ده شهریورماه ۹۲ ، ۵۲ نفر از نفرات باقی مانده در کمپ اشرف به طرز مرموزی کشته و هفت تن دیگر از آنها که عمدتا از فرماندهان فرقه بودند مفقود شدند.
هیچکس در آن زمان مسؤولیت آن را بر عهده نگرفت اما فرقه رجوی همان زمان با سر و صدا ، تبلیغات و دادن اطلاعیه های ضد و نقیض زیادی برای مخفی کردن نقش خود در این رابطه تنها دولت عراق را مسؤول این اقدام دانست اما اعضای جدا شده ازفرقه و منتقدان آن با توجه به شناخت خود ازفرقه علاوه برمحکوم کردن این اقدام ، نقش خیانت آمیز فرقه دراین رابطه را افشا کردند.
همان زمان اعضای جداشده ومنتقدان فرقه سئوالاتی مطرح کردند که سرکردگان فرقه با مظلوم نمایی کاذب وآسمان ریسمان بافتن نه تنها به سئوالات پاسخ ندادند بلکه با هوچی گری وتخریب شخصیتی آنها سعی در منحرف کردن افکار عمومی ازنقش فرقه در به وجود آمدن حادثه ۱۰ شهریور۹۲ کمپ اشرف کردند و موفق نشدند.
چون سئوالات از فرقه روشن بود: اولا به چه علت این تعداد نفر را در حالی که اکثراعضا به لیبرتی منتقل شده بودند بدون هیچ پشتوانه ای در اشرف نگاه داشتید؟ اگر ریگی در کفش ندارید چرا اسامی نفرات باقی مانده از این جریان را مخفی نگاه داشته و نمی گذارید ناظران بین المللی برای روشن شدن زوایای پنهان آن با آنها مصاحبه کنند ؟ چرا نفرات باقی مانده را بعد ازانتقال به لیبرتی در قرنطینه و از دید بقیه اعضا دور نگاه داشتید؟ چرا حتی یکی از آنها را به صحنه تلویزیون خود نیآورده تا توضیح دهند که ماجرا چی بوده ؟ و انبوهی ازاین قبیل سئوالات که به عمد ازسوی سران فرقه پاسخ داده نشد.
به هرحال الان چند سال از آن ماجرا می گذرد و فرقه رجوی نه تنها طی این سالیان هنوز به سئوالات قبلی پاسخ نداده بلکه کم کم و با به کارگیری روش های فریبنده برای مخفی نگاه داشتن نقش خود سعی کرد حادثه ۱۰ شهریور اشرف و کشته شدن ۵۲ عضو خود به فراموشی سپرده شود و حتی به جز ماه های اول دیگر سرنوشت افراد مفقود شده را هم پیگیری نکرد چون می دانست ادامه پیگیری های این موضوع بیشتر باعث رسوایی خودش خواهد شد.
لازم است یادآوری کنم که سرکردگان فرقه اعضایی را هم که شاهد ماجرا بودند به شیوه های خودش تاکنون به سکوت وا داشته و مانع از جدایی آنها از فرقه شده و امثال مالک شراعی را هم به عنوان یکی از شاهدین خیانت رجوی وقتی قصد جدایی ازفرقه کرد در رودخانه به طرزمشکوکی غرق کردند تا همچنان راز خیانت رجوی و سهمی که او در ماجرای اشرف داشت مخفی بماند .
حال بعد از گذشت چندسال دوباره سرکردگان فرقه رجوی ازطریق شورای دست سازشان علیه ایرج مصداقی به عنوان یکی از منتقدین فرقه به خاطر اینکه مجددا روی نقش رجوی درماجرای اشرف انگشت گذاشته اطلاعیه طولانی صادر و باز سعی کردند با یکسری توجیهات ابلهانه مبهم وانحرافی همچنان اذهان را نسبت به نقش فرقه دربه کشتن دادن ۵۲ عضو اسیر مخفی نگاه دارند و این را می توان از پیام هایی که رجوی برای اعضا می فرستاد فهمید که می گفت : حفظ اشرف به هرقیمت! اگر هزار نفر از شما هم شهید می شدید برای من وحفظ اشرف ارزش داشت !.
علاوه براین بنا به صدها دلیل دیگر شکی در این نیست که فرقه و شخص رجوی با هدف مشخص در ماجرای کشته شدن ۵۲ عضو خود و نفراتی که قبل از آنها در کمپ اشرف در درگیری با نیروهای عراقی کشته شدن نقش داشته است .
این است ماهیت رجوی که حتی برای حفظ جان اعضایی که سالها آنها را گرفتار و اسیر خود کرده کمترین ارزشی قائل نبوده و با هدف بقاء فرقه اش از خون آنها بهره برداری کثیف سیاسی می کند. اینها همه دلایل انکار ناپذیری است که می گوئیم خود فرقه و شخص رجوی در به کشتن دادن ۵۲ عضوش در ۱۰ شهریور۹۲ نقش اساسی داشته است که هرگز نمی تواند دستان آغشته به خون خود را پاک و از دیدگان افکار عمومی وخانواده های اسیران دربندش مخفی نگاه دارد .
نوشته: حمید
انتهای پیام / انجمن نجات مرکز خوزستان
