سیاست راهبردی در دسترسِ عموم بودن، شاه کلید منافقین برای برائت جویی تاریخی از گذشته تاریک شان استرهبران فرقه رجوی با تغییر رویه (از عدول رویکردهای ایدئولوژیکی، تغییر در سطوح رهبری تا تلاش برای بازسازی وجه اجتماعی شان) بدنبال یک هدف حیاتی و واقعی می باشند. هدفی که بیشتر با تاریخ سازی برای آینده حیات سیاسی شان تعریف می شود. واقعیت این است که فرقه رجوی با این ایده و توهم که آینده قدرت سیاسی در ایران متعلق به آنها است درصدد راه اندازی کارناوال های تبلیغاتی و ساده سازی اصول و مبادی فکری شان هستند؛ تا از این طریق شناخت و فهم عمومی – اجتماعی از آنها تسهیل و هموار گردد.
به واقع سیاست گذاریِ در دسترس قرار دادن خود و تلاش برای جذب حداکثریِ آرا و افکارعمومی – اجتماعی در قالب بسیج عمومی به نفع سازمان و تشکیلات، موضوعی گرچه ساده و تا اندازه ای شکست خورده به نظر می رسد اما باید توجه داشت که با پیچیدگی های خاصی همراه است. در واقع نیت و هدف از مطرح سازی و استفاده از واژه پیچیده در این جا به معنای پی بردن به زاویای پنهان و ابعاد به ظاهر کم اهمیت آن در این راستا است.
گرایش یافتن به سمت نظریه و راهبرد در دسترس بودن حاوی مسائلی است که بسترهای موجود برای اهداف بعدی فرقه رجوی را فراهم می سازد؛ در واقع اگر به اصول راهبردی سیاست بازاریابی منافق در ذیل جذب عمومی دقیق شده و با تامل بدان نگاه بیندازیم، خواهیم دید که پازل تطهیرگرایی رجوی بخشی از تاکتیک فریب آنها برای عملیاتی سازی پروژه ای است که آنها مدعی آنند و درصدد دست یابی به آن هستند. پروژه ای دو سویه که از یکسو تلاش برای تخریب کانون های موجود قدرت در ایران را هدف قرار داده است و از سوی دیگر تلاش دارد تا به معرفی تشکیلات و جا انداختن خود به عنوان الگوی آتی قدرت در ایران به همه شناسانده شوند. از این رو از نظر آنها در گام اول دستیابی به قدرت و سازمان سیاسی قدرت در ایران در شرایط فعلی تنها از طریق از نو نوشتن تاریخ برای رجوی مسلکان میسر خواهد شد.
به واقع راه اندازی کانال های پر سر و صدای خبری سمعی – بصری و نوشتاری برای تاثیرگذاری بر افکار و اذهان عمومی در داخل کشور از جمله مواردی است که میزان تلاش های بی وقفه آنها را در این راستا نشان می دهد. فاصله گرفتن از واقعیات ماندگار در گذشته از حیث عملکردی و ایدئولوژیکی در ظاهر و فعالیت های ویژه در عرصه های نرم افزاری رسانه ای و همایشی قسمت مکملی از معمای هدفمند تلاش برای بازآفرینی خود در نزد اذهان و افکار عمومی در داخل ایران است.
در واقع منافقین با اذعان به این موضوع که آماده سازی بافتار فکری و ساختار بدنه اجتماعی در داخل ایران اسلامی تنها با پالودن تاریخ شان از زشتی ها و پلیدیها و پلشتی ها امکان پذیر خواهد بود، اهداف بعدی خود را در این مسیر در گرو موفقیت در آن قرار داده اند. به نحویکه از نظر فرقه متوهم رجوی با کاربردی گرایی توهمات شان در عرصه های اجتماعی – سیاسی، در گام بعدی آنها خواهد توانست به عنوان تنها راه حل موجود و یگانه بدیل قابل حصول، در مسیر انتقال قدرت بر اریکه قدرت تکیه بزنند و آرزوی محال را ممکن سازند.
از این رو نکته قابل تأمل در این باره این خواهد بود که نقش نهادها و سازمان های ذیربط در درون کشور برای مهار این تبلغات سوء با توجه به شرایط موجود در کشور از حیث فشار اقتصادی موجود برعموم جامعه چه بوده است؟ نهادهای مرتبط در زمینه های مختلف سیاسی – اجتماعی – فرهنگی چه راهکارهایی را در این باره در جهت آگاه سازی جامعه از سیاست های فریب تشکیلات رجوی طراحی کرده اند؟
اگر چه در این باره باید گفت که بار بیشتر تقابل با گروهک های مخربی چون منافقین و دیگر گروه های تروریستی بر دوش نهادهای امنیتی بوده است و از این منظر نیز به نوعی آسودگی خیال را برای آحاد مردم از بعد امنیت فراهم آورده اند اما نباید فراموش کرد که نقش انقلاب اسلامی از همان دوران شکل گیری تاکنون بیشتر از سایر جوانب آن نقشی نرم افزاری و ایده ای بوده است. از این رو با گفتمان سازی های هویت گرا و هویت ساز از ارزش های موجود اسلامی – انقلابی باید به خوانش دوباره رویکردهای انقلابی جامعه اسلامی بپردازیم. بطوریکه در مسیر مورد نظر باید بیش از آنکه به فکر خنثی سازی اهداف و برنامه های دشمنان منافق و معاند ایران و انقلاب و جامعه اسلامی باشیم باید به گونه عمل کنیم تا آنها را با برنامه ریزی های هدفمند و کارساز وادار به عقب نشینی در این زمینه کنیم. به عبارتی با تحمیل ایده شکست به آنها به مانند گذشته خواهیم توانست آنها را از پوسته امروزشان خارج سازیم. این بدان معنا خواهد بود که آنها با قبول شکست در راهبردهای تاریخی شکست هایشان زمین گیر خواهند شد و آینده ای را برای خود متصور نخواهند بود. و با این عملکرد هدف گذاری از سوی ما و نهادهای متولی ذیربط، آنها نه تنها نخواهد توانست به سیاست راهبردی جذب عمومی بیاندیشند بلکه با ریزش های خاصِ دامنه دار و عمیق تری در درون تشکیلات شان همراه خواهند شد.
دکتر مصطفی مطهری
انتهای پیام / بنیاد هابیلیان