عملکرد فرقه تروریستی رجوی در دوران اشغال کویت توسط صدام جزو سیاه ترین نقاط کارنامه این فرقه محسوب می شود. در این زمان فرقه که منافع خود را در تداوم حکومت صدام می دید تمامی امکانات خود را برای حمایت از رژیم بعث به کار برد. برای بررسی این مسئله اشاره ای به تحولات آن زمان باید بشود.
عراق جنگ ۸ ساله با ایران را در شرایطی آغاز کرد که ۳۵ میلیارد دلار اندوخته داشت. ایران با نابود کردن بیشتر اسکلههای بارگیری نفت عراق در همان اوایل جنگ، توان صدور نفت این کشور را تقریباً از میان برد و میزان فروش نفت خام عراق به حد چشمگیری پایین آمد، به گونهای که در پایان جنگ، عراق یک بدهی ۶۵ میلیارد دلاری بالا آورده بود. با اینکه بخشی از این بدهی، طلب کشورها و بانکهای غربی بود، اما بخش عمدهی آن را عربستان سعودی، کویت و دیگر دولتهای ثروتمند تولید کنندهی نفت در خلیج فارس از عراق طلب داشتند.(۱)
این مسئله باعث شد تا عراق در پایان جنگ با ایران به دلیل ۳۰ میلیارد دلار بدهی به عربستان و کویت تحت فشار قرار بگیرد اما این کشور ضمن خودداری از بازپرداخت این بدهیها مدعی شده بود که اعراب میبایست به دلیل اینکه از مرزهای شرقی آنها در برابر ایران حفاظت کرده است ۳۰ میلیارد دیگر نیز به عراق بپردازند تا این کشور خسارات جنگی خود را جبران نماید. (۲)
این اختلافات سبب شد تا صدام در روز ۱۱مرداد۱۳۶۹ به کویت حمله کرده و این کشور را به اشغال درآورد. بعد از این حمله آمریکا و متحدانش در اروپا و کشورهای عربی ائتلافی را تشکیل داده و به عراق حمله می کنند. این مسئله سبب می شود تا دولت مرکزی عراق به شدت تضعیف شود به طوری که کردها در شمال و شیعیان در جنوب علیه صدام قیام می کنند.
در این زمان نیروهای بازرانی از محور شمالی و نیروهای طالبانی از محور غربی یک به یک شهرهای مهم منطقه کردستان عراق را مانند موصل، اربیل، سلیمانیه و… تسخیر و به سمت جنوب سرایز می شوند. کردها تلاش می کردند تا از دو محور به شهر بغداد نزدیک شوند. در این زمان عمده نیروهای مجاهدین در قرارگاه حنیف (در کفری) مستقر بودند. این قرارگاه در مسیر شهر کرکوک واقع شده بود و بزرگترین مانع کردها برای رسیدن به بغداد محسوب می شد. در این مقطع رجوی به نیروهای فرقه رجوی دستور می دهد تا راه نفوذ کردها را در محور شمال و جاده کرکوک- خالص در منطقه طور و سلیمان بک و همچنین محورکفری-جلولا به بغداد ببندند.(۳)
منافقین به بهانه کشته شدن یکی از اعضای خود توسط کردها درگیری نظامی را شروع می کند. در این حمله گلوله باران شهرها و روستاهای کردها با تانک در دستور کار قرار می گیرد. فرقه رجوی با تجهیزاتی که از عراق دریافت کرده بود شروع به پاکسازی محورهایی منتهی به بغداد کرده و خطر سقوط این شهر توسط کردها رارفع می کند و البته در جریان این کار شهروندان کرد زیادی را قتل می رساند. همچنین در این زمان فرقه با شنود شبکه بی سیم نیروهای کرد و دادن اطلاعات آن ها به بعثی ها امکان سرکوب و کشتار بیشتر آن ها را فراهم می کند. در این مقطع قرارگاه اشراف به یکی از نقاط فرماندهی مجاهدین برای سرکوب کردها تبدیل شده بود و رجوی شخصا عملیات علیه آن ها را پیگیری می کرد.(۴)
فرقه رجوی بعد از حمله عراق به کویت و سپس تزلزل حکومت مرکزی به دلیل حوادث ایجاد شده حفظ صدام را اولویت خود قرار داده و در این راه تمام امکانات فرقه رجوی را دراختیار رژیم بعث قرار داد. فرقه در این راه از مشارکت در کشتار کردها و شیعیان عراقی خودداری نکرد. همین مسئله سبب شد تا عراقی ها به منافقین به دید قاتلان فرزندان خود نگاه کنند.
۱- اریک دیویس، جنگ خلیجفارس: افسانهها و واقعیتهای افسانهی جنگ به خاطر کویت، ترجمهی مهبد ایرانی طلب، مجله اطلاعات سیاسی – اقتصادی شمارههای ۷۹ و ۸۰، فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۳صفحه ۶۳
۲- پیر سالنجر- اریک لوران جنگ خلیج فارس، ترجمه دکتر مصطفی رحیمی، تهران، نشر البرز، ۱۳۷۰صفحه۸
۳- سیدحجت میراسماعیلی،خداوند اشرف(نگاهی مستند به روند فرقه گرایی سازمان مجاهدین خلق)تهران،انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی،۱۳۹۶،صفحه ۶۷۰
۴- سیدحجت میراسماعیلی، همان، صفحه
یادداشت از دکتر سیدمحسن موسویزاده
انتهای پیام