استفاده از گزاره مذهب بداعتی علیه مذهب راستین موضوعی است که چند صباحی است توسط فرقه منافقین در حال پیاده سازی و اجرا است؛ در واقع تغییر و چرخش در شکل ستیزه جویی با توجه به شکست های سریالی و دامنه دار آنها در فرمت های شناخته شده فیزیکی و سخت افزاری به سمت گرایشات نرم افزاری را می توان این روزها در تعاریف خود ساخته آنها از مذهب تشیع دید.گذار مباهله گونه و توام با اغراق و فریب از تشیع شناخته شده به سمت تشیع استحاله شده و رقیقِ تبلیغی از سوی منافقین ماه ها است که موضوع داغ رسانه ای آنها می باشد. واقعیت این است که منافقین در مسیر مذکور تلاش دارند تا از یکسو ساختار تشیع موجود را متاثر از نظام سیاسی آژیته کنند و از سوی دیگر درصدد هستند با ارائه بدیل بدعتیِ خود از مذهب، نوع جدیدی از تشیع را با ویژگیهای مورد علاقه شان عرضه کنند.
تصویرگریهای مغرضانهِ، منفی و خشن از تشیع موجود در کنار ارائه تصویرهای دموکراتیک و نرم از تشیع ساخته و پرداخته شده فرقه نفاق از جهات مختلفی دنبال می شود؛ به عبارت دیگر اینکه این سیاست هدف گذاری شده از سوی آنها دارای ابعاد مختلفی است. از این رو منافقین در گام اول، علما و زعمای دینی – مذهبی و جامعه روحانیون را آماج حملات و هجمه های خود قرار داده اند. در واقع منافقین با هدف معرفی تشیع در قالب ویژگی های حکومتی و معرفی علمای دینی – مذهبی به عنوان عاملان ساختار قدرت و نظام سیاسی، تشیع را نماد و برآیندی از دوگانه نظام و حوزه معرفی می کنند. با این بسترسازی های دروغین رسانه ای، اتاق فکر فرقه منافقین هدف اصلی خود را برای سوق دادن اذهان و افکار عمومی داخلی در ذیل تغییرات ذکر شده و در قالب پارادیم مذهبی و جایگزین سازی های آن، علما و بزرگان مذهب قرار داده اند.
به نوشته بنیاد هابیلیان، اما بعد دیگر این روند که مورد توجه ویژه منافقین می باشد و نقش مکملی پروژه تخریب را دارد، روند سکولار سازی مذهبی است که با ارائه شیعه ای رقیق، خفیف، خنثی و بدون تحرک با ماهیت ایدئولوژیک در قامت تشکیلات شان است؛ بطوریکه از این طریق می خواهند تخاصم جویی های سیاسی را به ماهیت دینی – مذهبی و ارزشی – مکتبی نظام اسلامی گره بزنند. بدان معنی که انحصارگرایی در تفسیر و مضامین مذهبی را با عنایت به منابع ناقص و معیوب فکری خود اساس قرار داده اند و در پی آن هستند تا آن را به جامعه و مردم کشور تزریق و تحمیل کنند.
بهر رو باید توجه داشت که در مقطع کنونی تاکتیک های سیاسی تخاصم با نظام سیاسی با ابهام زایی های مذهبی در قالب های هویتی، سازمانی و نهادی در مکتب تشیع از سوی فرقه منافقین دنبال می شود؛ چرا که این گونه گریبان گیری از مذهب و متولیان آن با چاشنی سیاست تنها با این هدف و نتیجه طراحی شده است تا التهاب های موجود در جامعه را به میدان مذهب و ارزش های مذهبی متولد شده با نظام اسلامی گره بزنند.
بطوریکه براساس پروژه تخریب در جهت تغییر نرم چهره مذهب، منافقین تلاش دارند با خلق چالش ها و تناقضات ذهنی از موضوع دشمنی با نظام اسلامی، مذهب را متعلق به نظم سیاسی موجود در داخل معرفی کنند تا بسترهای مرحله ای از واسازی به دشمنی آحاد جامعه از طرفداران تا افراد بی طرف را از نظام اسلامی فراهم سازند و آنها را به جرگه دشمنان و معاندان نظام وارد سازند.
کوتاه سخن اینکه، ترفندهای تخریب و معاندت با نظام اسلامی از سوی فرقه منافقین اگر چه در زمان های مختلف با ابزارهای گوناگون همواره در جریان بوده است و خوشبختانه با شکست های مهلکی نیز همراه شده است، اما با این حال در ذیل بسط و گسترش دایره و حدود ستیزه جویی آنها در شرایط کنونی با توجه به تجارب شکست خوردن های پی در پی آنها، این بار قرعه به نام مذهب و تخریب آن افتاده است که بشدت موضوع در خور تاملی است. از این رو سازوکارهای تقابل با ویژگی های قرابتی از حیث ایجابی آنها را توسط نهادها ذیربط با نگاه خاص و منحصر را طلب خواهد کرد.
دکتر مصطفی مطهری
انتهای پیام