وقتی از جامعه بی طبقه توحیدی می شنویم، جامعه ای در نظر ما می آید که همه با هم برابرند و هیچ گونه تبعیضی برای هیچ کس در آن وجود ندارد و همه یکسان هستند.
اما در این مقاله می خواهم به چند نمونه از جامعه بی طبقه توحیدی رجوی خائن و جانی اشاره کنم که چگونه به بهانه های واهی همه را گرفتار کرده است. جای دوری نمی روم. در همین آلبانی مرور میکنم و از روز گذشته نمونه می آورم.
توی این روزها که به بیرون میرویم میبینیم که خیلی از نفرات گرفتار در فرقه رجوی که برای خرید به بیرون می آیند، آن هم با پول ناچیزی که به آنها داده میشود و با ان لباسهای کهنه و مربوط به عراق که کماکان بتن دارند از زنها گرفته تا مردها که حتما مریم رجوی گفته که اگر پوشش شما مثل مردم عادی بشود دیگر انقلابتان از بین خواهد رفت و اما این تبعیض چگونه است.
دیروز در خیابان بودم که دیدم چند دختر جوان همراه با مسئول دفتر صدیقه حسینی با یک خودرو شیک که چهار نفر بودند در خیابان مدرسه آلبانی ایستادند و به یک مغازه لوکس رفتند که قیمتهای کالاهای آن مغازه کمتر از سه تا چهار هزار لک Lek نیست که خرید خودشان را کردند و بیرون آمدند، آن هم با دستان پر، که در لحظه این به ذهنم آمد که مگر اینها ماهیانه هزار لک بیشتر می گیرند، پس این همه خرید را با کدام پول انجام می دهند؟
حالا سری به یک بازار دیگر می زنیم که نفرات دیگر به آنجا میروند که به آنجا شنبه بازار می گویند که تمام اجناس آنجا بیشتر از صد لک یا در نهایت سیصد لک نیست که مشخص است که چه تبعیضی بین نفرات قائل هستند که یک تعداد با ماشین شخصی و یک تعداد با اتوبوس پولی به بازار می آیند و یک تعداد به بهترین مغازه ها می روند و یک تعداد به کهنه بازار که باید پوشاک دسته دوم بخرند.
این است وضعیت جامعه بی طبقه توحیدی مخصوص رجوی ملعون. حالا این یک نمونه ایست که در آلبانی دیده می شود که حتما در جریان عراق هم هستید. همه کار می کردند تا ماشین خریداری شود بعد هم به زیر پای مسئولین بیفتد و وقتی هم حرفی می زدیم می گفتند که مال آنها نیست مال سازمان است و این سازمان خلاصه می شود در همه نفرات و وقتی می گفتیم که مگر ما نفر سازمان نیستیم می گفتند شما گل سر سبد ایران هستید.
برای هر حرفی یک بهانه و یک حرف مزخرف می گفتند که مشخص بود هیچ کسی برای آنها ارزشی ندارد. این است تبعیض در این فرقه سراپا دروغ و دغل که انشاالله در این روزها نابودی کامل فرقه رجوی را شاهد خواهیم بود.
نوشته مجید آتش افروز
انتهای پیام