جهت گرامیداشت هشتم مارس روز جهانی زنان، جا دارد به گوشه ای از آنچه که تا کنون به زنان گروههای تروریستی رفته است اشاره ای کوتاه شود.
زنان در گروههای تروریستی خرد و کلان از بوکوحرام و طالبان و القاعده گرفته تا زنان داعش و مجاهدین خلق، در اصل تنها استفاده جنسی دارند و مابقی شعر و شعار و تبلیغاتی بیش نیست.
فی المثل، در گروه تروریستی رجوی که ظاهراً رییس شان نیز یک زن است و از زنان استفاده ابزاری و تبلیغاتی می کنند، در اصل تحت تبلیغات و حمایت همه جانبه اربابان غربی و عربی، لچک بر سرشان کرده اند و خاک به چشم شان پاشیده اند و با انواع انقیاد و استضعاف، از زنان استفاده تبلیغاتی و ابزاری در راستای منافع سیاسی خود می کنند. در درون فرقه اما وضعیت زنان بسا بغرنج تر و اسف بار تر از گفته هایی است که تا کنون گفته شده و یا شنیده شده است.
به گواه کارشناسان تروریسم، اکثر قریب به اتفاق زنان مجاهد که متاهل بودند برای حفظ خانواده و همراه همسران شان و بعضاً افراد مجرد برای تشکیل خانواده بود که وارد مناسبات جهل و تباهی شدند و سپس با انواع رنگها از جمله رده و مسئولیت و فرماندهی و زرق و برقهای دیگر، جملکی را به عنوان ابزار مبارزه و سپس جنسی مورد سوء استفاده قرار دادند.
رهبر عقیدتی فرقه مسعود و مریم رجوی که از زنان جز برای استفاده های جنسی و تبلیغاتی و تشکیل حرمسرا، استفاده و ارزش دیگری قائل نبوده و نیستند، از سال ۱۳۶۳ الی سال ۱۳۷۰ جملگی زنان را با تحقیر و ذلت، به اندرونی حرمسرا مجبور کردند اما در بیرون، نام مبارزه انقلابی بر آن نهادند. ایامی که اگر زن و یا مردی به مناسبات جهل و تباهی و مناسبات کثیف حرمسرا، نه می گفت، سر و کارش با زندان و شکنجه و تحقیر و سر به نیست کردن بود تا جایی که پس از این دوره زمانی که یکی از زنان از خواب خرگوشی بیدار شد و خواستار خروج از مناسبات حرمسرا بود، زن فرمانده ای به نام مهوش که خود صیغه رهبری فرقه بود و اتفاقاً به خاطر شوهر کردن وارد مناسبات جهل و جنایت شده و به شکنجه گر بدل شده بود.
بنابراین، در ضمیر و ذهن رهبران فرقه، تمرد زن و تلاش برای احیای حقوق انسانی، به معنای مرد خواستن آن هم نه یک مرد بلکه صد مرد عرب، بوده و ارزش و اعتبار زنان فرقه از صدر تا به زیر، هیچگاه جز این نبوده و نخواهد بود.
رهبری فرقه، این خرده دجال حقیر که حرمسرای انقلابی را به مثابه باقی ماندن زنان در میدان مبارزه و النهایه رفتن شان به بهشت ارزیابی و تبلیغ می کرد، معلوم نیست که او این حق و امتیاز را چرا برای مریم قجر و مردان زهوار در رفته قائل نبود و جهت تبلیغات تروریستی و نوک پیکان تکاملی، حرمسرای مردان و غلمانان ایجاد نکرد تا مردان را نیز در امر مبارزه ثابت قدم و النهایه راهی بهشت حوریان نماید.
انتهای پیام / کانون ایران فانوس