کارشناسان حوزه تاریخ و از جمله زندانیان سیاسی در دوره پهلوی گفت: ما در بحثهای مربوط به گروهها و عملکردشان معمولا نقطه ضعفی رایج داریم و آن این است که غالبا به معلولها میپردازیم و کمتر ریشهیابی و علل را مدنظر قرار میدهیم. به همین دلیل بعضاً ماهیت و اهداف جریانها به خوبی شناخته نمیشود و حتی گاه از این طریق درباره شناخت جریانها و برنامههای آنها به اشتباه میافتیم. متأسفانه در مورد فرقه رجوی ما گرفتار چنین مسئلهای هستیم. در کتابها کمتر به عمق مبانی فکری، اعتقادی و ارزشی این سازمانها اشاره میشود که عملکرد آنها ناشی از همین مبانی فکری است. به همین دلیل نتیجه گیریها یا ناقص است یا قطعا به تمام جوانب قضیه نمیپردازد.
به گزارش گروه رسانه های دیگر فراق،جواد منصوری در یک نشست تخصصی درباره تشریح عمکرد فرقه رجوی اظهار داشت : من قریب ۱۰ سال با تمام جریانهای سیاسی زیر یک سقف زندگی کردم لذا وقتی درباره آنها صحبت میکنم به صورت عینی میتوانم درباره رفتارها و اهداف آنها صحبت کنم. من سه سال با مسعود رجوی زیر یک سقف زندگی کردم و میتوانم درباره روشهای کاری او برای جذب و دفع نیرو و برنامه ها واهدافش صحبت کنم. زمانی که در آذر ۵۷ از زندان آزاد شدم درباره جریانها پیش بینی میکردم. برخی از شخصیتهای برجسته حرفم را نمیپذیرفتند و میگفتند که تو داری با عینک بدبینی قضاوت میکنی اما در سال ۶۱ مشخص شد که همه آن پیش بینی ها درست است از جمله صحبتهایی که راجع به مجاهدین خلق داشتم.
دین و مذهب برای منافقین یک ابزار است
منصوری افزود: فرقه رجوی از نظر مبانی اعتقادی صرف نظر از جنبههای فردی، تاریخ و مقطع، ایدئولوژی ماتریالیستی یا ماده گرایی بر تفکراتش غلبه دارد و مذهب یک توجیه و ابزار بود . دیگر اینکه فرقه رجوی از نظر اخلاقی و رفتاری و معیار سنجشش در قضایا تفکر ماکیاولیستی داشت. به این معنی که همه چیز در دنیا برایش ابزاری برای رسیدن به قدرت بود. هیچ چیز در دنیا ارزش و حق نیست مگر اینکه آنها را به قدرت برساند. استفاده فرقه رجوی از زنان نیز با نگاه ابزار صورت گرفت. آنها نه تنها از زنان بلکه حتی از انقلاب و از هر امکانی به عنوان ابزاری برای رسیده با قدرت استفاده میکند.
این کارشناس با بیان اینکه فرقه رجوی معتقد به اصالت قدرت و حکومت است یادآور شد: از این جهت هیچ چیز برای فرقه رجوی ارزش ندارد مگر اینکه آنها را به قدرت برساند اگر کسی از آنها انتقاد میکرد یا یک سروگردن ازآنها بالاتر بود، حتما او را له میکردند.
وجود فرعونیت و سلطهجویی در منافقین
وی با بیان اینکه در فرقه رجوی یک نوع فرعونیت و سلطهجویی مطلق وجود داشت، افزود: در روز ۸ آبان ۵۷ زمانی که تعدادی از روحانیون و علما مانند مرحوم هاشمی رفسنجانی و مهدوی از زندان آزاد میشوند، محمدرضا سعادتی به آنها پیغام میدهد که به امام خمینی(ره) بگویید که مبادا دولت تعیین کند. دولت حق ماست و ما آن را تعیین میکنیم؛ این حرف زمانی زده میشود که انقلاب به پیروزی نرسیده است. افراد فرقه رجوی خود را لایقترین افراد برای اداره کشور و حتی بالاتر از آن میبینند.
آنها سراغ افراد بیسواد و عاطفی میرفتند
منصوری در ادامه به برنامههای آموزشی فرقه رجوی برای جذب نیرو اشاره کرد و گفت: یک دوره کامل روانشناسی در ردههای بالای فرقه برگزار میشود از این جهت آنها میدانستند که با اقشار مختلف اعم از کارگر، روحانی، کاسب و… چگونه صحبت کنند تا آنها را به سمت خود جذب کنند. نکته دوم اینکه در مراحل اولیه تلاش میکردند تا از افرادی استفاده کنند که به اشکال مختلف نقطه ضعف دارند یا جوان و بی سواد هستند یا احساساتی و شعاری و مطیع و فرمانبردار محض این افراد را آرام آرام جذب فرقه میکردند و سعی داشتند شخصیتهای این افراد را خرد کرده و از نقطه ضعف آنها برای ایجاد وابستگی به خودشان استفاده کنند. آنها کاری میکردند که افراد فرقه باید به جایی میرسیدند که به مسعود رجوی مقام بعد از خدایی بدهند و این جزو آموزشهای آنها بود. اعضای فرقه هویت و موجودیتشان را به خاطر همین آموزشها از دست میدادند. زمانی که از آنها انتقادی میشد نمیتوانستند آن را هضم کنند و تنها یک جمله تکراری میگفتند که آیا مسعود اشتباه میکند؟ یکی از زنان دستگیر شده از فرقه رجوی در سال ۶۰ در اعترافاتش ضمن اشاره به مشکلاتی که برایش پیش آمده بود، میگوید که ما به این نقطه از اعتقاد رسیده بودیم که در زمان حال حاضر بالاتر از مسعود کسی نیست و ناجی ما اوست.
محو کامل آدمها؛ هدف غایی فرقه رجوی
بنا بر نوشته تسنیم این کارشناس با بیان اینکه دروغ، مبالغه و توجیه محور دوم کار آموزشی آنها بود، افزود: فرقه رجوی قصد جذب کامل و محو کامل آدمها را داشت. به همین دلیل اسمشان از سازمان به فرقه تبدیل شد. شاید برای ما باور کردنی نباشد اما آنها برای جذب یک نفر ۱۰۰ ساعت صحبت میکردند. یکی از راههای جذب جوانان از طریق همسالان آنها بود. آدمها در فرقه رجوی از خود بی خود بودند و ارادهای نداشتند. دروغ، توطئه و شایعه اساس آموزش آنها بود. علاوه براین طرح مطالبی که جنبه روشنفکری داشت برای خودنمایی نیز استفاده میشد به کاربردن اصطلاحات پیچیده و خارجی در میان اعضای فرقه خیلی رایج بود به طوری که آدمها بعد از چند ساعت صحبت با اعضا گیج میشدند و حرفهای آنها را دربست قبول میکردند فرقه رجوی نیز به همین دلیل به سراغ افراد بی سواد میرفت.
منصوری با بیان اینکه فرقه تمام پلهای پشت سر اعضای خود را خراب میکرد، اضافه کرد: این کار به صورتی انجام میشد که اعضا نه میتوانستند به شغلشان برگردند و نه خانوادهشان و باید به صورت کامل در اختیار سازمان میبودند. یکی از این افراد بهرام اصدقی بود که ۳۶ ترور انجام داد که از این میان ۲۷ نفر شهید شدند. او بعد از دستگیری اعتراف کرده بود که از سازمان و مسعود رجوی چنان بتی در ذهنش ساخته بود که عاشقانه برای آنها کار میکرد و خانواده، دین و اخلاق برایش معنایی نداشت.
فرقه منافقین مرده است
این کارشناس حوزه تاریخ با بیان اینکه فرقه رجوی هرچه به جلوتر میآید به بنبستهای بیشتری میخورد و حالت فرقهایاش برای نگهداری آدمها بیشتر میشود یادآور شد: در این فرقه زنان باید هویتشان را رها کنند و مردها از همسرانشان جدا شوند و بچهها از والدینشان تا همه در خدمت مسعود رجوی باشند.
پیشنهاد آمریکاییها برای تحویل کامل اعضای سازمان به ایران
منصوری تأکید کرد: فرقه رجوی مرده است و آمریکا و اسرائیل میخواهند از آن به عنوان اهرم فشار برای بازی علیه ما استفاده کنند. حتی در مذاکرات هستهای مطرح کردند که اگر شما حزب الله لبنان را خلع سلاح کنید ما سران فرقه را به شما تحویل میدهیم.
انتهای پیام