فرقه تروریستی رجوی در ادامه نفاق و وارونه گویی هایش در فضای مجازی برای جذب عضو جدید خصوصا جوانان، زنان و دختران اقدام به انتشار مرام نامه های زیبا و فریبنده با موضوع حقوق زنان و آزادی های متنوع می نماید.
جا دارد در این مبحث توضیح دهیم زنان و مردان و خصوصا جوانان کم تجربه درصورتیکه طعم تلخ عضویت در فرقه را نچشیده و از دور نظاره گر آن بوده اند شاید به اشتباه و تردید افتاده و فکر کنند که مدینه فاضله ای را سازمان مجاهدین برای آنان می گشاید.
در حالیکه طبق تجربه شاهدین عینی از جمله جداشدگان از فرقه رجوی در درون تشکیلات منافقین نه آزادی عملی وجود دارد و نه اجازه فکر و اندیشه ای هست و اصالتا کسی حقوقی ندارد چه رسد به حقوق ویژه زنان و و آزادی های مشروع .
به همین دلیل در مباحث زیر سعی خواهیم کرد قوانین و ساختار های شکل گرفته ابداعی فرقه که اعضا را ملزم به اجرا نموده و تحت این قوانین هستند را برشمرده و تفاوت صد وهشتاد درجه ای آن را با ادعاها و مرامنامه های دروغینی که به نام اجرای حقوق زنان و اعتقادات خود بیان می کنند افشا نموده و حقایق را بازگو کنیم.
برای فهم بیشتر موضوع به تشریح وضعیت برخی از قوانین موجود در فرقه می پردازیم.
اصل وضعیت وقوانین حاکم برزنان فرقه
در یک دوره محدود زمانی حدود ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ که هنوز فرمان طلاق و نابودی کامل خانواده صادر نشده بود ازدواج های تشکیلاتی در بین اعضا صورت می گرفت و بر طبق قانون فرقه همسر هر فرد را تشکیلات انتخاب می کرد طرفین انتخاب شده حق اعتراض نداشته و بایستی تن به ازدواج های تشکیلاتی می دادند. انتخابی که علاقه وانتخاب آزادانه در آن معنایی نداشت و هر کس سرپیچی می نمود مورد تنبیه قرار می گرفت. واقعیت قانون فرقه چنین بود که دختران قربانی تشکیلات بودند و هر فردی را تشکیلات بعنوان همسر برای آنان انتخاب می نمود مجبور بودند بپذیرند.
پس از آن جنایت بالاتر این بود که چنانچه زنان در جنگ ها همسران شان را از دست می دادند، حق نداشتند به همسران خود فکر نموده و یا سوگواری برای همسر از دست رفته داشته باشند. بسرعت و دوباره با انتخاب و اجبار تشکیلات به همسری فرد دیگری در می آمدند.
در این دوره منهای سال ۶۰ تا ۶۲ که فرزند آوری خاص رده های بالای تشکیلات بود. در درون تشکیلات منافقین فرزند داشتن زوج ها ممنوع بود ، زنان حق بارداری نداشتند و از موهبت الهی مادر شدن محروم بودند. افراد خاطی به شدت تنبیه می شدند.
با محدویت های بیشتر، درسال ۱۳۶۸ به دستور رجوی فرمان طلاق صادر شد و زوج ها مجبور شدند برای همیشه از هم جدا شوند. با اجرای قانون طلاق و جدایی، زنان ومردان ملزم شدند در جلسات فرقه ای نسبت به هم ابراز انزجار نمایند، همدیگررا ملعون و عفریته بخوانند. و برای همیشه همدیگر را فراموش نمایند. در این بین اگر عشق و عاطفه ای هم باقی مانده بود به شدت با آن برخورد کرده و افراد خاطی را به پایین ترین مدارج تشکیلاتی سوق می دادند.
زنان و مردان مجرد در تشکیلات نیز حق ازدواج و یا فکر به زندگی نداشتند و هر نوع علاقه و احساس و عاطفه و عشقی ممنوع بود.
-از سال ۱۳۷۰ فرزندان موجود را از مادران جدا کرده به کشورهای خارجی فرستادند.
ارتباط بسیاری از مادران با فرزندان قطع شد و دیگر امکان تماس با آنها را نیز پیدا نکردند.
-فکر کردن به فرزند، پیگیری سرنوشت فرزند، دوست داشتن فرزند، و هر نوع وابستگی و رابطه از این دست جرم های نابخشودنی در قوانین تشکیلات فرقه رجوی هستند.
و در این رهگذر بلاها و مصائب زیادی بر سر فرزندان آمد بسیاری از مادران و پدران بعد از اینکه کودکان را از آنها جدا نموده و به اروپا فرستادند سال ها از آنها بی خبر بودند و رد و آدرسی نداشند و فرزندانشان را گم کردند. چرا که بسیاری با اسم و پاسپورت جعلی به کشورهای دیگر اعزام شدند و امکان پیدا کردن و ردیابی برای مادران بیچاره غیرممکن بود ، پس از سالیان که با هزار امید ردی از برخی از آنان نیز پیدا می شد بعد از تماس مادر یا پدر بعلت جدایی سالیان احساس آشنایی با مادر و پدر نداشته و آنها را پس می زدند و این سرنوشت غم انگیز مادران و کودکان درون تشکیلات بود.
- یکی دیگر ازظلم های فرقه وخودساخته تشکیلات رجوی قوانین محل کار بود.
- زنان و مردان در محل های کار کاملا جدا گانه و دور از هم قرار داشتند و حتی ارتباط با آیفن های داخلی کمپ نیز بین زنان و مردان ممنوع بود.
و تمامی محل های عمومی مورد استفاده نیز از هم جدا بود. به عنوان مثال «محل های آموزش»، «کتابخانه»، «پمپ بنزین»، «درمانگاه»، «خودروها»، «سالن های غذاخوری»، بطور کامل از هم جدا بود در کمپ اشرف برای رفتن به پمپ بنزین و تنها کتابخانه موجود و هم چنین محل خرید ، روزها بین مردان و زنان تقسیم بندی شده بود. که هیچگونه ارتباطی بین دو جنس مخالف نباشد.
در زمان های مورد نیاز مراجعه به محل کار و یا صحبت با مردان زنان می بایست با یک نفر دیگر همراه شده و اجازه تکی صحبت کردن را نداشتند.
– زن ها اجازه نداشتند در ماشین هایی که متعلق به مردان بود سوار بشوند و یا هنگامی که خودشان در حال رانندگی بودند مجاز به سوار کردن مردها نبودند و بدلیل اینکه اکثر مردان در کمپ نیز از داشتن خودرو محروم بودند، بارها اتفاق می افتاد که مردان در گرمای تابستان و سرمای زمستان بدون خودرو در حرکت بودند ولی زنان مجاز به سوار کردن آنان نبودند.
– هیچ زنی حق دلسوزی برای مردان را نداشت و حتی اسم بردن از آنان گناهی نابخشودنی بود.
– استفاده از لباس های متنوع رنگی و جوراب های رنگی کفش های پاشنه دار ممنوع است.
– استفاده از لوازم آرایشی، کرم ضد آفتاب ، عینک آفتابی و هر نوع امکانات دیگر رفاهی ممنوع است.
(برای برخورد با زنانی که این ضوابط قرون وسطائی رعایت نمی کردند، از هیچ توهین و فرافکنی فروگذار نمی شد و مسعود و مریم رجوی در جلسات آنها را «بی ناموس» خطاب کرده و مورد شماتت قرار می دادند.)
جداسازی کامل جنسیتی در فرقه رجوی و در کمپ هایش ، در هیچیک از کشورهای اسلامی نمونه ندارد.
در ظاهر امر در تشکیلات منافقین زنان فرمانده یگان و مرکز بودند ولی حق هیچگونه تصمیمی گیری و اقدامی را ندارند. تصمیم گیری ها وکوچکترین اقدامات اجرایی به دستور شخص مریم و مسعود رجوی امکانپذیر بود.
مریم سنجابی
ادامه دارد….
انتهای پیام/فراق