مجله «اشپیگل» یکی از معتبرترین مجلات خبری – تحلیلی اخیراً به تاریخ ۱۶ فوریه ۲۰۱۹ مقالهای ۴ صفحهای را به فرقه رجوی اختصاص داده است و پژوهشی از مناسبات داخلی آن منتشر نموده است.
به گزارش فراق، جهت اطلاع مدتی پیش خبرنگار این مجله خانم «لویس هومریش» در طی سفری به آلبانی قصد دیدار از کمپ موسوم به اشرف ۳ را داشت که ضمن بیاحترامی به ایشان مانع دیدار و تهیه مصاحبه و رپرتاژ شدند.
خانم لویس هومریش در آن سفر و پسازآن توانست حداقل با ۱۵ عضو جداشده ملاقات و دیدار نماید
پس از انتشار گزارش مجله اشپیگل حمله چماق به دستان سردمدار شروع شد و آنقدر آتش گرفتند که ابتدا اطلاعیهای پر از فحش و فضیحت منتشر نموده و پسازآن هم حملههای سلسله وار تدارک دیده و نام آن را نیز پاسخ هزار عضو فرقه البته بدون نام و نشان گذاشتند.
و اما مگر در این مقاله درباره چه موضوعاتی نوشتهشده که اینقدر بر روی نامبارک رجوی چی ها گران آمده و سوختند.خلاصه مطالب منتشرشده به شرح زیر است:
الف. اعضا در هفته سه بار تمرین (رزم انفرادی و تکاوری) پاره کردن گلو، درآوردن چشم و شکستن دست دارند.
ب. به تلفن و اینترنت و تماس دسترسی ندارند.
ج. امکان ارتباط و دیدار با خانوادههایشان را ندارند.
د. آقای غلامرضا شکری یکی از اعضای جداشده مطرح کرده که در دهه ۷۰ شمسی در درون فرقه زندانیشده و مورد شکنجه قرارگرفته است.
ه. اعضای فرقه مجبور به اقرار کشیشی هستند. اجبار به اعتراف رؤیاهای جنسی خود در نشستهای عمومی.
و. دولتهای امریکا اسرائیل و عربستان از سازمان منافقین حمایت مالی و معنوی دارند.
ز. جداسازیهای جنسیتی در درون فرقه و اجبار به سر کردن روسری.
ح. سازمان مجاهدین در وبسایت خود مدعی شده خواستار دمکراسی حقوق بشر و جدایی دین از حکومت در ایران است در ادامه بر مشارکت گروههای سیاسی تشکیل ائتلاف و آزادی برگزاری تجمعات تأکید شده و در یک طرح ده مادهای برای آینده ایران آمده است که وقتی این سازمان به قدرت برسد همهچیز بهتر میشود اشپیگل در گزارش نوشته آنچه ساکنان کمپ میگویند با این ادعاها همخوانی ندارد و این کمپ بیشتر به یک زندان شبیه است.
ط. اشپیگل همچنین در گزارش خود نوشته سازمان مجاهدین شبیه یک فرقه سیاسی است که بهسختی میتوان از آن گریخت.
در ابتدا بهعنوان یک جداشده از تشکیلات فرقه رجوی اعلام میدارم و شهادت میدهم مطالب درجشده در مقاله اشپیگل صحت داشته و تنها گوشهای کوچک از حقایق درون کمپهای فرقه است و حاضرم در هر دادگاه و محکمه بینالمللی حاضرشده و مشاهدات و مستندات خود را بیان کنم. همچنین اعلام آمادگی برای مصاحبه با مجله اشپیگل نموده و خواهان افشای حقایق بیشتری از این گروهک رسوا هستم .
همچنین خطاب به ایادی فرقه و سردمداران آن اعلام میکنم. شما که ابرو باخته تر فحاش تر و رذلتر از توصیفات درجشده در ۴ صفحه خلاصهشده هستید پس چرا آنقدر میسوزید.
دروغگویان و شیادان آیا زندان نداشتید.
این همه زندانی و شکنجه شده را چگونه پاسخ می دهید. تعداد بسیاری از جمله من و آقای غلامرضا شکری،(مصاحبه کننده ) آقای محمد رزاقی و آقایان عباس صادقی- رضا فلاحی – سیفالله کلبی –محمود سعادت – – مجید مهر نیا – علی قشقاوی – عبدالکریم ابراهیمی – علیاشرفی – پرویز رنجبر – احمد توکلی – محمد فلاح – بهمن اعظمی- فرامرز رحیمی –– خسرو رحیمی – رمضان زارع – علیرضا حاتمی – علیرضا پور محمد – فرید فلاحی – فریدون اسکندری – یدالله مهدیان – ایوب مهدیان – طالب جلیلیان – عادل اعظمی – شیرزاد جلیلی – مصطفی غنیمتی– مهرداد بزازیان – شهرام نصیری – بهزاد علیشاهی – حمید هادی بیگی – نصرت تخم افشان –علی کوهنشین و خلیل بزرگمهر… و قربانعلی ترابی، پرویز احمدی و جلیل بزرگمهر ( کشته شده در درون زندان های رجوی در زیر شکنجه) – و خانمها مرضیه رضایی مهری سعادت- معصومه ترابی – فاطمه مهر نیا – فتانه عوض پور – عفت نجاتی – فریبا فروغی- مهین لطیف- ناهید سعادت – پروانه یزدیان- فاطمه علیزاده – زهرا احمدی، مرضیه نوری مهربان- شیرین رحیمی– مریم ترابی – فرح حاتمیان – طوبی بزرگمهر- میترا ایلخانی – مینا جهانی – صغرا خان محمدی- آرزو حیدر زاده – فرانک شاه کرمی- زهرا و فاطمه کوهنشین
و حدود ۳۰۰تا ۴۰۰ زن و مرد دیگری که به مدت چند ماه در زندانهای داخل کمپ اشرف شکنجه و محبوس بودیم را چگونه انکار میکنید.
شکنجه هایی که در طی چند ماه بر من وارد شد و هنور هم آثار آن بر روی لب و دستان من است را چگونه منکر می شوید.
میگویید تماس و تلفن و ارتباط دارید.
بیش از ۱۰۰۰ تن در طی یک دهه اخیر جداشدهاند و اکثریت قریب به اتفاق آنان در طی افشاگریهای و مصاحبههای خویش اعلام نمودند که در داخل کمپها ملاقات و تماس تلفنی نیست چگونه این حقایق را انکار میکنید. علاوه بر این آیا همان ۲۵۰۰ باقیمانده همین حالا میتوانند با خانوادههایشان تماسی بگیرند کو شماره تلفن و آدرس ایمیل اختصاصی آنها اگر راست میگویید اعلام کنید.
صدها خانواده دردمند دوتا چهار سال آواره در جلوی کمپ اشرف بودند آیا به خانوادهای اجازه ملاقات دادید یا رجوی وحشی فریاد میزد ریختن خون خانوادهها مباح است و اگر امکانش را داشتم همه را از دم تیغ میگذراندم
آیا طبق قوانین فرقه مگر خانواده ها ازهمپاشیده نشدن، مگر زنها و مردها از هم طلاق نگرفتند مگر ۸۰۰ کودک را آواره کشورهای اروپایی نکردید.
ادامه دارد
مریم سنجابی
انتهای پیام / فراق