• امروز : شنبه - ۳ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 23 November - 2024

بهشت موعود رجوی ، جهنمی برای اعضا

  • کد خبر : 10036
  • 20 آگوست 2017 - 11:29

زندانیانی که اغلب بعد از آزادی با ذهنیت های فاز سیاسی به پادگان اشرف می رسیدند ، به دنبال یک بهشت گمشده می گشتند و از قبل در زندان و در تفکرات خود از اشرف و قرارگاه و… یک «بهشت موعود» ساخته بودند!!!
اما تنها چند روز نمی گذشت که تقریبا همه به فکر فرار از «بهشت رجوی » افتاده و نقشه های متعدد فرار طراحی می کردند! که تماما هم در صورت اقدام به اجرای نقشه فرار، دستگیر و روانه زندان های رجوی می گشتند!

راستی چرا افراد از «بهشت» فرار می کنند؟
چرا فرقه و منافقین هم از کلمه ی ” فرار ” برای اقدام آنها استفاده می کنند؟؟؟
«فرار»زندان را تداعی می کند! چرا افراد نمی توانند ازتشکیلاتی مفروض آزادانه جدا شوند و اقدام به فرار می کردند؟
بهشت را نمی توان با سیم خاردار و فنس و بتن ساخت!
بهشت با سیاج و سیم خاردار و برج نگهبانی معنا ندارد!
در بهشت کسی را زندانی و مجازات نمی کنند ، به ویژه اگر دلش برای جهنم تنگ شود!!!
ببینید بهشت ، چه بهشتی است که آدم برای رفتن به جهنم دست به فرار می زند!
چرا ما که مبارزه را آزادانه انتخاب کرده بودیم ، آزادانه نمی توانستیم آنرا کنار بگذاریم !
رجوی بارها به مجازات سربازان در صحنه نبرد و تشکیل دادگاه های صحرائی اشاره می کرد که به نظر بنده از اساس نادرست است و فرق است بین یک مبارز سیاسی ویک نظامی!
مسعود رجوی غائب ! چرا به برخوردهای مثبت و درست در تاریخ ما که تعدادشان هم کم نیست اشاره ای نمی کنید؟
چرا برخورد درست دانیل اورتگا و توماس بورخه را با « سر جیو رامیرز » از رهبران پیشین ساندنیست ها را از قلم می اندازید ؟ مگر او کم کلیت ساندنیست ها را زیر سئوال برد؟کی و کجا او را بریده ، مزدور و خائن و نفوذی دشمن معرفی کردند؟
جدائی عبدالرضا نیک بین (عبدی- ازبنیانگذاران فرقه ) ، به سادگی اتفاق افتاد! بدون آن که آبرو و حیثیت او زیر سئوال برود!
چرا این سنت حسنه بعد از ظهور مسعود رجوی ! در راس فرقه ، رعایت نشد و چه فجایعی که به دنبال آن بوقوع نپیوست !
بهشت و حواشی آن یعنی جوی های پر از شراب و حوری ها و میوه های بهشتی و … فقط برای شخص مسعود رجوی ، آنهم دردنیای مادی معنی پیدا کرد و بس.
برای ما اشرف پادگانی جهنمی بود با میله های سیم خاردار به سمت داخل کج شده و نه بیرون !
نورافکن ها به سمت داخل بود و نه بیرون !
همه کسانی که تجربه زندان را دارند به خوبی می فهمند که فقط در زندان چنین حالتی وجود دارد !
به عکس های اشرف نگاه کنید ، هیچ پادگان نظامی را در دنیا نمی توانید پیدا کنید که سیاج و سیم خاردارو نورافکن های آن به این گونه تنظیم شده باشند!
سیم خاردار برای جلوگیری از رخنه دشمن به داخل پادگان کشیده می شود و نه برای جلوگیری از فرار افراد به بیرون از پادگان !
این اقدامات معنا دارد . به ویژه وقتی در ارتباط با یک ارتش انقلابی ! صحبت می کنیم که افراد بر اساس آگاهی و اختیار و با انتخاب خود به آن پیوسته اند مثلا!
رجوی ، تهدید را همیشه از درون می دید تا بیرون ! تمهیدات هم همیشه بر این منوال چیده می شد.
اگر جدائی افراد از مجاهدین امکان پذیر بود ، دیگر کسی به فکر فرار نمی افتاد!
رجوی دنبال آفریدن جامعه ای از هر لحاظ یک رنگ و یک شکل و یک نواخت بود که این بر خلاف قانون طبیعت و تکامل است ، زیبائی جهانی که در آن زندگی می کنیم در تنوع فکرها و در تنوع رنگ ها و گونه هاست…
عین هم کردن تمام مردم درجامعه ، نشان دهنده عقب ماند گی و دیکتاتوری و بسته بودن آن جامعه است .
رجوی مرحوم ! از تاریخ اجتماعی و از تاریخ بشر درس نگرفته اید که : انسان ها همچون مورچه زندگی نمی کنند . انسان براساس خرد ومورچه ها درپیروی ازغرایض تغییر ناپذیر خود زندگی می کنند و ثابت می کند انسان انسان است وحیوان ، حیوان!!

یادداشت از فرید

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=10036