ارباب رجوی به خلیج فارس گفته خلیج عربی و همچنین گفته ۸۰ میلیون ایرانی تروریست هستند و ظاهرا بحث در جهان بالا گرفته است.
اما رجوی به این کارها کاری نداره و دوباره رفته بالای چهارپایه و گفته که “جرقه و جنگ” در راهه و آمریکا به ایران حمله می کنه و بعد ما میریم به تهران. البته روش نمیشه بگه که نهایتا می شیم زائده ارتش آمریکا درست مثل ارتش خصوصی صدام.
باز خدا می دونه چقدر بحث و دوباره کله پزی بخواد راه بندازه که آقا رفتیم برای گرفتن حکومت ایران. باز هی حرافی و حرفای حوصله سربر. رجوی یادش رفته که نفرات روز روشن در همان لیبرتی توی محفل های خصوصی خودشون، او و مریم رو مسخره می کردند.
بعد خیال می کنه الان دیگه کسی به مزخرفاتش گوش میده. البته این آش دست پخت خودشه. از بس دروغ به خورد نفرات داد، از بس پاچه نفرات رو به بهانههای مختلف گاز گرفت، از بس پا روی گلوی نفرات گذاشت، ولی به نور چشمی ها نازکتر از گل نگفت، حالا به همون نورچشمی ها که توی اروپا و آمریکا عکس یادگاری می گیرن بگوید بیان نیروی زمینی ارتش پوشالی اش بشن.
حتما باز نشست پشت نشست، پروژه خونی پشت پروژه خونی، که این دفعه می رویم که نفرات باید پروژه بخونن که البته مزخرفات رجوی را به اندازه یک پاپاسی قبول ندارند.
مگر پروژه خوانی غیر از این حرفاست؟
پس رجوی ببین، به غیر از اینکه اربابانت تو را فرستاده اند به باتلاق آلبانی، از درون هم پوسیدی، پس میشه بگی چرا الکی دست و پای بیهوده میزنی، و بچههای مردم رو علاف خودت کردی؟ باز چند وقت می خوای نفرات رو بازی بدی؟ ولی باور کن همه چیز تموم شده.
البته خودت این بازی را با خون رو به اینجا رسوندی که دیگه برای حرفات پشیزی ارزش قائل نباشند. بازم امتحان کن ببین آخرش چی میشه.
گرچه برای همه پر واضحه که کار فرقه تموم شده ولی نمی دونم چرا توی گوش خودت نمیره . به قول معروف صورتت رو با آب مرده شورخانه شستن از بس که پررو و بی چشم و رویی.
یادداشت از اکبر حسنی – جدا شده از فرقه رجوی