• امروز : دوشنبه - ۳ دی - ۱۴۰۳
  • برابر با : Monday - 23 December - 2024

وضعیت بغرنج جداشدگان از فرقه در آلبانی

  • کد خبر : 1782
  • 28 مارس 2015 - 5:17

وضعیت بغرنج جداشدگان از فرقه در آلبانی

شهروز تاجبخش ــ ۲۴٫۰۳٫۲۰۱۵   خبرهای متعددی که از جداشدگان فرقه رجوی در آلبانی دریافت می شود حاکی از این است که سران مجاهدین با تمام توان در پی بند زدن چینی شکسته تشکیلات از هم گسیخته فرقه در آلبانی هستند .در این راستا ، آنها حتی از اعمال فشار و تطمیع و تهدید افرادی که علنا جداشدن خود از سازمان را بیان داشته اند نیز در نمی گذرند .

thumbفرقه رجوی با اینکه شاهد فروپاشی و اضمحلال لحظه مره ی قید و بند های تشکیلاتی اش می باشد اما خام خیالانه برای نگه داشتن صوری حتی یک نفر در تلاش های بی امان مذبوحانه است ، در حالی که شرایط منطقه و اشتباهات استراتژیک و عقلانی و روش های سکت گونه رهبری مجاهدین باعث نابودی آرمانی آنان شده و به فروپاشی تشکیلاتی منجر گردیده است . بطوریکه شاهد هستیم که دیگر این فرقه نمی تواند حتی به شیوه های گذشته ، اذهان هواداران سابق خود را قانع کند .
در ابتدای مطرح شدن اعزام نیروها به آلبانی ، فرقه رجوی به این موضوع همچون فرصتی می نگریست که میتواند امکان جایگزینی برای اشرف را در خارج عراق فراهم کند ، غافل از اینکه در دنیای واقعی و دور از توهم های رجوی دیگر نیروی تشکیلاتی چندانی به طور بالقوه برای این فرقه نمانده بود . رجوی می خواست حال که ماندن در عراق دیگر مانند سابق ممکن نیست ، بدنه سازمان را در آلبانی سازماندهی کند و از ارتباط قلعه اور سور اواز به عنوان مرکز فرماندهی و تشکیلات آلبانی برای جبران از دست دادن موقعیت عراق استفاده کرده و اهداف خود را دنبال کند .
اما واقعیت این است که نیروهایی که با اهرم فشار تشکیلات و ایزوله نگه داشته شدن از واقعیت های جهان خارج از فرقه نگه داشته شده بودند با رسیدن به دنیای آزاد و در معرض آگاهی قرار گرفتن دیگر خواهان ماندن در حصارهای این فرقه جهنمی را ندارند .
در این راستا و ضمن ارتباطاتی که با دوستان جداشده ام در آلبانی داشتم به نظر می رسد که سران فرقه تمام تلاش خود را می کنند تا فشار های مختلفی که بر جداشدگان وجود دارد آنها را به استیصال رسانده و مجبور به همکاری با فرقه نماید .
در ابتدای ورود اولین گروه ها به تیرانا ، پایتخت آلبانی ، مجاهدین به دولت آلبانی و نیز به مسئولان کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان گفته بودند که مسائل صنفی و مالی افراد را خودشان حل میکنند و به همین دلیل تنها در ماه های نخستین تعدادی از جداشدگان از کمیساریا کمک هزینه دریافت می کردند . اکنون اما چند ماهی است که کمیساریا کمک هزینه خود را قطع کرده و افراد را به همان قرار فرقه و به مسئولین فرقه ارجاع می دهد .سران فرقه نیز از کمک مالی و صنفی به این افراد خودداری کرده و آن را منوط به همکاری با تشکیلات و مسئولین آن کرده اند .برای این منظور آنها حتی از تمام قید و بند های تشکیلاتی و انقلاب ایدئولوژیک که بر طبق آن فرد حق تشکیل خانواده ندارد را نیز اغماض میکنند اما برایشان مهم است که فرد حتی به صورت فیزیکی و علیرغم میل باطنی اش ولی با آنها باشد .
فرقه رجوی می خواهد با دادن مختصر آزادیهائی به افراد ، دهان آنان را بسته است و زمان بخرد. از طرف دیگر هدف آنها فقط و فقط در برابر این اجبار انتقال به آلبانی که فرقه ناگزیر از آن بود ، این است که بر اساس پیام رهبر فرقه حداقل یکی از آن ” یک ، دو ، سه هزار اشرف” را محقق کنند و بالنسبه از نظر روانی و ذهنی افرادی آماده داشته باشند تا در صورت لزوم بتوانند با هزار ترفند و توجیه آنان را در برابر هر یک از دستورات رهبر فرقه که در تشکیلات جاری می شود قربانی کنند.
کارهایی نظیر شرکت در تظاهرات و هواداری از رجوی یا هر مأموریت احتمالی در هر کجای دنیا که باشد، سوریه یا اسرائیل و یا ایران و یا هر کجا که تشکیلات بخواهد .
در این صورت همچنان غل و زنجیرهای بسته بر ذهن و دست و پای افراد در ازای این رسیدگیهای مادی پابرجا خواهد ماند و همچنان سوء استفاده از این افراد ادامه خواهد یافت.
اما به هر حال فروپاشی در تقدیر تشکیلات فرقه در آلبانی است و البته ممکن است کمی طول بکشد. اما سازمان دیگر نمی تواند مثل عراق جلوی جریان آزادی و آگاهی افراد را بگیرد.
آنچه به ما جداشدگان بر می گردد این است که در این رابطه اطلاع رسانی کرده و توجه طرف های بین المللی را به وضعیت خطیر افراد جداشده در آلبانی جلب کنیم تا با حمایت از آنها راه سوء استفاده فرقه از آنها بسته شود .

به امید روزی که تمام اسرای تشکیلات فرقه رجوی ، از چنبره و حصارهای آن خلاص شده و زندگی سالمی را در دنیای آزاد تجربه نمایند .

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=1782

نوشته های مشابه

07نوامبر
مادرم، تو قهرمان این داستانی
برای معصومه رضایی، مادر چشم انتظار سعید فرج اله حسینی

مادرم، تو قهرمان این داستانی