نامه سرگشاده کانون آوا به خانم لیلا زروقی

نماینده ویژه سازمان ملل متحد در امور کودکان و مناقشات مسلحانه

همراه با متن آلمانی 

کانون آوا – کلن – جمعه ۳۱ آوریل ۲۰۱۵

سرکارخانم زروقی!

سازمان مجاهدین خلق(که بانام شورای ملی مقاومت ایران نیزشناخته می شود) در حال حاضر جهت جلب توجه در عرصه سیاسی بین المللی جولان می دهد. آنها خود را به عنوان “بزرگترین گروه اپوزیسیون ایرانی” معرفی می کنند و “رئیس جمهور” آنها مریم رجوی بنظرمی رسد که بویژه جهت دفاع ازحقوق زنان فعالیت می کند. با این حال، این فقط صورت قضیه است.

درطول انقلاب ایدئولوژیک درونی این سازمان در سال ۱۹۸۵، همه اعضای متاهل به دستور رهبرمسعود رجوی از هم جداشده .و مجبوربه طلاق گردیدند. اعضای سازمان مجاهدین خلق می بایستی تمام عشق و انرژی خود را به رهبران خود مسعود و مریم رجوی اختصاص بدهند. این مداخله در امورجنسی اعضاء تا آن حد پیش رفت که کودکان از مادرانشان دورنگه داشته شدند.^۱)

سازمان مجاهدین طی سالهای ۸۰ و ۹۰ میلادی فرزندان اعضاء را از پدر و مادرانشان جداکرده و به اروپا و بخصوص به کلن فرستادند. به پدران و مادران در اردوگاه مجاهدین خلق در عراق گفته شده بود که این اقدام برای “امنیت” این کودکان انجام شده است. کودکان توسط انجمن ها پوششی مجاهدین در به اصطلاح “یتیم خانه و یا مهدهای کودک” در اروپا مستقرشدند و در آنجا تحت تعلیم رهبری سازمان قرارگرفتند.

در مورد سرنوشت این کودکانی که از کمپ های مجاهدین به خارج کشور فرستاده شده بودند، مسئله فقط در حد تعلیم و تلقین پایان نگرفت. اواخر سال ۲۰۰۰ رسوایی مربوط به انجمن “کمک به کودکان پناهجوی ایرانی” در کلندررسانه ها منتشرشد:

فرزندان اعضای سازمان مجاهدین خلق جهت جمع آوری پول برای سازمان به آلمان هدایت و به عنوان یتیم در خانه های سازمانی مستقرشده بودند.^۲)شهر کلن مبالغ میلیونی برای کمک به این کودکان اختصاص داد. علاوه بر این نیز چند میلیون به ۸۰ نفر دریافت کننده کمک های اجتماعی که اصلا در آلمان نبودند، پرداخت شد. این تقلب ها آن زمان با آزمایش بزاق دهان کشف شدند.^۳)

بسیاری از این کودکان درخانه های سازمانی مجاهدین در آلمان تحت تعلیم نظامی قرارگرفته و کمی بعد به عراق فرستاده شدند تا در ارتش آزادیبخش مجاهدین بعنوان مبارز و چریک جنگنده فعالیت کنند.^۴)

به گزارش اداره جوانان کلن بسیاری از این جوانان در سنین زیرسن قانونی که تحت مراقبت انجمن “کمک به کودکان پناهجوی ایرانی” بودند، بدون هیچ ردی “ناپدید” شدند. مدیر دفتر جوانان کلن در سال ۱۹۹۸ شکایتی در مورد خروج ۱۱ کودک از کشور و رفتن احتمالی آنها به عراق به انجمن مزبور تسلیم کرده بود.^۵)

از سوئد نیز طبق خبر „Child Soldiers Global Report 2001 – Iran“کودکان و نوجوانان ایرانی زیر ۱۸ سال جهت اعزام به اردوگاه سازمان مجاهدین خلق سربازگیری شده اند.^۶)

روزنامه کادایی “نشنال پست” در مظلبی تحت عنوان “کودکان برای جنبش مقاومت“که در سال ۲۰۰۶ چاپ شد، در باره خانواده ای از تورنتو گزارش داد که پسرآنها که نوجوانی بیش نبود، از جانب سازمان مجاهدین خلق جذب شده و به عراق فرستاده شده بود.^۷)

حتیFBI  در گزارش سال ۲۰۰۴ خود تحت عنوان “مجاهدین خل – تحقیقات جنایی” به این نتیجه رسید که این سازمان “فرقه” ای است که فرزندان را از اعضای خود جداکرده و تحت تعلیم و آموزش به جنگنده تبدیل می کند.^۸)

در حال حاضر این افراد در کمپ لیبرتی عراق که در گذشته درنوجوانی توسط سازمان مجاهدین مورد سوء استفاده قرار گرفته واز جنگ داخلی در عراق رنج برده بودند، دوباره با یک درگیری مسلحانه با خطراتی همه جانبه مواجه شده اند.

از یکطرف دولت عراق می خواهد هر چه سریعتر از دست سازمان مجاهدین خلاص شود. از طرف دیگرشعارمجاهدین در مورد تفسیرآنان از حقوق زنان در اسلام بمزاق تروریستهای “داعش” خوش نمی آید.

علاوه بر آن بیم آن می رود که سازمان مجاهدین خلق آخرین بازمانده های خود در کمپ لیبرتی را در نهایت به عنوان “شهید”، قربانی به رسمیت شناختن بین المللی خودشان بکنند.

ما به همین دلیل در کنار نقل مکان ساکنان کمپ لیبرتی به  کشورهای امن خواهان آن هستیم که سوء استفاده از کودکان ونوجوانان در سازمان مجاهدین خلق از طرف سازمان متبوعه شما مورد بررسی وتحقیق قرارگرفته و در پرونده های سازمان ملل ثبت شود تا رهبران سازمان بخصوص مسعود رجوی و “رئیس جمهور” مریم رجوی بعنوان مسئول به چالش کشیده شوند.

---

 

متننامه به زبان آلمانی :

Offener Brief an die Sonderbeauftragten des Generalsekretärs der Vereinten Nationen für Kinder und bewaffnete Konflikte,Leila Zerrougui

Sehr geehrte Frau Zerrougui,

die iranische Mojahedin-e Khalq Organisation, auch bekannt als Iranische Volksmojahedin (PMOI/MEK/MKO) oder Nationaler Widerstandsrat des Iran (NWRI), ringen derzeit um Aufmerksamkeit auf dem internationalen politischen Parkett. Sie bezeichnen sich als „die größte iranischen Oppositionsgruppe“ und mit ihrer „Präsidentin“ Maryam Rajavischeinen sie sich besonders für die Rechte der Frauen zu engagieren. Dies ist jedoch nur Augenwischerei.

Im Rahmen der Ideologischen Revolution 1985 wurden die Ehen von MEK-Mitgliedern auf Befehl des Anführers Massoud Rajavi zwangsgeschieden und die Familien aufgelöst. Die MEK-Mitglieder sollten ihre ganze Liebe und Energie ihren Führern Massoud und Maryam Rajavi widmen.[1] Dieser Eingriff in die sexuelle Selbstbestimmung wurde nur noch davon übertroffen, dass allen Müttern in der MEK ihre Kinder weggenommen wurden.

In den 80er und 90er Jahren wurden die Kinder von MEK-Mitgliedern von ihren Eltern getrennt und nach Europa u.a. nach Köln gebracht. Den Eltern in den MEK-Camps im Irak wurde erzählt, dies geschehe zur „Sicherheit“ der Kinder. Die Kinder wurden in sogenannten „Waisen- oder Kinderhäsern“ von Tarnvereinen der MEK untergebracht und dort von der MEK-Führung indoktriniert.  

Aber nicht nur zur Indoktrination wurden die Kinder aus den Camps der MEK ina Ausland gebracht. Ende 2000 wurde der Skandal um den Verein „Iranische Kinderflüchtlingshilfe Köln e.V. (IKHK)“ publik:

Kinder von Angehörigen der MEK wurden zur Geldbeschaffung für die Organisation nach Deutschland geschleust und als angebliche Waisen in Heimen der Organisation untergebracht.[2]Die Stadt Köln überwies hohe Millionenbeträge an diese Kinderhilfe. Außerdem wurden auch Millionen an rund 80 nicht in Deutschland lebende Sozialhilfebezieher gezahlt. Der Betrug konnte damals durch Speicheltests entlarvt werden. [۳]

Viele dieser Kinder wurden in den Kinderhäusern der MEK auch auf ihren Einsatz als NLA-Kämpfer vorbereitet und später wieder als Kämpfer in die Camps der MEK in den Irak zurückgeschickt.[4]

Laut des Kölner Jugendamtes seien der immer wieder minderjährige Schützlinge, die in der IKHK betreut wurden, spurlos “verschwunden”. Ein Amtsleiter des Kölner Jugendamtes monierte bereits 1998 gegenüber dem Verein, daß elf Kinder in den letzten Monate das Land (wahrscheinlich in Richtung Irak) verlassen hätten.^[5]

Auch aus Schweden wurden laut einer Veröffentlichung des UNHCR, dem „Child Soldiers Global Report 2001 – Iran“ Kinder unter 18 Jahren für die Camps der MEK rekrutiert.[6]

Die kanadische Zeitung „National Post“ druckte 2006 die Serie „Children of ´the resistance´“, über eine Familie aus Toronto, deren Sohn als Teenager von der MEK rekrutiert und in den Irak geschickt wurde.[7]

Auch das FBI kommt in seiner Untersuchung „Mujahedin-e Khalq (MEK) – Criminal investigation“ von 2004 zu dem Ergebnis, dass die Organisation ein „Kult“ ist, der auch die Kinder der eigenen Mitglieder indoktriniert und zu Kämpfern ausgebildet hat.[8]

Jetzt befinden sich diese Menschen, die schon als Kinder von der MEK ausgenutzt wurden und unter dem Irak-Krieg gelitten haben erneut in einer bewaffneten Auseinandersetzung in der ihnen von allen Seiten Gefahr droht.

Zum einen will die irakische Regierung die MEK so schnell wie möglich los werden und zum anderen wird ihre Interpretation des Islam, die sich ja die Rechte von Frauen auf die Fahnen geschrieben hat, bei den terroristen des „Islamischen Staat“ sicher auf wenig gegenliebe stoßen.

Zusätzlich ist zu befürchten, dass die MEK selbst ihre letzten Verbliebenen in Camp Liberty irgendwann als „Märtyrer“ opfert, um daraus internationale Beachtung zu erzielen.

Deswegen fordern wir, dass im Rahmen der Umsiedelung der Bewohner von Camp Liberty in sichere Drittstaaten, auch der Missbrauch der Kinder in der MEK untersucht und protokolliert wird, damit die Führer der Organisation, allen voran die „Präsidentin“ Maryam Rajavi dafür zur Verantwortung gezogen werden.

Mit freundlichen Grüßen,

AAWA Association e.V.

Köln, 31.04.2015

---