پدر و مادر سمیه محمدی که سالهاست فرزندشان در تشکیلات فرقهی رجوی اسیر است و اکنون در آلبانی به سر میبرد این بار در ادامهی تلاشهای خستگی ناپذیرشان برای آزادی سمیه ، مدتی است که به کشور آلبانی رفته اند تا فریادهای حقطلبانهشان را به گوش وجدانهای بیدار جهان و گوش بستهی سران فرقهی رجوی برسانند .
تمام آنچه این پدر و مادر رنج کشیده میخواهند دیدار با دخترشان است و اینکه او بتواند در شرایطی آزادانه و به دور از کنترل مسؤولان فرقه آزادیاش را انتخاب کند، خواسته ای که بسیار ساده مینماید و از ابتدایی ترین حقوق انسانی است .
این بار نیز اما فرقهی تبهکار رجوی این خواستهی کوچک را تاب نیاورد و باز هم با فرستادن چماقداران خود سعی کرد با تهدید و ارعاب و ترور شخصیت خانوادهی محمدی آنها را از صحنه به در کند که البته با هوشیاری آنان و حمایت مردم و پلیس آلبانی طرح فرقه با شکست مواجه شد و باعث بی آبرویی بیشتر این فرقه در جامعه آلبانی گردید .
تلاش برای آزادی سمیه ، حق مشروع خانوادهی محمدی است و اینکه منافین با تمام قوا سعی بر دربند نگاه داشتن سمیه دارند محکوم به شکست است و هر اقدامی از سوی فرقه به ضد خود تبدیل شده و حقانیت تلاشهای پدر و مادر سمیه را آشکارتر میکند .
از سوی دیگر مسؤولان فرقه ، سمیه محمدی را با فشارهای غیر انسانی وادار به مصاحبه های تلویزیونی با سناریو و متن نوشته شده از سوی فرقه میکنند و با دیکته کردن نامههای محکومیت خانواده به او سعی دارند اینطور وانمود کنند که سمیه با میل خود در تشکیلات فرقه مانده است و خود تمایلی برای دیدار با خانواده اش ندارد که البته برای کسانی که با شگرد های فرقهی رجوی و ادبیات حاکم بر مناسبات آنها آشنا هستند پر واضح است که آنچه به نام سمیه محمدی انتشار می یابد تماما با اعمال فشار به او و توسط مسؤولان جنگ سیاسی مجاهدین تدوین شده است و خانواده ی محمدی نیز با اشراف به این موضوع در دام ترفند های وقیحانه ی مجاهدین نیفتاده و با درایت اعلام کرده اند که هر آنچه از بلندگوهای تبلیغاتی فرقه از زبان سمیه و به قلم او انتشار یابد نه اعتباری دارد و نه آنها برایش ارزشی قائل می شوند .
منافقین پیش تر از این قدرت خانواده ها را در انگیزه دادن به نیروهای اسیر در تشکیلات برای رهایی از فرقه تجربه کرده اند و این شکست چنان برایشان سنگین تمام شده که مسعود رجوی با انتشار کتابی خانواده ها را دشمنان مجاهدین تعریف کرده است که این خود نهایت هراس این تشکیلات پوسیده را از خانواده ها و عواطف انسانی به عیان نشان می دهد .
منافقین می دانند که جداشدن هر عضو اسیر بینه ی روشن دیگری است که آینده ی رو به زوال آنها و محو اندیشه ی ارتجاعی رهبری این فرقه را نوید می دهد و در این میان رهایی سمیه محمدی که تلاش های خانواده اش بازتابی جهانی پیدا کرده است می تواند بار دیگر شکست سنگینی برای آنها باشد . هم از این رو است که حتی خواسته ی یک ملاقات ساده را بدون حضور مسؤولان فرقه نپذیرفته اند و به بهای بی آبرویی بیشتر اما از دیدار سمیه با خانواده اش جلوگیری می کنند .
تجربه ی گذشته اما نشان داده است که قدرت خانواده ها که با سلاح عواطف انسانی برای آزادی عزیزانشان مبارزه می کنند بسا بیشتر از قدرت سرکوب این فرقه ی جنایتکار است و در نهایت این ارزشهای انسانی است که بر اندیشه ی سیاه حاکم بر این فرقه پیروز می شود .
تلاش های پدر و مادر سمیه محمدی ستودنی است و بی گمان بسیار زود به سرانجامی نیک می رسد ، آنچه اما در این میان بر چهره ی سیاه منافقین باقی می ماند جز ننگ بیشتر نیست و اندیشه ی فرقه گرایانه ی حاکم بر این جریان که بهترین فرزندان ایران را سالهاست به استثمار کشانده است رسوا تر از پیش خواهد شد .
منافقین باید سمیه محمدی را آزاد کنند و این امر اتفاق خواهد افتاد ، هیچ انسان آزاده ای را نمی توان تا ابد در بند نگاه داشت ، فرقه ی رجوی به انتهای کار خود رسیده است و به زودی از حاشیه های صحنه ی سیاسی ایران نیز حذف خواهد شد .
یادداشت از شهروز تاج بخش
انتهای پیام