ظهور دونالد ترامپ، رییسجمهور ایالات متحده در کاخ سفید سیاستهای خاکخورده و محکوم به شکست بسیاری را از دل تاریخ سیاسی امریکا بیرون کشیده و دوباره به عنوان استراتژی نخست چهلوپنجمین رییسجمهور امریکا به جامعه جهانی عرضه کرده است. در روزهایی که عقل جمعی جامعه جهانی به این نتیجه رسیده که سیاستهای یکجانبهگرایانه محکوم به شکست است، سکاندار کاخ سفید شعار «آمریکا اول است» را سر میدهد و در مقطعی از تاریخ سیاسی جهان که دولتمردهای شرق و غرب به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند با دخالت سیاسی یا حمله نظامی ساختار قدرت را در یک کشور به نفع گزینهای مطلوبتر تغییر دهند، دونالد ترامپ و چهرههای تندرویی که وی در یمین و یسار خود جمع کرده به صراحت پشت تریبون قرار گرفته و از سیاست تغییر رژیم در برخی کشورها سخن میگویند. دونالد ترامپ با همراهی چهرههایی چون جان بولتون، مشاور امنیت ملی و مایک پمپئو، وزیر خارجه در یک سال و نیم گذشته از حضور در قدرت، سیاست خارجی تهاجمی و تخریبی را در پیش گرفتهاند، متحدان اروپایی را منتدار خود کردهاند، رقبای شرقی را قدرتمندتر از پیش کردهاند و البته تا آنجا که ممکن بوده یا از توافقنامههای بینالمللی خارج شده یا ندای این خروج را سر دادهاند.
در این بازه زمانی ایران یکی از اصلیترین نقطه تمرکزهای دولت ترامپ بوده است. رییسجمهور امریکا سیاست گنگ و مبهمی را در قبال تهران دنبال میکند. از یک سو با خروج از توافق هستهای سطح تنش را به بالاترین میزان موجود میرساند و از سوی دیگر از مذاکره مستقیم و بدون پیششرط با ایرانیها استقبال میکند. از یکسو حافظه تاریخی افکار عمومی در سطح بینالمللی شعارهای پرطمطراق وی را به یاد دارد که دخالت امریکا در غرب آسیا را اشتباه میخواند و از سوی دیگر امروز سیاستهایی را در پیش میگیرد که هر ناظر بیرونی را به سمت این نتیجهگیری سوق میدهد که واشنگتن به دنبال تغییر نظام در ایران است و برای رسیدن به این هدف از هر ابزار سیاسی یا اقتصادی استفاده میکند.
سیاستهای همراهان دونالد ترامپ در کاخ سفید در حمایت از گروهک تروریستی منافقین (مجاهدین خلق) در شش ماه گذشته توجه بینالمللی بسیاری را به سمت این گروهک جلب کرده است. حضور چهرههای نزدیک به ترامپ در همایشهای منافقین و بازنشر سخنان جان بولتون در گذشتهای نه چندان دور که منافقین را بهترین گزینه برای جایگزینی جمهوری اسلامی در ایران خوانده بود این سوال را در بسیاری از رسانههای بینالمللی ایجاد کرده که گروهکی محصور در آلبانی چه چیزی برای عرضه دارند و از چه جایگاهی در داخل ایران برخوردار هستند؟
منافقین که در ۴ دهه گذشته به واسطه ترورهای هدفمند چهرههای انقلابی در ایران و همچنین همراهی با صدامحسین در هشت سال جنگ تحمیلی به گروهی منفور در چشم ایرانیها تبدیل شدهاند از فرصت حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید و سیاستهای ایران ستیزانه وی کمال استفاده را میکنند. یکی از اصلیترین سوژههایی که در چندماه اخیر شبکهها و رسانههای بینالمللی به سراغ آن رفتهاند این است که سخنان چهرههایی چون دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو در حمایت از آنچه افکار عمومی در ایران میخوانند تا چه اندازه در داخل ایران خواهان و خریدار دارد. همزمان اعتراضهای مردمی که عمدتا به دلیل انتقاد از وضعیت معیشتی در گوشه و کنار کشور شکل میگیرد به سوژهای برای استفاده جریانهای اپوزیسیون نظام در خارج کشور بدل شده است. در فضای توییتر به شکل محسوستر و مشخصتر حسابهای کاربری بینام و نشانی ساخته شدهاند که یا به خبرسازیهای منفی درباره ایران میپردازند یا خبرهای موجود را به شکل تحریف یا اغراق شده راهی ذهن مخاطب میکنند. اقدامهایی از این دست تنها یک هدف را دنبال میکند: تشدید فشار اقتصادی بر ایران، ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت، بیاعتمادکردن افکار عمومی به نظام و در نهایت استفاده از افکار عمومی تحریکشده در مسیر تغییر نظام.
مجاهدین خلق در آلبانی چه میکنند؟ فعالیتهای این گروه در ۳۰ کیلومتری پایتخت آلبانی چه تاثیری بر افکار عمومی در ایران دارد؟ نزدیکان دونالد ترامپ با چه متر و معیاری این گروه منفور و از معادلههای سیاسی دورمانده در ۴ دهه اخیر را جایگزینی برای حکومت فعلی ایران میخوانند؟ دو رسانه کانال ۴ فعال در بریتانیا و الجزیره فعال در قطر در ۱۰ روز گذشته در دو گزارش مجزا به فعالیتهای منافقین پرداختهاند. خبرنگار کانال ۴/channel4 بخش عمدهای از گزارش خود را به فعالیتهای منافقین در آلبانی و امنیتی بودن شدید فضا پیرامون کمپ نظامی که این گروه برای خود دست و پا کرده اختصاص داد و البته اشارهای هم به مغز متفکر منافقین در فضای مجازی برای تحریک افکار عمومی کرد. گزارش الجزیره در موضوع فعالیتهای منافقین در فضای مجازی وارد جزییات شد و از رباتهایی پرده برداشت که به عنوان نمایندگان منافقین در فضای مجازی اقدام میکنند.
تیرهای مجازی از تیرانا به سمت تهران
خبرنگار انگلیسی «کانال ۴» با سفر به آلبانی، دوربین خود را تا نزدیکترین مکان قابل دسترس به کمپ نظامی منافقین در حومه پایتخت این کشور برده و گزارش خود را اینگونه آغاز میکند: در یکی از دورترین حومههای پایتخت آلبانی یک کمپ نظامی بزرگ در حال ساختوساز است؛ کمپ نظامی که قرار است مقر جدید مجاهدین خلق باشد، گروه اپوزیسیون ایرانی که به نظر میرسد به خوبی سازمانیافته و جمعیت قابل توجهی را در دل خود جا داده است. فکر و ذهن این گروهک در همه این سالها معطوف به یک هدف بوده است: تغییر نظام در تهران. مجاهدین خلق دوستان خوبی در کاخ سفید دارد که امیدوار است بتواند به کمک آنها به آرزوی خود که تغییر نظام در ایران است، برسد.
در بخشهایی از این گزارش به سخنرانی جان بولتون در ماه مارس ۲۰۱۷ در آلبانی و در جمع منافقین اشاره میشود. بولتون در آن مقطع زمانی هنوز عنوان مشاور امنیت ملی رییسجمهور امریکا را به خود اختصاص نداده بود اما در جمع منافقین تاکید میکند که سیاست دولت امریکا در قبال ایران باید تغییر نظام باشد. گزارشگر کانال ۴ در ادامه این گزارش، اشارهای به سیاستهای سختگیرانه مریم رجوی و دیگر چهرههای رده بالای منافقین در داخل این حلقه کرده و میگوید که اعضای منافقین توسط هسته اصلی مورد شستشوی مغزی قرار میگیرند و مجازاتهای سنگینی در انتظار اعضایی خواهد بود که به قوانین و آرمانهای گروه خیانت کنند.
در ادامه این گزارش زمانی که گزارشگر تلاش میکند راه خود را به داخل کمپ منافقین باز کند با مقاومت یکی از نگهبانهای ایرانی روبهرو میشود که خبرنگار انگلیسی «کانال ۴» را به کار و جاسوسی برای ایران متهم میکند و مانع از فیلمبرداری گروه میشود. خبرنگار این شبکه زمانی که با مخالفت برخی گاردهای آلبانیایی که از سوی شرکتی خصوصی به استخدام منافقین درآمدهاند روبهرو میشود، این سوال را مقابل دوربین مطرح میکند که ما در خاک آلبانی هستیم اما نمیدانم چرا به ما اجازه نزدیکتر شدن به کمپ مجاهدین را نمیدهند؟
در بخشهای دیگری از این گزارش تصاویری از همراهی مجاهدین با صدام حسین در جنگ تحمیلی پخش میشود و گزارشگر میگوید: منافقین در آن سالها در کنار رهبر وقت عراق و مقابل مردم خود ایستادند و دقیقا به همین دلیل بسیاری از ایرانیها آنها را خیانتکار میدانند. در آن مقطع این گروه فعالیتهای خود علیه ایران را از داخل یک کمپ نظامی در عراق هدایت میکرد و البته که دولت امریکا آنها را در زمره گروههای تروریستی قرار داده بود.
بخشهای دیگری از این گزارش ۱۰ دقیقهای کانال ۴ به بازگوکردن فعالیتهای یک عضو سابق منافقین بازمیگردد که از کانادا به پایتخت آلبانی آمده تا بتواند دخترش را که ادعا میکند ۲۰ سال پیش توسط گروهک منافقین ربوده شده، ببیند. مصطفی محمدی، مردی که گفته میشود سابقه کار برای منافقین را در کارنامه خود در گذشته دارد در مقابل دوربین به گزارشگر کانال ۴ میگوید: من آدم سیاسی نیستم فقط میخواهم دخترم را ببینم. وی سپس به تصویر دخترش که در دست دارد اشاره کرده و با بغض میگوید: فقط ۱۰ دقیقه، فقط ۱۰ دقیقه اجازه بدهند او را ببینم.
هواداران نامرئی مریم رجوی
پنج دقیقه پایانی این گزارش به تلاشهای مجاهدین در فضای مجازی برای تحریک افکار عمومی اشاره شده و گزارشگر با مردی به اسم حسن صحبت میکند که به نوعی سرباز جنگ نرم مجاهدین خوانده میشود و میگوید که وظیفهاش درج اخبار جعلی منفی پیرامون ایران یا حمله به مدافعان نظام یا اصلاحات در ایران در فضای مجازی بوده است. درحالی که سایر اعضای مجاهدین در داخل کمپ اجازه استفاده از اینترنت یا ارتباط با جهان بیرون را ندارند، حسن در زمره کسانی است که ماموریت تعریف شدهاش از سوی سازمان کار در فضای مجازی است. یکی از کارهایی که وی بهطور روزانه باید انجام بدهد ساخت اکانتها (حسابهای کاربری) جعلی در حمایت از مریم رجوی است. در این حسابهای کاربردی بهطور مرتب اظهارات، موضعگیریها و تصاویر مریم رجوی پخش میشود و بهطورکلی حسن تلاش میکند میزان حمایت از مریم رجوی در فضای مجازی را بیش از آنچه هست نشان دهد. یکی دیگر از وظایف حسن و همکاران او در بخش فضای مجازی سازمان این است که درباره قدرت نفوذ مجاهدین در ایران اغراق و ادعا کنند که برخی اعتراضهای عمومی پراکنده در گوشه و کنار ایران در چندماه اخیر توسط سازمان مجاهدین هدایت شده و به نوعی مردم درخواست مریم رجوی را با حضور خود در خیابان استجابت کردهاند. حسن به گزارشگر کانال ۴ میگوید ما حسابهای کاربری بسیاری میسازیم و آنها را طرفدار مریم رجوی نشان میدهیم. این حسابهای کاربری متعلق به هیچ فرد خاصی نیستند. زمانی که خبرنگار از حسن سوال میکند پس شما یک «ترول» هستید؟ وی با پوزخندی میگوید: بله.
حسن در بخشهای دیگری از سخنانش پرده از قوانین و مقررات سختگیرانه داخل کمپ برمیدارد و به گزارشگر «کانال ۴» میگوید: از وقتی که از طریق فضای مجازی با بیرون مرتبط شدهام متوجه شدم که زندگی اصلا آن چیزی نیست که در داخل کمپ به ما میگویند. وی از جداسازی زنان از مردان در داخل کمپ حرف میزند و از اینکه مافوقها در سازمان به شکل روزانه اعضا را وادار به اعتراف عمومی و در ملاء عام درباره نیازهای جنسی خود میکنند.
در پایان این گزارش، گزارشگر به مشکلات درون سازمانی مجاهدین اشاره کرده و میگوید: دشمن این گروه آرمیده در آلبانی بیش از آنکه در ایران باشد در داخل همین کمپ است. اعضا پیر میشوند و به این دلیل که اجازه فرزندآوری در این سالها را نداشتهاند از نسل جدید اعضا خبری نیست. گزارشگر سپس به قبرستانی که اعضای مجاهدین در آن دفن شدهاند رفته و حین فیلمبرداری از قبرهای آنها میگوید: این افراد یا بر اثر کهولت سن یا بیماری فوت کردهاند. شاید بعضی از آنها تا آخرین لحظه به راهی که آمدند ایمان داشتند و شاید هم جرات فرار نداشتند. به هرحال فرسنگها دورتر از خانه خود بدون آنکه برای آخرین بار خانوادههای خود را ببینند در آلبانی مردند و خاک شدند.
سختگیری بر ایران، سکوت در برابر کاربران جعلی ضدایرانی
شبکه «الجزیره» ۱۰روز پس از گزارش «کانال ۴» انگلیس به سراغ مجاهدین رفته و البته گزارش را بر فعالیت این گروه در فضای مجازی متمرکز کرده است. در مقدمه گزارش الجزیره به اقدام اخیر شبکههای اجتماعی فیسبوک و توییتر در انسداد صدها حساب کاربری ایرانی اشاره شده است. قریب به ۲۰ روز پیش فیسبوک و توییتر صدها حساب کاربری ایرانی و روسی را با ادعای جعلی بودن آنها مسدود کردند. فیسبوک در مجموع ۶۵۲ صفحه و حساب کاربری ایرانی را که ادعا میشود به رسانههای دولتی ایران تعلق داشتهاند به اتهام هماهنگی برای انجام رفتارهای غیرمعتبر مسدود کرد. توییتر هم با طرح اتهامات مشابه از مسدود کردن ۲۸۴ حساب ایرانی خبر داد و البته از مرتبط دانستن آنها با نهادهای دولتی ایران پرهیز کرد. این اقدام در حالی از سوی فیسبوک و توییتر انجام شد که خبرگزاری امریکایی آسوشیتدپرس قریب به یک ماه پیش مدعی شد عرصه تقابلجویی ایران برای انتقام از اقدام واشنگتن، فضای سایبری خواهد بود. ایران در کنار کره شمالی، روسیه و چین از اولویتهای تهدید سایبری امریکا محسوب میشود و امریکاییها تحت فشار قرار دادن ایران در این زمینه را از چندی پیش آغاز کردهاند. گزارشگر الجزیره با اشاره به خصومت ورزی ۴ دههای میان ایران و امریکا به این اقدام توییتر و فیسبوک در بستن اکانتهایی که ادعا میشود به دولت ایران وابسته هستند اشاره کرده و تاکید میکند که در آنسوی میدان نیز اکانتها و حسابهای کاربری دروغینی هستند که از پایتخت آلبانی تخریب سیاسی نظام ایران در فضای مجازی را دنبال میکنند اما مسدود نمیشوند.
در گزارش مکتوب الجزیره که در حقیقت نسخه نوشتاری گزارشی است که از این شبکه پخش شده آمده است: چگونه سربازهای جنگ نرم روزنامهنگاران، چهرههای دانشگاهی و فعالان ایرانی را که به دنبال گفتوگو به جای جنگ برای اصلاحات هستند هدف قرار میدهند؟ در حالی که اکانتهای بسیاری با این ادعا که متعلق به دولت ایران هستند، بسته میشوند در آن سوی میدان تخریب دولت ایران در فضای مجازی آغاز شده و بسیاری به دنبال پاسخ این سوال هستند که چه کسی پشت این ماجرا است؟ صدها و شاید هزارها حساب کاربری در فضای مجازی به راه افتادهاند که در تمام آنها جمهوری اسلامی ایران را مخالف با غرب نشان میدهند و از دور شدن نظام از مردم سخن میگویند.
بازی منافقین اینبار در زمین ترامپ
در ادامه این گزارش، آزاده معاونی خبرنگار در پاسخ به پرسش الجزیره درباره منشأ این اکانتهای جعلی و موج به راه افتاده علیه نظام ایران در فضای مجازی میگوید: «همهچیز از انتخاب دونالد ترامپ آغاز شد. زمانی که مشخص شد سیاست دولت جدید تشدید تنش با ایران است، موجی از حسابهای کاربری جدید با عناوین جعلی ساخته شدند. این حسابها به سراغ افرادی در فضای مجازی رفتند که درباره ایران مینوشتند یا دغدغه آنها ایران بود.»
معاونی در ادامه سخنانش میگوید: «هدف اصلی فعالیتهای منافقین در فضای مجازی، آماده کردن افکار عمومی در غرب برای تغییر نظام در ایران به وسیله دخالت خارجی است.»
تولد صدها حساب کاربری ضدایرانی در ۴ ماه
الجزیره به نقل از یک کارشناس فضای مجازی و آشنا به سازوکار توییتر مینویسد: اگر به دنبال کارآمد بودن عملکرد رباتها در فضای مجازی هستند به حسابهای کاربری بسیاری نیاز دارید و این بدان معنا است که باید تعداد بالایی حساب در یک روز، یک هفته یا یک ماه بسازید. اکثر حسابهایی که با هشتگ ایران آزاد (#FreeIran) یا تغییر رژیم ایران (#Iran_Regime_Change) از اواخر دسامبر تا ماه مه در فضای مجازی فعال شدهاند در یک بازه زمانی ۴ ماهه ایجاد شدهاند. این بدان معنا است که بخش اعظمی از فعالیتهایی که ذیل این هشتگها صورت میگیرد توسط رباتها است و نه اشخاص حقیقی پشت کامپیوتر نشسته.
در ادامه گزارش الجزیره آمده است: بسیاری از این حسابهای کاربری تنها چند صد دنبالکننده (followers) دارند و عکسهای پروفایل آنها نیز یک فرد خاص نیست. بسیاری از حسابهایی که علیه نظام ایران توییت میکنند به مجاهدین خلق (منافقین) نزدیک هستند. الجزیره برای گفتوگو با مقامهای منافقین در این زمینه درخواستهایی را مطرح کرد که آنها به هیچ کدام از این درخواستها پاسخ مثبت ندادند. در پاسخ منافقین به الجزیره آمده که ایران از روزنامهنگاران به عنوان پوششهایی برای فعالیتهای جاسوسی خود استفاده میکند؛ لذا این سازمان نمیتواند به درخواستهای مطبوعاتی پاسخ مثبت بدهد!
رباتها اپوزیسیون شدند
برخی اعضای جداشده از فرقه رجوی که همچنان در تیرانا پایتخت آلبانی زندگی میکنند درباره اینکه چگونه این گروه از حسابهای مجازی جعلی در توییتر برای تبلیغ تغییر نظام در ایران استفاده میکند، با «الجزیره» صحبت کردند. حسن حیرانی از اعضای سابق منافقین در این باره میگوید: میتوانم با اطمینان بگویم هزارها حساب جعلی که در توییتر به راه افتاده و علیه نظام ایران تبلیغ میکنند توسط ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ عضو منافقین اداره میشوند. این حسابها و افراد پشت سر آنها به خوبی سازمان دهی شدهاند و دستورالعملهای کاملا مشخصی درباره اینکه چه باید بکنند در اختیار دارند.
واحد تحت استخدام مجاهدین در توییتر هنگام آغاز اعتراضهای عمومی در ایران در دسامبر ۲۰۱۷ بهشدت فعال شد و به افرادی که مسوولیت هدایت رباتها را برعهده داشتند گفته شد که به این اعتراضها ماهیت ضدنظام بدهند نه اینکه آنها را اعتراضهای معمولی در انتقاد از وضعیت معیشتی بدانند.
هشتگهای دستوری
حسن شهباز یکی دیگر از اعضای مجاهدین در گفتوگو با الجزیره میگوید: در مقاطع زمانی متفاوت، مافوقهای ما به ما میگویند که از چه هشتگی در توییتهای خود استفاده کنیم تا بیشتر دیده شده و دست به دست شوند. شغل ما این بود که فیلمهای موجود از تظاهرات در ایران را در سطح وسیعی پخش کنیم و البته تفسیرهای سیاسی مدنظر سازمان از این تظاهرات را به عنوان چاشنی به آنها اضافه کنیم. شهباز در این باره به الجزیره میگوید: به صورت روزانه به ما گفته میشد که در فضای مجازی روی چه موضوعاتی که در داخل ایران داغ هستند تمرکز کنیم؛ موضوعاتی مانند قیمتهای بالا، فقر یا آمار بیکاری. ما باید با توییت کردن درباره این مسائل توجه افکار عمومی چه در داخل و چه در خارج ایران را به این موضوعات جلب میکردیم و در تمام توییتها کلماتی را انتخاب میکردیم که نظام ایران را مقصر بحرانهای موجود در کشور جلوه دهد.
شهباز در بخشهای دیگری از سخنان خود میگوید: یکی دیگر از مسوولیتهای ما این بود که به سراغ چهرههایی برویم که حامی نظام ایران هستند یا آنها که مخالفتهای نرمی با نظام دارند و حرفهایشان در فضای مجازی مقبول جمع قابل توجهی است. مثلا به سراغ چهرههایی مانند تریتا پارسی که منتقد سیاستهای دولت فعلی امریکا در قبال ایران است میرفتیم و او را مزدور یا عروسک جمهوری اسلامی خطاب میکردیم که با پولی که از ایران میگیرند در امریکا خوشگذرانی میکنند. حسن حیرانی از دیگر اعضای سابق مجاهدین در این باره به الجزیره میگوید: ما باید روزنامههای متفاوت در کشورهای مختلف را مطالعه میکردیم و میدیدیم که کدام مقام سیاسی مثلا در امریکا جان بولتون علیه نظام ایران صحبتی کرده است. مسوولیت ما این بود که سخنان وی را از طریق کاربرهای جعلی دست به دست کنیم به گونهای که تصور شود هواداران وی در داخل ایران از صحبتها یا رویکرد ضدایرانی او استقبال کردهاند. برای ما مهم نبود که گوینده این سخنان نتانیاهو یا ترامپ یا بولتون است. آنچه برای ما مهم است این بود که سخنان وی را در سطح وسیع مورد پسند ایرانیها نشان دهیم.
مقابله با روزنامهنگاران، چهرههای دانشگاهی و فعالان سیاسی
یکی دیگر از مسوولیتهایی که این سربازهای جنگ نرم در خدمت مجاهدین برعهده داشتند مقابله با روزنامهنگاران، چهرههای دانشگاهی و فعالان سیاسی است که خواهان حل اختلافها با نظام ایران از طریق گفتوگو و نه جنگ و رویارویی مستقیم هستند. تریتا پارسی از ایرانیهای مقیم امریکا که مخالف سیاستهای تحریمی ترامپ علیه تهران است در این باره به الجزیره میگوید: به دلیل رویکرد سیاسی که دارم با حملههای توییتری بسیاری از این جنس روبهرو شدهام. این پدیده بسیار رایجی است اما بزرگترین قربانی چنین حرکتهایی در فضای مجازی این است که ما نمیتوانیم بحثهای منطقی و واقعی درباره وضعیت در ایران در نتیجه فعالیت این رباتها داشته باشیم.
یک کارشناس فضای مجازی در این باره به الجزیره میگوید: امروز دیگر اینطور نیست که آنچه در فضای مجازی رخ میدهد در همان فضا باقی بماند. موجهای به راه افتاده در فضای مجازی راه خود را به رسانههای واقعی باز میکنند. امروز ما شاهد پروپاگانداها و اخبار جعلی بسیار زیاد هستیم. با این اخبار جعلی در زمان بسیار اندک میتوان موجی راه انداخت که گویا واقعا اپوزیسیون پرجمعیتی علیه نظام ایران در داخل وجود دارد که در حقیقت و در عالم واقع اینطور نیست.
خبرنگار الجزیره در بخشهای پایانی این گزارش میگوید: جدا از اینکه افکار عمومی در ایران مجاهدین را به دلیل حمایت از صدام حسین در طول جنگ تحمیلی خائن میداند، بریتانیا در سال ۲۰۰۸، منافقین را از لیست گروههای تروریستی خارج کرد و اتحادیه اروپا نیز در سال ۲۰۰۹ این کار را کرد. امریکا سال ۲۰۱۲ رسما منافقین را از لیست گروههای تروریستی خارج کرد و زمانی که دولت عراق اعلام کرد تمایلی به حضور بیشتر نیروهای مجاهدین در خاک خود ندارد این امریکا بود که برای بازاستقرار آنها در آلبانی پیشقدم شد.
سارا معصومی
انتهای پیام