سلام برادرم علی جان امیدوارم خوب باشی. خانواده و همه فامیلها خوبند و برایت سلام می رسانند.
علی جان منم حجت برادر بزرگت. دلم برایت خیلی تنگ شده نه تنها من بلکه همه خانواده دلتنگ توهستند و مشتاق دیدار تو.
علی جان به چه دلیل برادر؛ مااینچنین سالیان سال از هم دورافتاده ایم به چه جرم وگناهی!؟
علی جان آخرهفته ها که می شود ما همه خانواده دورهم جمع می شویم جای خالی تو خیلی پیداست .
تو بهترین همدم و یار من بودی از چی وحشت داری و می ترسی ؟ چرا و چگونه این ترس را درذهن تو القاء کردند آن نامردمان وبی مروت های جاه طلب .!؟
میدانی چند تا از رفیقان ودوستانت ازاشرف و لیبرتی وحتی آلبانی به ایران ونزد خانواده هایشان آمدند و ما هم به ملاقاتشان رفتیم . همه تو رو می شناسن و از اخلاق خوبت تعریف می کنن واین برای ما جای سوال دارد آخر چرا علی ما آنجا مانده !؟ وچه مانعی برایت گذاشتند که سبب ترس و دلهره ازگسستن از بند شیاطین داری !؟
میدانی عزیز برادرکه مادر خدابیامرز سالیان پیشتر در اثر یک تصادف مرگبار به رحمت خدا رفت و همه ما رو عمیقا درغم جانکاهی فرو برد که تحملش هنوز که هنوزاست برایمان سخت و سنگین شده است و پدرخیلی پیر شده و از ما می پرسد علی چرانمی آید !؟ و می گوید من دیگرعمرم به پایان است وفقط وفقط این آخرعمری تمام آرزویم دیدن وبغل کردن علی است.
عکس یادگاری عروسی حجت قلیزاده که با عکس علی قلیزاده اسیر مزین شده است
می دانی علی جان حواست هست چندساله شدی !؟ وچه لحظه ها و ساعتها و روزها و سالهای قشنگ عمروجوانی ات رو پای یک تروریست وحشی با اوهام نابخردانه اش به بطالت گذراندی!؟
ببینم وحشت ازچی وکی داری که این قدرتصمیم گیری برایت سخت شده !؟ تو که جسور و شجاع بودی و مرد روزهای سخت. جنگ ونبرد درکناررزمندگان لبنان گرفته تا دفاع ازمرزوبوم وطن درجنگ تحمیلی با صدام ملعون ومتجاوز.
و حال اسارت درچنگالی خونین وآغشته به خون هموطنانم. اسارت رجوی .
آخرچرا این همه سال سکوت!؟ نه پیامی ونه تلفنی !؟
عزیزم جگرگوشه ام خودت را رها کن ازاین همه غل و زنجیر ذهنی که این فرقه ضاله به دورشما تنیده است. اینها درواقع شما را پیش مرگ وفدایی جاه طلبیهای خودشان میخواهند بکنند و مطلق دلسوزشما نیستند بلکه قاتل جان ومال وحتی آرزوهای زیبایتان هستند. و بدان توبا این سکوت وماندنت درآنجا تمام آرزوهایت را دفن کردی آخرچرا؟
داداشی من. گل من عشق ودل من . به خودت بیا تونه تنها برادروهمخون من بودی بلکه همبازی ورفیق وهمدم وتکیه گاه من هم بودی. یادتونه چه خاطرات زیبایی باهم داشتیم وباهم چه روزگارخوشی را رقم میزدیم …
داداش خوبم میدانی درچه ماهی هستیم منظورم ماه قمری است .میدانم حواس برادرم هست آره عزیزدلم ماه محرم ماه پیروزی خون برشمشیر. ماه واقعه عظیم عاشورای حسینی .دربین یاران امام حسین ع قهرمانی بودبنام حر . حردریک لحظه ولی باتمام وجود وازروی عقل وآگاهی فکرکرد وتصمیم گرفت وحرشد وبه حریت رسید.
پس برادرعزیزم به توودوستانت توصیه می کنم که زودی خودتان را ازچاه عمیقی که رجوی خائن ووطن فروش برایتان کنده اند نجات دهید وبه وعده های پوچ وتوخالی آنها گوش ندهید چرا که وعده هایشان سرابی بیش نیست وفقط سردرگمی وبلا تکلیفی عایدتان می شود.
عزیزم برای یک لحظه بخودت بیا. تمام اباطیلی که فرقه کثیف درگوشت زمزمه کرده اند دوربریز. خودت باش یاعلی بگو که خدا تنها یارویاورتوست ودراینجا یعنی ایران ما منتظرت هستیم. مطمئن باش خانواده ات مشتاق وچشم به راهت هستند آنهم باجان ودل.
پس برادرعزیرم بیا برای آینده ات تصمیم بزرگی بگیر. آنهم ازروی آگاهی و وازروی منطق .
علی جان میدانی تصمیمی که ازروی علم وآگاهی باشد ضامن سلامت آینده ات خواهدبود
پس عزیزم تورا به صاحب این ماه عزیزمیسپارم و برایت آرزو می کنم مثل حر باشی ودرست بیندیشی و حر شوی .
برادرچشم براهت حجت
راستی علی جان اینهم عکس فرزندم امید که برای خودش مردی شده است وچشم انتظارعموی نازنیش هست ولحظه شماری می کند.
عکس یادگاری وخاطرانگیزعلی قلیزاده اسیردرکنارمادربدرود یافته
انتهای پیام / انجمن نجات مرکز گیلان