پایگاه امریکن کانزرویتیو با اشاره به مقاله مفصل اخیر نشریه گاردین درباره جزئیات جنایات و سوءاستفادههای منافقین در پایگاه جدیدش در آلبانی به قلم آرون مرآت، به بررسی این گروه از منظری دیگر پرداخته است.
به گزارش فراق به نقل از خبرگزاری میزان، دنیل لاریسون در این گزارش آورده است: این مطلب، شرح جریاناتی است که آنچه اپوزیسیون مورد علاقه جان بولتون خوانده میشود، به اعضای خود اعمال میکند.
«من با دهها نفر از افرادی که از این اردوگاه فرار کرده بودند، صحبت کردم. نیمی از آنان هنوز در آلبانی هستند. آنها میگویند فرماندهان این گروهک به طور سیستماتیک اعضای خود را برای خاموش کردن اعتراضاتشان و جلوگیری از فرار از اردوگاه مورد شکنجه قرار میدهند، در سلولهای انفرادی زندانی میکنند، داراییهایشان را مصادره میکنند و حتی خانوادهایشان را بر حفظ کنترل سازمان بر اعضای خانوادهها از هم جدا میکنند. یکی از سخنگویان این گروهک میگوید:” افرادی که از آنان با عنوان «اعضای سابق» یاد میشود، اغلب به عنوان بخشی از برنامه مبارزه با این گروهک مورد سواستفاده قرار میگیرند. ”
اظهارات این افراد اخیرا جداشده از سازمان، پس از انتشار گزارشهایی از گروههایی مانند دیده بان حقوق بشر مطرح شد که در آنها اعضای سابق به ضرب و شتم، بدرفتاری کلامی و روحی، اقدامات خشن، تهدید به اعدام و شکنجه منجر به مرگ در ۲ مورد اذعان کردند.»
باید در نظر داشته باشید فرقه ای که این چنین بی رحمانه با اعضای خود برخورد و از آنان سوءاستفاده میکند، از اعمال قدرت سیاسی بر افراد ناتوان است. باعث ناامیدی است که مقامات و سیاستمداران برجسته آمریکایی و اروپایی با چنین سازمان مطرود و نفرت انگیزی متحد شدهاند.
شش سال پیش این فرقه از لیست سازمانهای تروریستی آمریکا خارج شد؛ نه به این خاطر که دولت باور کرده بود که آنها استفاده از خشونت را برای دستیابی به اهداف خود رها کردهاند بلکه به خاطر دلیل زیر این تصمیم گرفته شد:
«دانیل بنجامین که آن زمان رئیس سازمان مبارزه با تروریسم در وزارت خارجه آمریکا بود، به من گفت: آمریکا تصمیم گرفت گروهک مجاهدین(منافقین) را از فهرست سازمانهای تروریستی خارج کند نه به این دلیل که معتقد بود آنان شیوههای خشونت آمیز خود را رها کرده بودند بلکه به این دلیل که اگر آنان در عراق باقی میمانند حتما کشته میشدند. پس از حذف نام این گروه از فهرست سازمانهای تروریستی بود که آمریکا توانست آلبانی را متقاعد کند تا ۲۷۰۰ عضو باقی مانده این گروهک با پروازهایی در سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ به این کشور منتقل شوند.»
نگرانیهای دولت اوباما در مورد امنیت اعضا قابل درک بود، اما حذف آنان از فهرست سازمانهای تروریستی به وضوح اشتباهی بزرگ بود که بسیاری در آن زمان به آن اشاره کردند. متاسفانه، این تصمیم باعث شد یک گروهک واقعا مضحک از پشتیبانی آمریکا برخوردار شود.
این فرقه که در نخستین دهه تبعیدش به شدت به دیکتاتوری صدام وابسته بود در سالهای اخیر، حامی جدیدی پیدا کرده است که میتواند دشمنی خود با ایران را با وی به اشتراک بگذارد:
«یرواند آبراهامیان، استاد دانشگاه نیویورک درباره تاریخ منافقین میگوید: “بودجه این گروه به طور قطع از سوی عربستان تامین میشود و هیچ کس دیگری وجود ندارد که بتواند با این سطح بودجه از آنان حمایت کند. “»
جای تعجب نیست که منافقین مجبور به تکیه بر پولهای دشمنان و رقبای منطقهای ایران باشد. این فرقه در داخل ایران از هیچ حمایتی برخوردار نیست و عملا حمایت هیچ یک از ایرانیهای سراسر دنیا را نیز ندارد؛ بنابراین لازم است به دولتی تبدیل شود که از حمایتها و پشتیبانی رقبای منطقهای ایران برای آسیب رساندن به این کشور استفاده کند. ایرانیها به دلیل نقش این فرقه در جنگ عراق علیه ایران و نیز حملات بعدی این گروهک علیه کشورشان، به وضوح آنها را خائن تلقی میکنند. قابل توجه است گروهی که چند دهه به عنوان دستیار صدام فعالیت میکردند، میتوانستند به سرعت و به راحتی بازسازی شوند. این مقاله به نقش منافقین به عنوان نیروهای داخلی دیکتاتوری صدام برای سرکوبهای گسترده پس از جنگ خلیج پرداخته است:
«کاروان جمال طاهر، نماینده اقلیم کردستان در لندن که در سال ۱۹۹۱ به عنوان یک نیروی پیشمرگه فعالیت میکرد، به من گفت: به خاطر دارد چگونه مجاهدین(منافقین) بعد از این که صدام بعد از جنگ اول خلیج کنترل شمال عراق را از دست داد، وارد شهر کلار، در حدود ۹۳ مایلی (۱۵۰ کیلومتری) جنوب شرقی کرکوک شدند. او گفت: “آنها با تانکهای صدام وارد شهر شدند. ما فکر میکردیم که آنها پیشمرگه هستند، زیرا بر تانکها تصاویری از فرماندهان کُرد قرار داده شده بود. اما آنها شهر را هدف قرار دادند. جنایتی بزرگ بود. “»
سازمانی با چنین سابقه جنایتکارانهای به وضوح سازمانی نیست که بتواند در آینده به قدرت برسد. اگرچه بولتون، رودی جولیانی و برخی دیگر آنان را برای مقابله با دولت ایران تشویق کنند. نکته دیگری که باید در این جا مطرح شود این است که منافقین فرقه مطرودی است که دستش به خون مردم بی گناه زیادی آغشته شده است. هرچند که سیاستمداران و مقامات غربی به این گروه مشروعیت بدهند، آنها خود را در تمام امور مربوط به ایران بی اعتبار کردهاند.
انتهای پیام