• امروز : جمعه - ۹ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 November - 2024

سیستم آزاری بخش ِمیلی / فرضیات وچرندگویی آخرین بازمانده از ایل قاجار

  • کد خبر : 13119
  • 05 فوریه 2018 - 12:38

 اکنون ۱۴ سال از مرگ ارتش خصوصی صدام (آزادی بخش ملی رجوی) می گذرد. البته قبل تراز آن آتش بس ایران با عراق در جنگ ۸ ساله موجب سکته وایست قلبی ومغزی این سیستم مریض شده بود. از آن مرگ تاکنون رجوی ها لباس های مندرس ارتش مرده آزادیبخش که پاره ومستهلک شده بود را هرساله به نمایش می گذاشتند وبا آن اوهام وتخیلات مزخرف سرخود را گرم می کردند .

اما اکنون خنده دار ترین سناریوغیرجدی تولید و رونمایی از سلسله اوهام و تخیلاتی با نام ارتش آزادی بخش ملی و هزار کانون شورشی و واحد ها و یگان های مردمی در داخل ایران است. این فرضیات وچرندگویی مریم قجری که آخرین بازمانده از ایل قاجار است مرغ پخته را هم به خنده وا می دارد تا چه رسد به خلق وملتی که فوق العاده آگاه وهوشیارند .
برمی گردیم به چند نمونه غلو، تحلیل و اوهامات سلسله وار رجوی در طول دهه های متمادی از دهه ۶۰ تا پایان دهه ۹۰ .
اولین اوهام رجوی به قول بنی صدر وسایر شرکای او دردهه ۶۰ این بود که آنها به رجوی گفتند ارتش بسیار قوی صدام با کمک ومساعدت تمام ارتش های کشورهای عربی وسایرکشورهای بزرگ از پس ملت ونیروی ایدئولوژیک ایران وقدرت نظامی عقیدتی آن برنیامدند .

پس شما (رجوی ) با اندک نیرو وابسته به کشور دشمن ایران چگونه ادعای سرنگونی می کنید و آنها از این استراتژی خیانت و واهی پا پس کشیدند اما رجوی چون اوهام، مخ و وجود او را در برگرفته بود بر اوهام خود اصرار داشت تا سرش به سنگ خورد .
در همین رابطه خاطره ای به ذهنم زد در سرفصل تمرین ومانورهای تاکتیک زرهی که ژنرال عراقی کنترل کننده ارتش خصوصی صدام (آزادی بخش) را داشت قرار بود در مراحل مختلف مانور نیروهای رجوی در هرخط و خاکریزکارهایی انجام دهند ودرپایان ژنرال عراقی شخصأ به بازدید از هرمرحله کار پرداخت وهرسوالی در مورد چگونگی انجام کار می کرد رجوی ها با نشان دادن تعدادی سنگ چین به عنوان نیرو وتانک ونفربر وتجهیزات وامکانات خالی از نیرو همه چیز را فرضی به خورد او دادند.

ژنرال صدام به آنها گفت شما که به طور فرضی ایران را گرفته اید چه احتیاجی به تمرین وممارست وحضور من است پس بروید فرضی حکومت کنید وخوش باشید .
رجوی درعراق حدود ۱۵ قرارگاه وپادگان از صدام گرفته بود وبا تخیل سازی در هرقرارگاهی چند نگهبان قرار داد ودرمقاطعی با دعوت خبرنگار وچرخاندن نیروهای همیشگی توسط خودرو در بین این قرارگاه های متعدد و رژه  و مراسمات صبحگاه و شامگاه در غلو دجال گونه خبرنگاران را گول می زد و برخی از خبرنگاران تعداد قرارگاه را درنیروی تقریبی ۵هزار تا ۱۰ هزار ضرب می کرد ودرخروجی گزارش به ارتشی ۴۰ تا ۵۰ هزار نفری می رسید .
این تخیل و اوهام رجوی را به جایی رساند که او مثل ضرب المثل ملا نصرالدین خودش هم باورش می شد وبا آن اوهام تصمیم گیری می کرد.
رجوی خودش بارها اعتراف به بهره گیری ازتخیل و اوهام کرده است .

درزمان رژه معروف سال ۷۰ ارتش آزادی بخش با اجاره همه امکانات ونیروهای انسانی و تجهیزات نظامی از عراق صدام و گل مالی کردن آنها ومتحد الشکل و قیافه نمودن وممهورکردن به پرچم وآرم خود یک نقطه عطفی را ساخت وهمه را گول زد در صورتیکه بعدها او شخصأ گفت ما نیاز به اینگونه نقطه عطف سازی ها داریم مهم نیست بیرون از ما چه فکری می کنند مهم آن است که ما با اینگونه بزرگنمایی ها شوک اولیه را وارد می کنیم .
درهرحال اکنون دیگر دوران فریب ودروغ های رجوی در بهره گیری از اوهام جدیدش مبنی برهزار کانون شورشی و یگان های خیالی داخل مردم و چرندیات مشابه بیشتر از کمک به رجوی اورا در منجلاب فرو می برد.

انتهای پیام / انجمن نجات مرکز کرمانشاه

 

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=13119