همانگونه که از سالیان پیش و قبل از خروج فرقه رجوی از عراق برای ما اعضای جدا شده قابل پیش بینی بود و همواره گفته و تآکید کرده بودیم که با خروج مجاهدین از عراق کار سازمان و تشکیلات تمام شده است، امروز شاهد ریزش دنباله دار نیرو در فرقه رجوی هستیم.
حتی گفته بودیم که اگر فرقه سرسوزنی درگاه مناسبات و تشکیلات خود را شل کند تا خانواده ها بتوانند با عزیزان خود تماس و ملاقات داشته باشند، این ریزش نیرو سرعت بیشتری به خود خواهد گرفت، ترس فرقه رجوی هم از ممنوع کردن دیدار خانواده ها همین است و بس.
چندی پیش محمد تورنگ از چنگال رجوی ها رها شد و به خانواده خود پیوست، حالا هم بهمن و سعداله، شخصآ با آزاد شدن هر کدام از دوستانمان خوشحال می شوم و برایشان آرزوی زندگی خوب و شیرین در دنیای آزاد را دارم، به بهمن اعظمی و سعدالله سیفی هم سلام و هم تبریک می گویم و برایشان آرزوی موفقیت دارم.
به راستی چرا و برای چه فرقه رجوی که خود را آلترناتیو یک حکومت معرفی می کند تمام تلاش خود را به کار گرفته تا اعضای دربند خود را حتی به زور و تهدید و تهمت در چهارچوب تشکیلاتی خود در اسارت نگهدارد؟ نیروئی که کاربردی در صحنه ندارد، نیروی که فرسوده و از کار افتاده است و نیروئی که بیش از سه هزار کیلومتر از کشور دور است؟
واقعیت این است که فرقه رجوی از وجود همین افراد در تیرانا به عنوان سیاهی لشکر در مجامع بین المللی استفاده می کند و حضورشان از این جهت مهم است که در مجامع خارجی اعلام موجودیت کنند، تصورش را بکنید که تمام اعضای دربند، همین فردا تشکیلات را ترک کنند و هر کدام پی زندگی خود بروند، در چنین شرایطی حتی اگر همان یکصد نفری که در بمب گذاری ها و ترورها دست داشته اند در درون مناسبات بمانند، دیگر برای فرقه میدانی برای پز بیرونی نمی ماند، و نمی تواند ادعای آلترناتیو کند.
مطمئنا مانند قبل تمام اعضای سن بالا اجبارا بایستی موهای خود را رنگ کنند تا در برابر مهمانان خارجی جوان جلوه کنند، این روند در اشرف هم بود، اما تا به کی می توان با فریب و دروغ ادامه داد؟ شما سران فرقه تا کی می توانید افراد در بند را از خارج شدن از مناسبات و اینکه در بیرون معتاد می شوید و بدون کمک می مانید و یا در خیابان خواهید خوابید، با حقه بازی در اسارت به بند بکشید، تا کی بایستی با تهمت زدن به همان افراد در آلبانی با عناوین دروغی مانند تماس داشتن با دشمن و مارک زدن در چنبره عنکبوتی خود نگهداشت؟ همین افرادی که تاکنون در آلبانی از شما جدا شده اند برایتان سرمشق باشد، باشد تا روزی که فرد فرد نفرات با آگاهی از مناسبات دیکتاتوری و تعبیض آمیزتان خارج شوند و برای خود بدون فضول باشی در دنیای آزاد زندگی کنند، این سرنوشت محتوم شماست که خودتان رقم زدید.
با آرزوی موفقیت برای تمامی کسانی که اراده می کنند و تابوی دروغی تشکیلات پوشالی و فرقه دست ساز رجوی را درهم می شکنند و به دنیای آزاد می رسند و با امید به آزادی دیگر دوستان.
ادوارد ترمادو – عضو جدا شده از فرقه رجوی
انتهای پیام
حتی گفته بودیم که اگر فرقه سرسوزنی درگاه مناسبات و تشکیلات خود را شل کند تا خانواده ها بتوانند با عزیزان خود تماس و ملاقات داشته باشند، این ریزش نیرو سرعت بیشتری به خود خواهد گرفت، ترس فرقه رجوی هم از ممنوع کردن دیدار خانواده ها همین است و بس.
چندی پیش محمد تورنگ از چنگال رجوی ها رها شد و به خانواده خود پیوست، حالا هم بهمن و سعداله، شخصآ با آزاد شدن هر کدام از دوستانمان خوشحال می شوم و برایشان آرزوی زندگی خوب و شیرین در دنیای آزاد را دارم، به بهمن اعظمی و سعدالله سیفی هم سلام و هم تبریک می گویم و برایشان آرزوی موفقیت دارم.
به راستی چرا و برای چه فرقه رجوی که خود را آلترناتیو یک حکومت معرفی می کند تمام تلاش خود را به کار گرفته تا اعضای دربند خود را حتی به زور و تهدید و تهمت در چهارچوب تشکیلاتی خود در اسارت نگهدارد؟ نیروئی که کاربردی در صحنه ندارد، نیروی که فرسوده و از کار افتاده است و نیروئی که بیش از سه هزار کیلومتر از کشور دور است؟
واقعیت این است که فرقه رجوی از وجود همین افراد در تیرانا به عنوان سیاهی لشکر در مجامع بین المللی استفاده می کند و حضورشان از این جهت مهم است که در مجامع خارجی اعلام موجودیت کنند، تصورش را بکنید که تمام اعضای دربند، همین فردا تشکیلات را ترک کنند و هر کدام پی زندگی خود بروند، در چنین شرایطی حتی اگر همان یکصد نفری که در بمب گذاری ها و ترورها دست داشته اند در درون مناسبات بمانند، دیگر برای فرقه میدانی برای پز بیرونی نمی ماند، و نمی تواند ادعای آلترناتیو کند.
مطمئنا مانند قبل تمام اعضای سن بالا اجبارا بایستی موهای خود را رنگ کنند تا در برابر مهمانان خارجی جوان جلوه کنند، این روند در اشرف هم بود، اما تا به کی می توان با فریب و دروغ ادامه داد؟ شما سران فرقه تا کی می توانید افراد در بند را از خارج شدن از مناسبات و اینکه در بیرون معتاد می شوید و بدون کمک می مانید و یا در خیابان خواهید خوابید، با حقه بازی در اسارت به بند بکشید، تا کی بایستی با تهمت زدن به همان افراد در آلبانی با عناوین دروغی مانند تماس داشتن با دشمن و مارک زدن در چنبره عنکبوتی خود نگهداشت؟ همین افرادی که تاکنون در آلبانی از شما جدا شده اند برایتان سرمشق باشد، باشد تا روزی که فرد فرد نفرات با آگاهی از مناسبات دیکتاتوری و تعبیض آمیزتان خارج شوند و برای خود بدون فضول باشی در دنیای آزاد زندگی کنند، این سرنوشت محتوم شماست که خودتان رقم زدید.
با آرزوی موفقیت برای تمامی کسانی که اراده می کنند و تابوی دروغی تشکیلات پوشالی و فرقه دست ساز رجوی را درهم می شکنند و به دنیای آزاد می رسند و با امید به آزادی دیگر دوستان.
ادوارد ترمادو – عضو جدا شده از فرقه رجوی
انتهای پیام