بعد از خلع سلاح فرقه درعراق و بیکاری افراد فرقه کلاس های متعددی ازجمله کلاس های کامپپوتر د راشرف راه اندازی شد. منابع علمی این کلاسها اینترنت و مربیان این کلاس ها افرادی بودند که قبل از ورود به سازمان علم وعلوم کامپیوتری مختصری داشتند. کلاس ها شامل علوم سخت افزاری ونرم افزاری ازجمله برنامه نویسی وغیره بود. به دنبال تربیت مربی کلاسهای زیادی در این رابطه برگزارشد چون قبل از خلع سلاح افراد اندکی بودند که اشرافی هرچند ناچیز با کامپیوتر داشتند.هدف اول رفع معظل بیکاری و به کارگیری کامپیوتر برای پیشبرد اهداف آینده فرقه بود، ازجمله ارتباط با دنیای خارج ازطریق فضای مجازی وصل به اصطلاح هواداران و جذب نیرو و به کاری گیری این نیروها درراستای پیشبرد اهداف مد نظر فرقه. هدف دیگر تولید برنامه های مختلف برای پخش در تلویزیون فرقه موسوم به سیمای آزادی بود.
هدف بعد کسب درآمد مادی از طریق عقد قرارداد با شرکتها و منابع مختلف بود.
با تمام این وجود بنا به دلایل مختلف و انبوه مشکلاتی که فرقه درعراق با آنها مواجه بود معظل کمبود کامپیوتر خیلی جدی بود.
با ورود به آلبانی معظل بیکاری افراد فرقه صد چندان شد چون دیگر از آن همه پوشال کاری و کارهای من درآوردی برای سرگرم کردن افراد خبری نبود.
برای مثال دیگر اضلاعی وجود نداشت که صدها نفر در آنجا برای مقابله با خانوادهایی که از ایران برای دیدن عزیزانشان به عراق آمده بودند به کار گرفته شوند ازطرفی هم دیگر محدودیت های عراق برای خرید کامپیوتر وجود نداشت به همین دلیل فرقه به محض مستقرشدن در مقرات خود ازجمله مقر مفید با بستن یک یا چند قرارداد تعداد بسیار زیادی کامپیوتر دست دوم از وزارتخانه های مختلف آلبانی خریداری کرد و به طور فعال وارد دنیای مجازی شد. فرقه به منظور تبلیغ و شناساندن خود و در نهایت جذب نیرو با هدف سازمان دادن آنها و استفاده از این نیروها در شرایط احتمالی شانس زیادی پیدا می کرد چرا که پولی بابت کسب درآمد به نیروهایش نمی پرداخت و به همین دلیل برای جذب مشتری بیشتر بابت تولید موارد درخواستی دستمزد کمتری نسبت به دیگران از مشتری می گرفت و به این ترتیب با استثمار نیروهایش درآمد بیشتری به جیب می زد.
جالب است که بدانید افراد با اسامی مستعار بدون معرفی هویت واقعی خود وارد گروهای مختلف تلگرامی می شوند و با سواستفاده از سادگی ونا آگاهی افراد به روش های مختلف طرح دوستی ریخته و کم کم طرف مقابل را جذب می کنند، همین کار را درتوییترهم انجام می دهند.
بعد ازمدتی با علم کردن معظلات اجتماعی موجود مثلا گرانی وغیره در مخالفت با چنین شرایطی افراد را وادار به انجام فعالیت های مورد نظرخودشان می کنند. درموارد بسیاری حتی با برآورده کردن خواسته های مادی نیرو و الزامات کار ازجمله گوشی، چاپگر وغیره یا پرداخت پول برای انجام فعالیت بیشتر نیرو را وادار به کار و فعالیت بیشتر می کنند.
سردمداران فرقه که در دام انواع و اقسام بن بست های مرگبار اسیرند بیهوده تلاش می کنند که با استفاده از فضای مجازی و با گول زدن افراد نا آگاه و جذب آنها و با به میدان آوردن این نیروها مجددا خودشان را درجامعه ایران مطرح کنند.
هر گونه شعر، شعار و ادعای آزادیخواهی و دمکراسی طلبی، مردم دوستی و دفاع از حقوق زنان و آزادی مطبوعات وغیره در فرقه رجوی دروغ محض است.
سران این فرقه که خود مظهر اختناق و سرکوب و فشار و مجریان همه نوع آزادی کشی هستند چطور می توانند منادیان آزادی هم باشند. همه می دانند که در درون فرقه داشتن رادیو و گوش کردن به آن ممنوع است.
تماشا کردن هر گونه کانال تلویزیونی نامشروع و ممنوع می باشد مگر اینکه از فیلتر سانسور فرقه گذشته باشد، پخش ترانه های بسیاری از خوانندگان ایرانی ممنوع می باشد.
هرگونه ارتباط با رسانه ها، مطبوعات و خبرنگاران ممنوع است از همه مهمتر داشتن هرگونه مناسبات خانوادگی و کلا ارتباط با خانواده ممنوع است.
داشتن موبایل ممنوع و جرم شمرده می شود هیچکس نه زن ونه مرد در انتخاب پوشش آزاد نیست هیچکس در انتخاب دوست و رفیقش هم آزاد نیست.
هیچکس در استفاده از وقتش هم آزاد نیست در یک کلام هیچکس در هیچ نوع انتخابی آزاد نیست همه به بردگی گرفته شدند. هیچکس درانتخاب آینده و سرنوشتش آزاد نیست. در زندان هارون هم این همه محدودیت به زندانیان تحمیل نمی شد که سران فرقه به نیروهای خودشان اعمال می کنند با این وجود بازهم سران فرقه بیشرمانه برای آزادی ودمکراسی اشک تمساح میریزند.
م. بامداد
انتهای پیام