در چند روزی که اعتراضات صنفی در ایران بالا گرفته بود، مریم رجوی به دنبال سیاسی کردن این موضوع و ایجاد اغتشاشات بود که سرش به سنگ خورد و با شتاب تمام دنبال این بود که روحیه از دست رفته نفرات را به دست بیاورد. تبلیغ می کردند که مردم در ایران شعارهای ما را می دهند و فلان خبرگزاری هم همین را گفته است. البته هیچ گاه از بی بی سی و سی ان ان و رسانه های شناخته شده حرفی به زبان نیاوردند.
اما در این وانفسا ضربه پشت ضربه بر سر و روی مریم رجوی کم نبود که به دنبال تهدید و اهانت به نجات یافتگان و بعد کم کردن یا قطع مستمری آنان بر آمد که این جا هم باز شکست سختی نوش جان کرد که الان فقط انگشت شمار مزدبگیران خودشان دارند مزد مزدوری را می گیرند که آن هم روزی به پایان می رسد و روسیاهی به زغال می ماند.
در این روزها که دیگر خبری از اعتراضات در ایران نیست، مریم رجوی با ترفندی دیگر به نفرات داخل مناسبات گفته است که چون شما به تعهد سر ساختمان سازی در مقر جدید نرسیدید و بحث فردیت و کرسی را کنار نگذاشتید، هیچ گاه به تعهد سرنگونی نخواهید رسید که باز با این ترفند به دنبال سرگرم کردن و طلبکاری از نفرات است و باز پروژه خوانی که باید حساب پس بدهند که چرا ایران را سر نگون نکرده اند.
این هم یک پروسه دارد و روز از نو روزی از نو. دستگاه کثیف مریم رجوی به کجا رسیده که دیگر تاب تحمل ندارد و باید جارو را به دم موش ببندد و بخواهد آنرا از سوراخ رد کند. این قضیه فرقه و سر کردگانش است.
باید از مریم رجوی سوال کرد که آیا این پروژخوانی برای خودت و مسئولینت هم هست یا فقط سر گرمی نفرات پائین است که در نشستهای مغزشویی باید نفرات را به بند بکشید.
برای مسئولین بالا و شورای رهبری آنچنان خرج می کند و هوایشان را دارد که گویی اینها به سرنگونی رسیده اند.
مریم رجوی از این به بعد دیگر باید منتظر جوابهای نفرات داخل تشکیلات باشد که حقشان را خورده است و یک چیزی هم طلبکار شده است. ترس ها کنار خواهد رفت و این ترفند ها دیگر کهنه شده اند. فرقه رجوی به پایان راه رسیده است و فروپاشی تشکیلات دور نیست.
یادداشت از مجید آتش افروز
انتهای پیام