می کند و آن منافع اقتصادی و چپاول اموال ملت هاست که فرهنگ و سیاست و توان نظامی همه در خدمت تحقق اهداف منفعت طلبانه اقتصادی آنان کمر بسته اند و برای تحقق آن از همه ی این ابزارها بهره جسته اند.
بی تردید در مورد کشور ما نیز این قاعده حاکم است و تلاش دلسوزان ملت و این کشور در برهه های اخیر گام برداشتن برای خارج شدن از زیر یوغ این خون خوارگان بوده است که از دوران قاجاریه به بعد شدت یافته است و پیروزی های مقطعی تا قبل از پنجاه و هفت را نیز تجربه کرده است وسال پنجاه و هفت اوج این مبارزات و به ثمر رسیدن آن بوده است و شروع مجددی برای تهاجمات مختلف از داخل و بیرون برای از کار انداختن سیاست های اتخاذ شده پس از انقلاب که در جهت مخالف سیاستهای آنان بوده و هست تلاش کرده اند از گروهها وسازمانهای مختلف جنگ افروز داخلی تا جنگ تحمیلی صدام را می توان از این دست نام برد اکنون نیز کشورهایی چون آمریکا و همپیمانانشان در این راستا گام بر می دارند و با استفاده ابزاری از سازمان هایی چون فرقه رجوی در صدد تحقق آرمانهای خویش هستند و مریمی که ادعای دلسوزی و جانفشانی برای این ملت را دارد هم گام با آنان در بر افروختن آتش در بین هم وطنان و دمیدن بر آن تلاش دارد تا برای رسیدن به اهداف و مطامع خویش با خوش خدمتی برای آمریکا و هم پیمانانش از قافله عقب نماند و در حالی که مردم کشورش با کمبود دارو به دلیل تحریم ها مواجه هستند با تشویق آمریکا به تشدید تحریم ها بر این ملت فشار آورند تا آنان به هدف خویش نائل آیند و امروز ادعا دارد که مردم ایران چرا بی دارو و امکانات و تجهیزات پزشکی هستند و دایه دلسوزانه مهربانتر از مادر شده است.
مردم شریف لردگان و ملت ایران را به قیام فرا می خواند البته مریم به هر مناسبت و بی مناسبت در به هم ریختن سامانه آرامش مردم برای دستیابی برای اهداف خویش چنین می کند به راستی مریم حافظه خویش را از دست داده یا می پندارد ایرانیان عملکرد و همدستی آنان را با تحریم کنندگان از یاد برده اند؟
مردم ایران با داشتن اطلاعات به روز سابقه همه را به درستی می دانند و عدم حسن نیت امثال مریم هم بر آنان روشن است که این جار و جنجال ها نه از باب دلسوزی (که اگر بود در جنگ و اکنون بر طبل تحریم نمی کوبیدند) که برای اهداف خویش و رسیدن به قدرت نه برای خدمت و تشنگی خدمت که شیفتگی قدرت آنان را به این وادی پیش رانده است تا بر گردن مردم سوار شوند و با پذیرش همه اوامر بیگانگان خود نیز به نوایی برسند.
انتهای پیام / انجمن نجات استان گلستان