نخستین گروه از اسیران ایرانی در۲۶ مرداد ۶۹ به خاک میهن بازگشتند، سربازان و نیروهای داوطلب مردمی که در دفاع از خاک میهن و امنیت و آسایش مردم سالیان رنج اسارت را در اردوگاههای مخوف صدام تحمل کردند.
در۲۹ تیر۶۶ شورای امنیت سازمان ملل به اتفاق آرا قطعنامه ۵۹۸ رابه تصویب رساند. بند ۴ این قطعنامه به موضوع رسیدگی به وضعیت اسرای جنگ ایران وعراق اختصاص داشت که درآن تصریح شده بود هردوطرف باید باهمکاری کمیته بین المللی صلیب سرخ به تبادل اسیران اقدام کنند.
در طی ۸ سال جنگ حدود ۴۵ هزار سرباز ایرانی به اسارت ارتش متجاوز عراق درامدند که تنها ۴۰ هزار نفر در جریان تبادل اسرا به ایران بازگشتند و ۵ هزار نفر دیگر از اسیران در نتیجه اعمال شکنجه در اسارتگاههای صدام شهید و یا بدلیل عدم همکاری رژیم عراق در لیست مفقودین جا گرفتند.
با شروع بحث تبادل اسرا مسعود رجوی که عملا به دلیل شکست در فاز نظامی و از هم پاشیدگی نیروها وهمچنین فقدان مشروعیت اجتماعی جهت جذب و جایگزین نمودن نیروهای از دست داده ناتوان شده بود برای جایگزینی نیرو به دولت عراق و اردوگاههای عراق متوسل شد تا شاید بتواند با بکارگیری شیوه ها و وعده های فریبنده بخشی از این نیروها را به اشرف بیاورد.
هیاتی متشکل از عباس داوری، مهدی ابریشم چی، ابراهیم ذاکری، مهدی برایی از سوی فرقه رجوی مامورین کار شدند. آنها روزها و هفته ها با حضور در اردوگاههای رمادی و موصل وضمن دادن وعده های فریبنده اعزام اسیران به کشورهای اروپایی اقدام به جذب صدها نفر از آنها نمودند.
اسیرانی که تحت شدیدترین فشارهای جسمی و روحی زندانبانان عراقی بودند و چشم اندازی برای اجرای کوتاه مدت آزادی خود نمی دیدند بدام فریب آنها افتادند واز اسارت صدام به اسارتگاه رجوی منتقل شدند.
اسیرانی که دردوران اسارت دراردوگاههای عراقی حداقل با نمایندگان صلیب سرخ دیدار داشتند و یا از خانواده هایشان نامه دریافت کرده و برایشان نامه ارسال می کردند اکنون دراسارتگاه اشرف برای سالیان از هرگونه تماس وحتی دریافت نامه محروم شده بودند.
فشارهای اردوگاههای صدامی بصورت مضاعف و این بار درشکل روحی و روانی ان و با شدت بیشتر ادامه پیدا کرد. بخشی از این اسیران درعملیات های مختلف گوشت دم توپ ماجراجویی های دیوانه وار نظامی رجوی قرار گرفته و قربانی شدند. بخشی دیگر و صرفا به دلیل درخواست جدایی به زندان مخوف ابوغریب انتقال یافتند و تعدادی دیگر بعداز سرنگونی صدام فرار ویا جدا شده و به ایران وکانون گرم خانواده برگشتند وبخشی دیگرهم توانستند درکشورهای اروپایی ساکن شوند .اسیران جداشده که رنج و زخم سالیان رجوی را بر بدن دارند باتمامی وجود وعلیرغم فشارهای مالی و سیاسی و محرومیت از ابتدایی ترین حقوق انسانی به افشای ماهیت ضدانسانی رجوی مشغول هستند و با وجود تهدیدات فرقه رجوی پاپس نمی گذارند.
بی شک تبانی ومعاهده کثیف رجوی و صدام در فریب بخشی از اسیران جنگ و قربانی کردن آنها در حلقه فریب مناسبات فرقه ای بمثابه لکه سیاه تا ابد برپیشانی فرقه رجوی خواهد ماند.
یادداشت از علی اکرامی
انتهای پیام / انجمن نجات مرکز خوزستان