همین قدر بگویم که زیباترین لحظات زندگی ام را که می توانست در مسیر بالندگی علمی من قرار داشته باشد و یا از جوانی ام لذت ببرم ، تحت تأثیر القائات فریبکارانه سازمان مجاهدین خلق در اردوگاه اشرف ، بر خلاف خواست خودم ومردم کشورم قدم برداشتم. اما خدا را شاکرم که توانستم زود به ماهیت پلید سرکردگان سازمان پی ببرم و با سماجت و تحمل سختی های فراوان از تار عنکبوتی مجاهدین خلاصی یابم ، و زندگی راحتی را کنار خانواده ام داشته باشم و به تمام دروغ هایی که سازمان تا کنون از میهنم به خوردمان داده بود پی ببرم و آرامش نسبی را در کنار هم میهنانم احساس کنم .
دروغ گویی و فریبکاری که از ویژگیهای خاص ایدئولوژی مجاهدین است گویی پایانی ندارد و اینکه روزی بشود مجاهدین را بدون این خصلت های هنجار شکن تصور کرد شاید خیالپردازانه باشد. ایدئولوژی ارتجاعی و عقب مانده ای که شخص رجوی آنرا نمایندگی میکند تنها میتواند تحت عنوان مرتجعین و با ماهیت فرقه ای در طیف گروه های سیاسی ایران دسته بندی شود.
به ظاهر هم که شده ، رعایت حقوق بشر در جهان بر هر چیزی اولویت دارد. اما در سازمان چنین نیست وتنها مسعود ، ارزش مطلق است!
وقتی برای اولین بار با مجوز و دستور مسعود و مریم رجوی ، یک سیلی به صورت یک مجاهد خلق نواخته شد ! و بر آن چشم پوشیدید ! وقتی مجاهد خلق تبدیل به بازجو وزندان بان مجاهد خلق شد ، وقتی به فرمان شما آنان که به عشق رجوی سختی ها متحمل شده بودند و حاضر بودند جانشان را در راه شما بدهند ، به منظور تمکین هرچه بیشتر به سلول انفرادی و بند کشیده شدند ، وقتی از چشم بند و دست بند برای ” دوست ” استفاده کردید ، با کمال تاسف نمی توانید آن چه که سابقا ادعا میکردید ، باشید ، حتی اگر موبه مو همان شعارها را بدهید ، خواه نا خواه چیزی در شما تغییر کرده است!
تا کنون صدها نفر از مناسبت سازمان کتبا درخواست جدائی کردند و سازمان اگر دوران صدام بود ، با مشت آهنین و زندان وشکنجه از درخواست کننده پذیرائی می کرد و اگر درخواست ها بعد از سرنگونی صدام حسین بود ، با ننه من غریبم بازی ها و گریه و التماس و … می خواستند حفظ نیرو کنند تا در فرصت بهتری حداقل از خون این باصطلاح خودشان حلقه های ضعیف ! بهره ببرند ! اما سازمان در اوج بی شرمی و دروغ با عنوان ” اخراج ” از این جدائی ها یاد کرده است! چنین وانمود میشود که در پروسه سازمان هر کس رفته ، ” اخراج ” شده ! نه اینکه با میل خود رفته است !
مسعود رجوی ، هیچ وقت با خودش هم روراست نبوده است چه به رسد به بقیه !
در آمار سازی هم سازمان ید طولائی دارد! بی حساب و کتاب ترین آمارهای جهان در سازمان پرافتخار؟ مجاهدین اتفاق می افتد! چون ظاهرا سرلوحه مجاهدین صداقت و فداست ! رجوی واقعا به معنای تام وتمام کلمه به واژه ها تجاوز کرده و آنها را از محتوا تهی کرده است هم چنان که به ذهن انسانها !!!
تنها کلمه ای که در کل پروسه سازمان با رهبری دجالانه مسعود رجوی هیچ وقت و حتی یک ثانیه ،معنا و مفهوم واقعی خود را نداشته است صداقت و راستی است ! در سازمان همه چیز دروغ و فریب است !
اگر توجه نمائید در باصطلاح رژه ارتش اسارت بخش در عراق در مهر ۱۳۷۰، به گواهی حاضران در رژه ، هرکدام از بچه ها حداقل چهار بار در رژه با پوشش های مختلف شرکت کردند ، در انتهای رژه خودروهای آیفا منتظر بودند و همه را مجددا سازماندهی کرده و به اول صف رژه منتقل می کردند!
افراد را شبانه به زندان برده و می گفتند به ماموریت رفته است !خودت هم باید بعد ازاینکه اگر به سلامت از زندان مرخص می شدی ، باید می گفتی ماموریت بودم ! هم خودشان دروغ می گفتند وهم فرد را مجبور می کردند دروغ بگوید!…
آقای مسعود رجوی !
از این که به سادگی دروغ را ترویج می کنید ، در تنهائی بر خود نمی لرزید ؟ آیا به دنیای واپسین و حسابرسی از اعمال اعتقاد دارید؟
راستی مسعود رجوی و سازمانش که سر هر چیز کشکی موضع می گیرد و اطلاعیه صادر می کند که آی کشتند و بردند و آی دزد و آی دزد فریاد می زند ! چرا سر خیلی از واقعیت ها که سالیان دردرون سازمان اتفاق افتاده، به یک باره ،کر ولال می شود و سکوت می کند ! مسائلی و سئوالاتی مثل :
– آیا در سازمان مجاهدین زندان انفرادی یا جمعی وجود دارد؟
– آیا رقص رهائی در سازمان اتفاق افتاده است ؟
– آیا سازمان در زندان هایش کسی را کشته است ؟
– آیا در سازمان خوکشی و خودسوزی ، حتی ” یک ” مورداتفاق افتاده است و چرا؟
– چرا کسانی که قانونی و با پاسپورت رسمی به عراق وارد شدند ،موقع جدائی مدعی می شوید که غیر قانونی وارد شدید و باید ۲ سال به خروجی و ۸ سال زندان ابوغریب بروید؟
– آیا تا کنون به کسی در اشرف دست بند و چشم بند زده اید و چرا و به چه جرمی ؟
– آیا در سازمان مجاهدین حتی” یک ” نفر شکنجه شده است و چرا؟
– و هزاران هزار سئوال بی جواب دیگر…
مسعود رجوی به این سئوالات که می رسد ، کرو لال و کور و ” حمار” می شود!
چرا و به چه حقی اعضای نگون بخت را شکنجه و آزار کردید؟ چرا عمر و جوانی انسان ها را تباه کردید ودر آخر هم طلبکار شدید؟
رجوی از بیان حقایق وحشت دارد ، و عاقبت پس از سالها دروغ وفریب اکنون در چنبره مشکلات داخلی فرقه گرفتار شده است و ناگزیر نهان گشته است!
آه دل افرادی چون من ، در کف زندان های انفرادی در اشرف بدون حتی هواخوری وامکان وفرصت مطالعه ، دامن خون آلود شما را گرفته و بیشتر هم خواهد گرفت !
شکنجه افراد دستبند به دست و مظلوم و بی دفاع که هنرو مردانگی نیست !
در اطلاعیه کمیساریای عالی پناهندگان ، اینگونه نوشته شده است :
“مانیتورهای سازمان ملل در کمپ لیبرتی موضوع رعایت حقوق بشر و شرایط انسانی ساکنان را به طور روزمره مانیتور می کنند، با این حال ساکنان غالباً از دسترسی آنها به برخی نقاط ممانعت می کنند. این مانع انجام وظیفه آنها می شود و از ساکنان می خواهم که به طور سازنده با دولت عراق و سازمان ملل همکاری کنند که کمپ عراق جدید بتواند به طور مسالمت آمیز بسته شود و تلاشها بتواند روی انتقال ساکنان در کشور ثالث متمرکز شود.”
و حال جواب وقیحانه سازمان را بنگرید:
” مراجعه مردان (تحت عنوان ناظران یا مأموران حفاظت ناظران) به محل استراحت زنان. این برای زنان مجاهد مسلمانی که در لیبرتی هستند به هیچ وجه قابل قبول نیست و هیچ بهانه ای نمی تواند این را توجیه کند. نقض سنتهای فرهنگی و مذهبی و اصول مسلم انسانی و حقوق بشر و حقوق ویژه زنان، طبق قوانین و کنوانسیونهای بین المللی بسیار نفرت انگیز است. – یک موضوع تکان دهنده دیگر در شکایتهای ساکنان این است که در برخی موارد ناظران شما، افراد پلیس عراق را با خود به برخی مکانهای استقرار و استراحت می برند که به طور معمول خود پلیس به آن مکانها نمی رود. این بسیار تحریک آمیز و نگران کننده است که افراد شما تسهیل کننده اقدامات سرکوبگرانه بعدی پلیس در لیبرتی گردند.” !!!
دجالگری و اوج دروغ و تزویر را در همین چند جمله می توان یافت… چرا آنچه که مشخص است:
۱ – یک سوم افراد درون لیبرتی را زنان تشکیل می دهند که ۸۰ درصد آنان لایه مسئول سازمان به حساب می آیند.
۲– تمامی کمپ لیبرتی از یکسری بنگال هایی تشکیل شده است که قرار بود محل اقامت و زندگی نفرات تا زمان خارج شدن از عراق باشد و بطور طبیعی در داخل لیبرتی نبایستی قسمت های مجزای دیگری وجود داشته باشد.
۳- سران شیاد سازمان و شخص مسعود رجوی احتمالاً فراموش کرده اند که چگونه هفته ها و ماه ها همین زنان و دختران را برای هفته ها و ماه ها به بیابان های اشرف به همراه همین مردان و سربازان عراقی در دوران صدام برای تمرینات و مانور می فرستادند و یا هفته ها و ماه ها همین زنان و دختران در بیابان ها و در میان خاک ها زندگی می کردند راستی آن موقع قوانین اسلامی شماکجا رفته بود؟ کجای این قوانین اسلامی شما رقص رهائی رعایت شده است ؟
۴ – در فرهنگ شیادی این فرقه نفرت انگیز است که همچنان فکر می کند که می تواند با حربه “اسلام و فرهنگ اسلامی” مانع از بازدید رسمی افراد کمیساریا و دولت عراق از محل های توطئه و اختفا در درون کمپ لیبرتی شوند .
۵- راستی آیا در فرهنگ اسلامی شما گفته شده است زنان حق صحبت با مردان را ندارند . در فرهنگ اسلامی شما نوشته شده که افراد و ناظران صلیب سرخ اجازه بازدید از محل زندگی” زنان نظامی” را ندارند؟ پس حتماً در آن فرهنگ اسلامی شما نوشته شده است . زنان حق مادر شدن ندارند زنان حق ازدواج ندارند . زنان باید در یک پستو قایم شوند و هر بلایی را هم می توان بر سر زنان آورد و آنها را وادار به رقص رهائی کرد و یا مخفیانه کشت و صدایش را هم در نیاورد… ( مهری موسوی– مینو فتحعلی – زهرا فیض بخش – مرجان اکبریان و….. قربانیان این جنایت های کثیف رجوی هستند) اگر کسی بایستی شرم کند و تکان بخورد ، خود باند رجوی است.
ودر پایان : چگونه بود زمانی که در اشرف بودیم همین زنان اسلامی ! هر هفته به آسایشگاه های برادران ! رفته و بعنوان بازدید از تمامی اتاق های آسایشگاه و حتی کمدهای انفرادی افراد بازدید می کردند! چگونه است که آن زمان هر هفته در کل اشرف مسئولین فرقه از کامپیوتر های شخصی افراد گرفته تا محل استراحت و کار …. همه افراد را بعنوان “امنیت” بازرسی و زیر رو می کردند” و کسی حتی جرأت یک اعتراض نداشت …. و حال اینگونه کارها غیر اسلامی شده است؟
نیرویی که نه خاک دارد، نه مردم و نه منابع مالی مشروع و شناخته شده، چگونه از پس هزینه های سنگین اش – آن هم در کشورهای اروپایی – خواهد آمد؟ آیا این مسئله برای دولتها و وزارتخانه های ذیربط کشورهای غرب ، جای پرسش و کند و کاو نیست؟ آیا در فرانسه می توان بدون برگه عبور وارد شد، مهمان جنگ طلب دعوت کرد و برای دقایقی نفرت پراکنی و مداخله در کشورهای دیگر، هزاران دلار خرج کرد و همه چیز را سیاه و به سلامت خاتمه داد، آیا باورش سخت نیست؟
فریـب، بزرگترین سلاح نگهدارنده مجاهدین خلق در ارتباط با نیروها، مردم و اربابان قدرت بوده و آنها بدون این سلاح – به زعم خود مقدس- قادر به پیشبرد امور خواهند بود.
همچنین انستیتوی تحقیقات دفاع ملی (RAND) در گزارش تحقیقات خود که از اکتبر ۲۰۰۷ تا ژانویه ۲۰۰۹، هم در عراق و هم در امریکا انجام شده است، افزون بر تشریح خصوصیات و سیاستهای مجاهدین خلق، به تعامل و اشتباهات امریکا در برخورد با این گروه تروریستی در عراق پرداخته است (که مطالعه آن خالی از لطف نیست…):
“انستیتوی تحقیقات دفاع ملی” آمریکا در گزارش تحقیقاتی خود، جذب ۷۰ درصد از نیروهای سازمان مجاهدین خلق را “غیرداوطلبانه” و با فریب، تطمیع دروغین و تهدید عنوان و تصریح کرده است، این سازمان تروریستی با وعده های دروغ از جمله وعده کار همراه با حقوق، اعطای زمین، کمک در دریافت پناهندگی، دیدار آزاد با خانواده، امکانات بهداشت و درمان عمومی و حتی ازدواج نیرو جذب کرده و عضوگیری این سازمان از سال ۱۹۸۶ داوطلبانه نبوده است.
انستیتوی تحقیقات دفاع ملی (RAND) در گزارش تحقیقات خود که از اکتبر ۲۰۰۷ تا ژانویه ۲۰۰۹، هم در عراق و هم در امریکا انجام شده است آمده است ،گروه تروریستی مجاهدین خلق ، با مصادره مدارک هویتی و اجتناب از قانونی نمودن حضور اعضا در عراق در زمان صدام، آنها را تحت اجبار در اردوگاه های سازمان در عراق نگه می داشت و آنان را تهدید می کرد درصورت خروج از اردوگاه دستگیر شده و برای ورود غیر قانونی به عراق محاکمه و مجازات خواهند شد!
تلاشهای غیرقانونی سازمان مجاهدین خلق در جمع آوری کمک مالی، فعالیتهای پولشویی در آمریکا، انگلیس و آلمان ، کلاهبرداری برای جمع آوری کمک مالی برای یتیم خانه ها و انجمن های خیریه فرضی و سپس مصرف پول های جمع آوری شده برای تهیه سلاح و تجهیزات مخابراتی از جمله دیگر مواردی است که در گزارش این سازمان تحقیقاتی به آن اشاره شده است!
در این گزارش به اظهارات مریم رجوی مبنی بر حمله تانکها به کردها و نیز اعطای مدال نظامی ارتش رژِیم بعث عراق به مسعود رجوی اشاره شده و آمده است: بسیاری از مردم عراق اعتقاد دارند که سازمان مجاهدین خلق از جانب صدام دست به خشونت علیه شیعیان و کردها زده است. در گزارش RAND با اشاره به “انقلاب ایدئولوژیکی” سازمان مجاهدین خلق آمده است : گرایش فرقه ای، تجرد و طلاق اجباری، قطع ارتباط با دوستان و خانواده و انزوای کامل عاطفی، عشق به رجوی ها به جای عشق به همسر و خانواده ، افزایش کار اجباری، ترتیبات زندگی جمعی جبری، اعمال کنترل بر اعضای گروه در تبعید در سراسر اروپا، حذف اعضای کم تعهد، اجازه فرمانده برای هرگونه ارتباط از جمله ابرازعقاید از سیاستهای این گروه تروریستی بوده است.
انستیتوی تحقیقات دفاع ملی آمریکا در گزارش مشروح خود به رهبری مادام العمر رجوی و شعار سازمان مجاهدین خلق مبنی بر “ایران- رجوی، رجوی- ایران” اشاره نموده و رهبری خودکامه و کاریزماتیک را از دیگر خصوصیات این گروه تروریستی عنوان کرده است.
این سازمان تحقیقاتی در گزارش خود همچنین درباره خصوصیت “استثمار ایدئولوژیکی شدید و ایزولاسیون” سازمان مجاهدین خلق تصریح کرده است، رهبری سازمان مجاهدین خلق از اعضا میخواهد تا ایدئولوژی سازمان را مورد مطالعه قرار دهند و در جلسات تلقین ذهنی، که از خصوصیت آن استفاده از ترکیب روش های تبلیغی و تهدیدی است، شرکت نمایند. اعضا فقط مجاز هستند گزارشات و بولتن های داخلی، مانند نشریه مجاهد و سایر متون تأیید شده را مطالعه نمایند.بر اساس این گزارش ، کسانی که این دستور را نقض کنند تنبیه میشوند و اعضایی که تمایل به تماشای تلویزیون یا خواندن کتاب بصورتی که مورد تأیید رهبری گروه نیست نشان بدهند اغلب به عنوان “مسئله دار” معرفی میگردند.
در گزارش RAND در توضیح خصوصیت “فشار جمع به صورت شدید و تحقیر کننده” در سازمان مجاهدین خلق آمده است، در این سازمان “نشست”های روزانه، هفتگی، و ماهانه برگزار میشود که در آن اعضای سازمان مجاهدین خلق می بایست افکار و حتی خواب شبانه، خصوصا افکار و تمایلات جنسی خود، همینطور مشاهدات در خصوص سایر اعضا را بطور روزانه ثبت نمایند و آنها را در قالب گزارشات کتبی به مسئولین خود بدهند.
بر اساس این گزارش ، سازمان مجاهدین خلق همچنین با استفاده از کار اجباری و طولانی مدت و محرومیت از خواب به عنوان روشی برای خسته کردن اعضا و جلوگیری از انحراف افکار آنها به اهدافی غیر از اهداف سازمان، استفاده کرده اند.در این گزارش به نقل از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق آمده است، طبق قوانین این گروه تروریستی، هرگونه ابراز یا القای مخالفت با استراتژی سیاسی و نظامی سازمان مجاهدین خلق ، گوش دادن به ایستگاه های رادیوی خارجی، اعلام نظرات سیاسی فردی به سایر اعضا ، عدم شرکت در نشست های اجباری، انجام تماس تلفنی فردی، اجتناب از شرکت در تمرینات نظامی، اجتناب از شرکت در “طلاق ایدئولوژیکی” اجباری ، داشتن افکار جنسی، برقراری ارتباط با دوستان و خانواده، ، درخواست خروج از سازمان ، عدم وفاداری تلقی شده و مجازات، شکنجه ، حبس انفرادی طولانی مدت را درپی داشته است.
بر اساس یافته های سازمان RAND ، نیروهای ائتلافی تحت فرمان آمریکا پس از جنگ عراق با وجودی که ایران به اعضای سازمان درباره پیگرد قانونی عفو داده بود، اعضای این گروه را تحت حفاظت خود قرار داد تا از اعزام این گروه به ایران جلوگیری کند.
در این گزارش تصمیم نیروهای ائتلاف برای اعطای حفاظت به یک سازمان تروریست خارجی ، بسیار بحث برانگیز عنوان شده و آمده است، واشنگتن که پیش از این مجاهدین خلق را سازمانی تروریستی اعلام کرده بود، درپی اتخاذ این سیاست با اتهام سیاست دوگانه در جنگ با تروریسم مواجه شد.
انستیتوی تحقیقات دفاع ملی همچنین درباره توافق آتش بس بین نیروهای ائتلاف با سازمان مجاهدین خلق تصریح کرد، افسران نیروهای مخصوص اطلاعاتی درباره خصوصیات گروه نداشتند و بر اساس ادعاهای مجاهدین خلق که مشخص شد دروغ بوده است، با درخواست سازمان مجاهدین خلق برای آتش بس ، موافقت کردند. بر اساس این گزارش، دونالد رامسفلد ، وزیر دفاع آمریکا در ماه ژوئن ۲۰۰۴ میلادی ، در تعیین وضعیت قانونی سازمان مجاهدین خلق، آنان را غیر نظامی حفاظت شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو معرفی نمود درحالی که اعضای سازمان مجاهدین خلق بیشتر نظامی تلقی میشوند.
سازمان RAND در ادامه حرکت رامسفلد را مبنی بر تعمیم این تصمیم به همه افراد این گروه و نفی هرگونه رسیدگی قضایی را بحث برانگیز و برخلاف توصیه های کمیته بین اللملی صلیب سرخ، و دفتر کمیساریای عالی ملل متحد برای پناهندگان عنوان کرد.
انستیتوی تحقیقات دفاع ملی در گزارش تحقیقاتی خود، چالشهای اصلی نیروهای خارجی در برخورد با گروه تروریستی مجاهدین خلق را برشمرد و تصریح کرد، طراحان جنگ عراق و نیروهای ائتلافی با وجودی که این سازمان در فهرست سازمانهای تروریست خارجی وزارت خارجه آمریکا بود، هیچ هدف و خواسته نظامی در خصوص این گروه نداشتند به جز اینکه خواهان تسلیم آنان شوند که آن هم محقق نشد.
در این گزارش ، کوتاهی نیروهای ائتلافی در تسلط کامل بر اردوگاه اشرف، محدودیت در آزادی و نظارت کم بر جابجایی اعضای مجاهدین خلق، اجازه به این سازمان برای کنترل بر اعضای خود در مقری فرقه ای، جدا نکردن رهبران از بدنه گروه، عدم رفتار با سازمان مجاهدین به عنوان یک سازمان تروریستی، ناتوانی در کنترل این گروه ، چالشهای اصلی پس از جنگ عراق عنوان شده است.
در گزارش سازمان RAND با طرح توصیه هایی برای آینده، آمده است : این فرصت وجود دارد تا نیروهای چند ملیتی در نحوه برخورد عراق با سازمان مجاهدین خلق تأثیر بگذارند. دولت عراق باید ترغیب شود سازمان مجاهدین خلق را ترجیحا از طریق صلیب سرخ جهانی، به ایران بازگرداند. بر اساس این گزارش، نیروی ضربت بین سازمانی (JIATF) که توسط نیروهای ائتلافی برای جمع آوری اطلاعات درباره سازمان مجاهدین خلق در اردوگاه اشرف تشکیل شد، معتقد است بسیاری از اعضای سازمان مجاهدین خلق اگر از تحت سلطه رهبری سازمان و عملکردهای فرقه ای خلاص شوند داوطلبانه به ایران بازخواهند گشت.در این گزارش تحقیقاتی تصریح شده است، افرادی از کنگره (امریکا) که سازمان مجاهدین خلق را با دید مثبت می نگرند در واقع مخالفان سرسخت جمهوری اسلامی ایران هستند، یا تعداد قابل ملاحظه ای ایرانی-آمریکایی درحوزه خود دارند و یا اطلاعات غلط دریافت کرده اند.
استراتژی فریب و دروغ گویی با پوسته “مقاومت” و “مبارزه” تنها ابزار مجاهدین برای قبضه قدرت و انحصارطلبی است. حتی اگر قیمت آن قربانی کردن اعضا و تجاوز به حریم خصوصی کسانی باشد که سالهای عمرشان را در این تشکیلات گذرانده و یا در اتحاد سیاسی با آنان بسر برده اند و حال قصد خروج به هر دلیل شخصی و یا سیاسی را دارند.
روز ۲۵ ژوئیه ۲۰۱۶ خانم ناتالی گوله عضو و معاون کمیسیون امور خارجۀ مجلس سنای فرانسه در گفتگو با خبرگزاری ” ترند ” گفته است :
سازمان مجاهدین خلق جز «فریبی بزرگ» چیز دیگری نیست و سعی دارد تا خود رابه عنوان راه حلی برای جایگزینی رژیم ایران نشان دهد. همه میدانند که سازمان مجاهدین خلق هیچ جایگاهی در ایران ندارد و در واقع در خلال جنگ ایران و عراق به عنوان مزدور علیه ایرانیان عمل کردهاند. وی گفت: «حتی اگر شما رژیم ایران را دوست ندارید، حمایت از سازمان مجاهدین خلق به ایجاد رژیم جدید کمکی نمیکند. هیچ کس در ایران از مجاهدین خلق حمایت نمیکند زیرا این سازمان با حمایت از عراق در خلال جنگی وحشتناک به این کشور خیانت کرد.
او گفت: حمایت عربستان سعودی از سازمان مجاهدین فقط همبستگی بیشتری بین مردم ایران ایجاد میکند و باعث ایجاد سوء تفاهم بیشتری بین دو کشور ایران وعربستان سعودی میشود. حمایت از مجاهدین فقط وقت تلف کردن و پول هدر دادن است .
خلاصه اینکه
همـه چـیـز مـجـاهدیــن دروغ اســت مــگــر ایـنــکه عـکـس آن ثــابـت شــود!
پایان
یادداشت از فرید
انتهای پیام / انجمن نجات آذربایجان شرقی