اخیرا پیام ۱۱ مسعود رجوی در رابطه با آماده باش سرنگونی منتشر شد. پیام رجوی که به قولی مجهول المکان است هیچ حرف تازه ای نداشت وبرعکس درقیاس با پیام وموضع گیری گذشته یک گام به عقب محسوب می شود.
سرکردگان این فرقه تحت تاثیر سخنان جان بولتن مشاور امنیتی ترامپ که گفته بود حکومت حاکم برایران جشن ۴۰ سالگی خود را نخواهد گرفت موضع گیری کردند که نظام حاکم برایران تا ۲۲بهمن ۹۷ سرنگون خواهد شد وحتی خطاب به اعضای معترض که خواهان جدایی بودند اعلام کردند تا ۲۲بهمن درمناسبات بمانید اگرسرنگونی محقق نشد می توانید جداشوید.
این تحلیل وضرب العجل را اعضایی که طی این مدت از این تشکیلات جداشده اند افشا کردند. مسئولین فرقه و به ویژه مریم رجوی روی حرکات اعتراضی مردم دردیماه به بعد حساب جدی باز کرده بودند. آنها همانند همیشه و با عوام فریبی، دروغ و فریب سعی کردند خواسته ها و مطالبات به حق مردمی که شکل صنفی داشت را درجهت منافع سیاسی خود البته درتبلیغات مصادره کنند.
این تبلیغات فریبنده هم عمدتا مصرف داخلی داشت. اگر نگاهی به آمار اعضای جداشده و سطح تشکیلاتی آنها دریکسال اخیر بیندازیم به خوبی درخواهیم یافت این فرقه دربحرانی ترین پروسه خود درآلبانی به سر می برد. علی رغم تمامی لابی های سران این فرقه با دولت و کمیساریای آلبانی وایجاد سخت ترین شرایط زندگی واز جمله قطع مستمری ماهیانه وممنوعیت کار وخروج از آلبانی، فشارهای روحی و روانی، تهدیدهای فیزیکی وتعقیب و مراقبت بوسیله عناصر جاسوس و خود فروخته پروسه جدایی روز به روز شتاب بیشتری به خود می گیرد در چنین شرایطی آنها برای مهار موج جدایی ها و مقابله با بحران فروپاشی ابتدا بالاترین و باسابقه ترین عنصر تشکیلات خود یعنی مهدی ابریشمچی را از فرانسه به آلبانی فرستادند تا به عنوان مسئول تشکیلات مقراشرف ۳ با روند روبه افزایش جدایی ها واز هم گسستن بندهای تشکیلاتی مقابله نماید .
ولی حضور مشاور ارشد رجوی هم دردی را دوا نکرد به ناچار به روال همیشگی انتخاب مسئول اولی وایجاد هیاهو پیرامون انتخاب زهرا مریخی پرداختند.اعضایی که درطی سالیان دراین فرقه بوده اند بخوبی می دانند که انتخاب مسئول اولی نه یک اقدام محتوایی بلکه دقیقا فرمالیستی وصرفا بمنظور انحراف ا ذهان اعضا وخریدن زمان ومشغول کردن اعضا ودرگیرکردن انها بخود بوده است یابقول مریم رجوی پمپاژ خون جدید درپیکر سازمان وپرتاب اعضا به جلو.
زهرا مریخی آمده بود تا به قول خودش این تشکیلات را از نو ساخته ، پرنشاط و باطراوت نماید ولی علی رغم سر و صدای فراوان وجنجال موج جدایی و فرار ادامه پیدا کرد تاجایی که مریم مجبور شد خودش و ان هم درسکوت مطلق وارد آلبانی گردد.
مریم رجوی در بدو ورود درهتل اینترنشنال آلبانی مستقرشد. او دوهدف را دنبال می کرد. دعوت از شخصیت ها وعناصراجتماعی به منظور مقابله با آثار افشاگری های اعضای جداشده که کاملا شخصیت ها و جامعه آلبانی بخصوص مردم این کشور، رسانه های همگانی و برخی از احزاب را تحت تاثیرخود قرار داده بودند وبرگزاری نشست های موسوم به انقلاب و صفرصفر با اعضای مسئله دار و معترض داخل تشکیلات.
به خاطر وخامت اوضاع تشکیلات و اوج مسله داری اعضا هنوز حضور مریم در آلبانی از طرف مسئولین فرقه تایید نشده است ولی خبرهای جسته وگریخته ای که بوسیله اعضای جدا شده درضمن تماس با اعضای مستقردر کمپ اشرف ۳ شنیده می شود حاکی از آن است که بحث های جدید مریم که تا اعضا مجددا انقلاب نکنند خبری از سرنگونی نخواهد بود به شدت اعضا را معترض ومسئله دار کرده است.
آنها مریم را درمعرض این سوال قرار داده اند که پس ضرب العجل وسرفصل سرنگونی در ۲۲بهمن ۹۷ چه شد؟
بنا به اخبار کاملا موثق دریافتی از مقراشرف سه بسیاری از اعضا درلایه های مختلف تشکیلاتی درجریان همین نشست ها البته درشکل بیان تناقضات گزارش خواندند مابیش از ۳۰سال است که مستمرا درحال انقلاب کردن هستیم ولی از سرنگونی خبری نشده است؟ مگر به ما نگفته بودید ۲۲بهمن ۹۷ دیگر ماجرا تمام است؟ یکبار دردیماه گفتید دامنه اعتراضات مردمی به بیش از ۱۵۰ شهرسرایت کرده و دیگر این آتش خاموش شدنی نیست.
در۱۳ آبان وهمزمان با شروع دور جدید تحریم ها از طرف ترامپ اعلام کردید که این تحریم ها تاثیرات کوتاه مدت مرگباری به اقتصاد از هم پاشیده ایران وارد می کند و دلار به بالای ۲۰ هزارتومان خواهد رسید. صدور نفت ایران به خارج قطع خواهد شد وتحت تاثیرهمین شرایط در آبانماه شرایط برای بروز اعتراضات گسترده مردم وسرکوب آنها توسط نیروهای امنیتی ودرنتیجه دخالت نظامی دولت آمریکا وتصاحب قدرت توسط ما فراهم می شود ولی آبانماه هم گذشت وخبری نشد.
حالا که سه ما به بهمن که آن را سرفصل سرنگونی اعلام کردید بیشتر نمانده آمدید وباز می گویید سرنگونی پشت انقلاب شما گیرکرده است؟ این وضعیت داخل تشکیلات است همه متناقض ، سردرگم و درنوعی بلاتکلیفی. درچنین شرایطی که دیگر حنای مریم برای اعضا رنگی ندارد باید پیامکی از دیار باقی بیاید تا به زعم خودشان به اعضای معترض روحیه داده وآنها را امیدوار نگه دارد.
صدور پیام شماره ۱۱ رجوی از اینجا ضرورت پیدا می کند. این پیام کاملا داخلی وبه منظور مقابله با فضای یاس ووادادگی اعضا از قول رجوی صادرشده است. رجوی دریک پیام کلی اشاره کرده وارد دوران آماده باش شده ایم واین دوران هرچقدرطول بکشد و فراز ونشیب داشته باشد سرنگونی دشمن محتوم است. دراین پیام رجوی برخلاف گذشته هیچ اشاره ای به زمان سرنگونی نکرده است. به اصطلاح نخواسته بهانه به اعضا برای متناقض ترشدن آنها بدهد. البته بنا به تجربه فردی خودم در داخل تشکیلات وبه هنگام خوانده شدن چنین پیام هایی همان لحظه اول همه دچاراین تناقض می شوند اینکه دوران هرچقدرطول بکشد یعنی چه؟ چرا زمانش مشخص نیست؟ تا کی قرار است ما درآماده باش باشیم؟ خلاصه این پیام شماره ۱۱ نه تنها تناقضات اعضا را حل نمی کند بلکه هرچه بیشتر آنها را متناقض تر می سازد.
راستی چرا رجوی دراین پیام زمانی برای اتمام دوران آماده باش ومحقق شدن مرحله سرنگونی نداد؟ پاسخ خیلی ساده است چون شرایط، زمان، ابزارسرنگونی و از همه مهم تر پایگاه اجتماعی ومردمی هیچگاه به دلخواه و دراختیار اونبوده است.
فرقه مجاهدین خلق هیچگاه درطی این سالیان برنامه ای برای ارائه نداشته است. استراتژی رجوی همیشه زندگی درشکاف واستفاده از جناح ها ودولت ها بوده است وبرهمین مبنا استراتژی وحتی تاکتیک خودرا پایه گذاری کرده است. در۳۰ خرداد سال ۶۰وقتی برآورد می کند که شش ماه دیگر نظام ایران سرنگون می شود درهاله ای از اوهام روی پایگاه اجتماعی وحمایت ارتش از بنی صدر وانفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی ونخست وزیری حساب باز کرده بود ونه حمایت مردمی .
باشروع تجاوز صدام به ایران باز استراتژی خودش را درشکاف جنگ واعتقاد به این تحلیل که بارفتن به عراق وایفای نقش ستون پنجمی وعملیات مشترک نظامی با ارتش متجاوز عراق برضد ارتش ومردم ایران وحمایت های مالی ولجستیکی غرب از عراق می تواند ایران را سرنگون ساخته وخودش قدرت را به دست بگیرد مستمرا زمانبدی سرنگونی می داد که آمادگی سرنگونی،(سین آ) مرحله سرنگونی (سین) ودرنهایت آن زمانبدی معروف فتح ۴۸ ساعته تهران درعملیات دروغ جاویدان که همه از سرنوشت ان اطلاع دارند.
رجوی از۳۰ خرداد سال ۶۰ تا کنون مستمرا زمانبدی سرنگونی اعلام کرده است من فکر می کنم اگر تمامی این پیش بینی ها واعلام زمانبدی ها محقق می شود تا الان می بایست نه تنها ایران بلکه تمامی جهان را سرنگون می کردیم .همان سالها هم اعلام مراحل سرنگونی درمحافل خصوصی اعضا به جوک تبدیل شده بود رایج ترین این طنز ها به نامه کربلایی صفدر پیر درپاسخ به شعر محمد قرائی برمی گردد . محمد قرائی درمحفل های خصوصی می گفت وقتی آن شعر را برای کربلایی صفدر پیرمرد همشهریم سروده بودم که کربلایی صفدر پیرتوفقط زنده بمان من باز خواهم گشت باتوپ ، با تانک وعلی آباد تو را شهری خواهم ساخت و صد اتوبان در آن می سازم ۱۵ سال کربلایی صفدر نامه ای برایم فرستاده بود و درآن گفته بود اگر با خرهم آمده بودی دراین ۱۵ سال به روستای علی آباد رسیده بودی چه رسد با تانک.
رجوی در تمامی این سالیان به نیروهایش وعده های سرخرمن داده به بیان دیگرحکایت رجوی درست شبیه آن داستان چوپان دروغگوست که ما درکتاب های فارسی دوران ابتدایی می خواندیم همان گرگ گرگ، یا به بیان رجوی سرنگونی سرنگونی، دیگر کسی باور نمی کند.
خود رجوی در یکی از نشست ها به بهترین شکل شارلاتان بازی خود را عیان کرد. آنجا که درحضور هزاران عضو گفت هرکس جای ما بود از رو می رفت ولی ما پوستمان کلفت تر از اینهاست باز هم می گوییم سرنگونی چون اگر بیان نکنیم خودمان سرنگون می شویم.
ولی این بار شرایط کاملا متفاوت است فضای آلبانی کاملا متفاوت با عراق است.دیگر آن فضای بسته ، اختناق و وحشت تحت حاکمیت صدام وجود ندارد. دیگر زندان های اشرف وابوغریب وسیاج ها ، سیم های خاردار وبرج های دیدبانی وگشت های داخل قرارگاه ودژبانی محوطه وآسایشگاه نیست، پس حصارهای عینی علنا برداشته شده است . باعقب نشینی مفتضاحانه از عراق اعضا باورها وانگیزه های خود را از دست دادند.
بعد از سرنگونی صدام شعارهای اشرف حفظ شرف و کوه اگر بجنبد اشرف زجا نجنبد رجوی اعضا را دچار این توهم کرده بود که گویا آنها همچنان دراشرف وخاک عراق خواهند ماند. یادم می آید مسئولین سازمان در آن مقطع برای ما تحلیل می کردند ما با ایستادگی واصرار به ماندن دراشرف فرماندهان نظامی آمریکایی را مجبور خواهیم کرد که مجددا ما را به سلاح والبته از نوع پیشرفته تر مجهز کنند ارتش آمریکا بخوبی می داند به جز ما الترناتیو دیگری برای سرنگون کردن ندارند.
اعضا چندین سال با این شعارها شستشوی مغزی شدند ولی بعد به دلیل مقاومت قهرمانه خانواده ها و حضور شبانه روزی آنها در مقابل درب پادگان اشرف که منجر به فرار و جدایی صدها نفراز اعضا گردید سران این فرقه را مجبور کرد از شعارهای استراتژیکی خود عقب نشیتی کرده وبه آلبانی بروند.
رجوی همیشه از حضور اعضا در یک فضای باز و آزاد وحشت داشت . همان جمله معرف ذوب در بورژوازی رجوی که مستمرا طی سالیان تکرار می کرد. به همین دلیل به قول خودش درب خارجه را گل گرفته بود تا اعضای جداشده به چگوارهای دیگری برای وی تبدیل نشوند.
پس تا آنجا که به رجوی برمی گشت حضور اعضا در فضای آزاد به هیچ وجه مطلوب او نبود ولی براوتحمیل شد. درآلبانی هم موج روبه افزایش اعضای جداشده ، روند روبه رشد مسئله داری نیروها که عملا مریم رجوی را مجبور ساخت سراسیمه به آلبانی سفرکند شرایط را به مراتب برای آنها از عراق سخت تر نموده است.
درچنین شرایطی سرکردگان فرقه مجبور شدند یکبار دیگر رجوی را نبش قبر کرده واز گور مجازی و یا حقیقی بیرون بکشند و پیامکی از قول او منتشرکنند ولی برخلاف انتظار این پیام که هیچ اشاره ای به زمان سرنگونی نکرده اعضای نگون بخت را متناقض تر کرد یک پیام چند سطری ان هم از طرف رجوی که به حرافی وپرچانگی معروف است.
خیلی از اعضا منتظراین بودند که رجوی به سرفصل ۲۲بهمن ۹۷ با جزییات بیشتر اشاره کند ولی عملا دیدند هیج خبری از ۲۲بهمن نیست .
من باتوجه به آشنایی مکفی که به شرایط روحی وروانی اعضا بعد از هربارپخش پیام های رجوی درمناسبات دارم برایم پرواضح است که تعداد زیادی از اعضای بعداز شنیدن این پیام بهم ریخته و دراسایشگاها ولو شده اند . بازار تناقض خوانی درنشست ها هم باید خیلی داغ باشد.
الان با توجه به فروکش کردن اعتراضات در داخل فرقه، مریم رجوی و دیگرسرکردگانش بدنبال این هستند که چگونه قاف ضرب العجل سرنگونی دربهمن ماه را جمع جور کنند.
پس می توان نتیجه گیری کرد صدور پیام از قول رجوی دقیقا بمنظور مقابله و تلاش برای فرونشاندن اعتراضات اعضا بوده است وعمدتا مصرف داخلی داشته است.
در بخش های بالا تاکید کردم که تمامی فعالیت ها و تلاش های اخیرمریم رجوی و از جمله آمدن به آلبانی واستقرارش درهتل اینترنشنال آلبانی و ولخرجی هایش برای جذب شخصیت ها وشهروندان آلبانیایی والبته به کمک دینارهای شیوخ سعودی و ما به ازای جاسوسی و وطن فروشی تا صدور بیانیه ۱۱ منتسب به رجوی که هنوز از سال ۸۲ تاکنون اعلام نکردند که درگور حقیقی و یا مجازی است دقیقا به منظور مقابله وخنثی کردن موج مسئله داری وافزایش روند جدایی اعضا صورت می گیرد.
مریم رجوی دقیقا به دنبال این است که با لابی گری با اعضای کمیساریا ودولت آلبانی اعضای جدا شده را درسخت ترین شرایط مالی و روحی و روانی قرار دهد تا آنها به ناچار دست از فعالیت افشاگرایانه بردارند زیرا این افشاگری های اعضای جدا شده هم روی افکارعمومی مردم آلبانی تاثیر می گذارد وهم از طرف دیگر منجر به آگاهی هرچه بیشتر اعضای تحت اسارت در مقرموسوم به اشرف سه می گردد و این روند به شدت مریم رجوی را نگران کرده است.
پس قابل فهم است که هرچه بیشتر شرایط را برای ماندن آنها درآلبانی سخت کند. درحال حاضر به خاطر این زد و بندهای بی شرمانه اعضایی که بهترین سال های عمر وجوانی را درمناسبات ضدانسانی وخفقان آور این سازمان تلف کرده اند واکنون می خواهند بعد از سالیان گذرعمر ومواجه با انواع بیماری ها واز جمله سرطان چند صباح عمر باقی مانده را درکنار خانواده هایشان باشند. مریم رجوی درمنتهای بی شرمی و با خرید مامورین کمیساریا می خواهد شرایطی فراهم کند که آنها بناچار به همان مناسبات جهنمی برگردند.
در حالی که همه این افراد پناهجو محسوب شده وتحت حمایت قانون چهار ژنو وحقوق پناهندگی می باشند ولی شرایطی برای آنها فراهم شده که از تمامی حقوق انسانی خود محروم شده اند، حق کار ندارند، نمی توانند باخانوادهایشان ملاقات کنند، حق خروج از آلبانی به آنها داده نمی شود وعملا آلبانی برای آنها تبدیل به یک زندان شده است.
مریم رجوی می خواهد با سواستفاده از این شرایط ضدانسانی تحمیل شده براعضای جداشده به نیروهایی که هنوز دربند اسارت آنها هستند چنین القاء کند که هریک از شما که جداشوید به چنین سرنوشتی دچارخواهید شد وآنها را از شرایط سخت بیرون که خودش مسبب اصلی ان است بترساند.
جالب این است که ادعای آزادی مردم ایران را هم دارد . درسایت ها وبرنامه تلویزیونی اش مستمرا درحمایت از کارگران زحمتکش واعتصابی نیشکر هفت تپه وصنایع فولاد بیانیه می دهد وحقوق آنها را طلب می کند. یعنی شیادانه و درمنتهای فرصت طلبی می خواهد روی خواسته های به حق کارگران سوارشود و از این نمد کلاهی بسازد که سرهمین مردم وکارگران زحمتکش بگذارد.
سوال اساسی همین کارگران ومردم از این روسپی سیاسی این است تو که با اعضای خودت که تمامی سرمایه جوانی واستعدادهای ذاتی خود را سال ها به پای تو وشیادی هایی همسرمفقودت ریختند و الان که بعد از سال ها می خواهند به دنبال زندگی وخانواده خود بروند اینگونه برخورد می کنی دلت برای حقوق کارگران زحمتکش نیشکر هفت تپه وفولاد سوخته است؟
بعد برای فریب اعضایش بیانیه ای از طرف رجوی هم دراین بین صادر می کند. مگر نه به قول شما دوران سرنگونی است؟ مگرنه اینکه اعلام کردید ۲۲بهمن ۹۷ ایران سرنگون می شود. مگر نمی گویید تنها الترناتیو که مردم برایش سر و دست می شکنند شماهستید ؟ دو ماه دیگر به ضرب العجل شما باقی نمانده پس کو رهبر؟ مگرنباید دراین سرفصل خطیر به مسئولیتش عمل کند؟ مگرنباید بسیج وسازماندهی کند؟ مگرنه اینکه همانند چگوارا باید درکنارکانون های شورشی باشد؟ شما که جرائت حتی پخش پیام صوتی او را ندارید، مریم رجوی دوران شیادی به سر آمده است. اینها ترفندهای نخ نما شده است که حتی اعضای نگون بختی که سالیان با قطع ارتباط آنها با دنیای خارج تحت پیچیده ترین شیوه های مغزشویی وکنترل مخرب ذهن قرار دادی را هم فریب نمی دهد.
آنها به درستی و درمنتهای آگاهی و شعورسیاسی درهمین جلسات اخیرت یقه ات را گرفتند سرنگونی چه شد؟ اگر در۲۲بهمن سرنگونی محقق نشد ما دیگر نمی مانیم و به ریش نداشته وانقلاب مزخرف کذایی ات خندیدند.
آنها شیادی ها ودروغ هایت را درطی این سالیان باپوست وگوشت لمس کرده اند، آنها به چشم می بینند که هرروز یک نفربه دلیل بیماری وعدم رسیدگی های درمانی وانتقال به خارج برای درمان فوت می کنند درحالیکه هزاران دلار خرج وسایل آرایشی وعمل های زیبایی شما می شود.
آنها بچشم می بینند که صدها نفراز اعضا به بیماری های مزمن دچارهستند ولی شما هزاران دلار را به جیب سناتورهای ورشکسته واز دورخارج شده آمریکایی برای بازارگرمی مراسم ها وشوهای مسخره ات می کنی ، تو آنقدر از ارزش های انسانی تهی شده ای که برای تحریم های هرچه بیشتر مردم ایران کف می زنی و دولت مردان آمریکایی را ترغیب به حمله نظامی به ایران می کنی وچون از مردم ایران طی این سالیان تودهنی خورده ای به فکر انتقام از مردم هستی.
شما به امید روزی نشسته اید که آمریکا ایران را مورد تهاجم نظامی قرار دهد وشما بر ویرانی ها ایران به حاکمیت برسید ولی هیهات و زهی به خیال باطل، ایرانی درتاریخ پرافتخارش هیچگاه درمقابل دشمن وخائنین به خاکش سرفرود نیاورده است.
شرف وغیرت ایرانی قابل معامله نیست این قانونمندی هستی وسنت تکامل وتجربه گرانبهای تاریخ است که باالهام گرفتن از بیگانگان وخود فروشی نمی توان به حاکمیت رسید.
اعضای تحت اسارت درمقراشرف ۳ به چنان آگاهی شگرفی رسیده اند که دیگر نمی توان آنها را فریب داد. ۲۲بهمن ۹۷ سرآغاز فروپاشی محتوم تشکیلات ضدانسانی رجوی خواهد بود دراین ذره ای تردید نباید کرد.
علی اکرامی
انتهای پیام
مرگ بر رجوی و سازمان کثیف منافقین .
وقتی خبر مرگ رجوی رو شنیدم بسیار خوشحال شدم و امیدوارم این احتمال که این عنصر کثیف زندس صحت نداشته باشه .