فرقه تروریستی رجوی در ادامه نفاق و وارونه گویی هایش در فضای مجازی برای جذب عضو جدید خصوصا جوانان، زنان و دختران اقدام به انتشار مرام نامه های زیبا و فریبنده با موضوع حقوق زنان و آزادی های متنوع می نماید.
جا دارد در این مبحث توضیح دهیم زنان و مردان و خصوصا جوانان کم تجربه درصورتیکه طعم تلخ عضویت در فرقه را نچشیده و از دور نظاره گر آن بوده اند شاید به اشتباه و تردید افتاده و فکر کنند که مدینه فاضله ای را سازمان مجاهدین برای آنان می گشاید.
در حالیکه طبق تجربه شاهدین عینی از جمله جداشدگان از فرقه رجوی در درون تشکیلات منافقین نه آزادی عملی وجود دارد و نه اجازه فکر و اندیشه ای هست و اصالتا کسی حقوقی ندارد چه رسد به حقوق ویژه زنان و و آزادی های مشروع .
به همین دلیل در مباحث زیر سعی خواهیم کرد قوانین و ساختار های شکل گرفته ابداعی فرقه که اعضا را ملزم به اجرا نموده و تحت این قوانین هستند را برشمرده و تفاوت صد وهشتاد درجه ای آن را با ادعاها و مرامنامه های دروغینی که به نام اجرای حقوق زنان و اعتقادات خود بیان می کنند افشا نموده و حقایق را بازگو کنیم.
مریم رجوی در آموزش های فرقه ای می گفت: شاخص صلاحیت در بین زنان، «سرسپاری مطلق افراد» خصوصا زنان به رهبری است. هرچه زنان ناآشنا تر به امور سیاسی و کم سوادتر باشند بیشتر مطلوب فرقه بود و از آنان خواسته می شد در پیشبرد امور ونظر دهی دخالتی نکنند و فرمانبر مطلق باشند.
زنانی را که به عنوان فرمانده انتخاب می کردند آموزش می دادند که چه بیشتر به مردان فحش بدهند و دعوا کنند تا جایگاه بهتری پیدا کنند. به انها ابلاغ شده بود مهره ای در پازل تشکیلات هستند که هر طور مریم رجوی بخواهد نسبت به سازماندهی و و قرار گرفتن آنها اقدام می نماید.اعتراض ومخالفت باعث برکناری و افت رده بود و زنان خاطی را به قسمت های آشپزخانه و امور اجرایی سنگین می فرستادند.
لذا شورای رهبری حکم و یا رده ای بود که به هر زنی ابلاغ می شد پس از آن می بایست در کنترل مطلق تشکیلات فرقه باشد.اعضای شورای رهبری با تهدید مرگ روبرو بودند و رسما از طرف مهوش سپهری به آنها ابلاغ شده بود که اجازه خروج از سازمان را ندارند و الا محکوم به مرگ هستند و افراد خاطی را به مانند مهری موسوی و مینو فتحلعی ، زهرا فیض بخش به قتل می رساندند. و یا از فرط فشار مجبور به خودکشی می شدند. ( نمونه مرجان اکبریان)
شیوۀ رذیلانه دیگری که در فرقۀ رجوی رایج شده بود که طی آن زنانی که دچار بیماری های زنانه شده بودند، (بدون درمان و مداوا) بلافاصله مورد عمل جراحی قرار گرفته و با خارج کردن «رحم» و… آنان را عقیم و مقطوع النسل می کردند و پس از این عمل شنیع، مسعود رجوی برای آنان پیام تبریک می فرستاد. که اززن بودن رها شدید و به قله رهایی رسیدید.!
به زنان فرقه در انبوه جلسات تکراری و طاقت فرسا و با آموزش های فرقه ای القا می شد که شما فقط در حصار و چهاردیواری تشکیلات باید باشید. چهاردیواری تشکیل شده از رهبری- اطاعت محض –قربانی کردن جان و مال – قربانی کردن زندگی ونفس از جمله آموزش های فرقه ای مریم قجر اینگونه تئوریزه می شد و خطاب به زنان می گفت: جسم و جان و مال و زندگی و نفس شما متعلق به رهبری است و شما هیچگونه هویتی از خود ندارید و همه باید خود را در حیطه و حصار رهبری بدانید. و این ایده و ایدئولوژی بود که بعدها به اندیشۀ تمام اعضای سازمان القا می شد.
حال بایستی قضاوت کرد. کدام از آزادی های ادعایی را فرقه ضاله در مناسبات و در تشکیلات منحط و ارتجاعی خویش اجرا می کند که این چنین در ظاهر فراکنی و ادعای ترقی و حقوق بشر می نمایند و در خفا سخترین بلایا را بر سر زنان بخت برگشته تشکیلات روا می دارند.
مریم سنجابی
انتهای پیام