پیوند میان نهضت عاشورا و نهضت انتظار، پیوند درست و حقیقی است؛چراکه بهطور طبیعی انتظار میرود خطی که در کربلا، روشن و از خط انحراف و نفاق، بازشناخته شد، روزی پیروز گردد.
زمانی عزاداری و زندهداشت خاطره کربلا و قیام عاشورا میتواند تأثیرگذار باشد که بتواند خط فکری صحیح را زنده نگه دارد و بستری را برای تحقق وعدۀ الهی،فراهم آورد.
با دقت در ادعیه و زیارات ، میتوان توجه به این جریان را مشاهده کرد؛چراکه آنها معمولا با سلام و درود بر پیامبران شروع میشوند و در ادامه به جریان عاشورا میرسند و آنگاه،این جریان را با وعدهی تحقق حاکمیت دین،پیوند میدهند.این، همان خط فکری است که میبایست زنده نگه داشت. اینگونه است که میان نهضت عاشورا و نهضت انتظار،پیوند درستی برقرار میشود.این پیوند، پیوندی حقیقی است؛چراکه بهطور طبیعی انتظار میرود خطی که در کربلا، روشنو از خط انحراف و نفاق، بازشناخته شد روزی پیروز گردد.
نهضت حسینی، مقدماتی چون مسأله ولایت و جریان غدیر را پشت سر گذارده بود و خود به حلقۀ دیگری برای اجرای وعده حق، به سامان رساندن زمین و تحقق حکومت جهانی عدالتمحور مهدوی، تبدیل شد.تذکر خاطره قیام عاشورا، به معنای تذکر اهداف و زنده نگه داشتن آن است تا مردم برای حکومت جهانی مهدوی آماده شوند.
عزاداری به معنای تذکر این مطلب است که همواره دو خط مخالف، در طول تاریخ بوده است؛ خطی که پیامبران و اولیا و اوصیا در آن قرار داشته و دارند و خطی که فرعون و یزید و امثالهم، در آن بوده و هستند؛ اینان کسانی هستند که میخواهند نور حق و حقطلبی و عدالتخواهی از میان برود و حکومت صالحان بر روی زمین،محقق نگردد.در مقابل، نهضت انتظار نیز به معنای اعتقاد به پیروزی نهایی صالحان است که نمونۀ روشن آن، امام حسین علیه السّلام و نهضت وی میباشد.
برایناساس، منتظران حکومت مهدوی را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:گروه اول، مردمی هستند که خود، اهل فسق و فجور و آلوده به گناه میباشند؛ ولی به علت آنکه به دنبال فطرت خود و آرامش حقیقی هستند، انتظار دولت مهدوی را میکشند.این دسته،اگر چه اهلیت ندارند، اما بههرحال، منتظر هستند.این انتظار،از مقدمات تحوّل جامعهی بشری برای تحقق وعدهی الهی محسوب میشود.
گروه دوم، کسانیاند که اهل فسوق و عصیان نیستند؛ اما به انتظار فرج، نگاه حدّاقلی دارند.اینان در غم فراق، گریه و برای ظهور، دعا میکنند و به دنبال اموری هستند که به واسطۀ آن،رضای امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف را جلب کنند.این عده،عموم شیعیان و محبین حضرتش را تشکیل میدهند.و بالاخره،دستۀ سوم،کسانی هستند که همانند عاشوراییان، علاوهبر خودسازی، برای مهذب نمودن جامعه نیز تلاش میکنند که سیصد و سیزده نفر از ایشان،یاران خاص حضرت هستند.این سه گروه را در میان عزاداران حسینی علیه السّلام نیز میتوان یافت.
عدهای،اگرچه عزاداری و بزرگداشت قیام عاشورا را ترک نمیکنند، اما در عین حال،اهل معصیت نیز هستند. درک این دسته از جریان قیام امام حسین علیه السّلام،ناقص است؛چراکه نمیتوان هم اهل فسق و فجور بود و هم از یزید و یزیدیان برائت جست.
گروه دوم کسانیاند که دل پاکی دارند و برای امام حسین علیه السّلام نیز خالصانه عزاداری میکنند؛اما اهداف ایشان را به خوبی نشناختهاند.
و گروه سوم،کسانیاند که به خوبی با جریان عاشورا ،پیوند خوردهاند.این عده، جریان فکری دینستیز را شناختهاند و خود را به جریان فکری حقطلب نزدیک کردهاند.طبیعتا عزاداری این دسته، صحیح و اصولی خواهد بود.
انتهای پیام