یکی از مقولات انسانی که متأسفانه سازمان های بین المللی و حقوق بشری، البته بر مبنای منافع و مصالح سیاسی، در خصوص آن روی خود را گردانده و چشمان خود را بسته اند وضعیت جداشدگان از فرقه رجوی در کشور آلبانی می باشد.
خوانندگان سایت در جریان هستند که مستمری پناهندگی تمامی اعضای فرقه رجوی مستقر در آلبانی، بر اساس توافقی که در ژنو توسط کمیساریای عالی ملل متحد برای پناهندگان UNHCRبا سازمان مجاهدین خلقMKOبوجود آمد، یکجا به فرقه رجوی پرداخت می شود تا رهبران این فرقه هم آنرا به گونه ای که می خواهند صرف نمایند.
در زمان صدام حسین هم رجوی به تعداد آماری که از نفرات تشکیلاتش می داد از مخابرات عراق سرانه می گرفت و به همین دلیل تعداد را بیش از آنچه بود گزارش می کرد و حتی افرادی را از خارج می آورد و وارد لیست می نمود اما خروجشان را ثبت نمی کرد که آمار بالا برود.
در حال حاضر هم اطلاع داریم که خیلی ها که جدا شده یا بر اساس مأموریت در اروپا هستند همچنان نامشان برای گرفتن سرانه در لیست کمیساریا موجود است. در این میان نام حتی کسانی که به ایران رفته اند هم ثبت شده و فرقه سرانه آنها را هم می گیرد. البته بعید است که مسئولین کمیساریا در آلبانی از این موضوع مطلع نباشند.
در این خصوص فرقه رجوی از تک تک افرادی که از عراق به آلبانی منتقل کرده نامه و امضاء گرفته است که آنان ظاهرا خواستار آن شده اند تا مستمری ماهانه شان از طریق “فرقه رجوی” به آنان پرداخت شود که این شامل جداشدگان فعلی هم میشود. گو اینکه آنزمان خیلی ها متوجه نشدند محتوای نامه انگلیسی که امضا کردند چه بود. البته جداشدگان در شرایطی که فقط می خواستند هرچه زودتر به آزادی برسند هر نامه دیکته شده دیگری را هم نوشته و امضا کرده اند.
فرقه رجوی با این ترفند همچنان کنترل افرادی که تمایل به جداشدن داشته باشند را در دست دارد چرا که آنان در کشور غریب و بدون امکانات و شغل و دانستن زبان و بدون پول چکار می توانند بکنند؟ البته فرقه تقریبا نیمی از آنچه که حق هر پناهنده است را به نفرات جداشده می دهد که به هیچ عنوان کفاف زندگی شان نیست. می توان مقایسه کرد که برای کسانی که جدانشده اند چقدر هزینه زندگی و درمان و غیره می گردد و به جداشدگان چقدر داده می شود. مستمری برخی را هم به بهانه های واهی از جمله ارتباط با خانواده در ایران که به زعم سازمان ارتباط با رژیم محسوب میشود قطع کرده است.
دیگر ترفندی که فرقه رجوی بکار گرفته، که البته همیشه در درون فرقه نیز برای کنترل نیرو بکار می گرفت، گماردن جاسوسانی در میان جداشدگان است تا گزارش عملکرد دیگران را بدهند و در عوض مبلغ بیشتری به عنوان مستمری، یعنی تنها بخشی از حق خودشان را، دریافت نمایند. همین کار را در عراق و در اردوگاه TIPFهم انجام می داد و میان جداشدگان جاسوس میفرستاد و تلاش می کرد تا بین آنان اختلاف انداخته و جو بی اعتمادی ایجاد نماید.
شاید اطلاع داشته باشید که به لحاظ قانونی، سازمان ملل متحد و کمیساریا حق ندارند با هیچ سازمانی مستقیما وارد مراوده شوند. هیچ گروهی به صفت سازمانی نمیتواند پناهنده محسوب شود بالاخص اگر سیاسی و از آن بدتر تروریستی باشد. سازمان ملل متحد یا صلیب سرخ یا هر سازمان رسمی بین المللی دیگر نباید و نمیتوانند نقش ولینعمتی سازمانی را علیه کشوری از اعضای ملل متحد به عهده بگیرند. استفاده باند های آمریکایی در آلبانی امروز و صدام حسین در عراق سابق از “سازمان مجاهدین خلق” که اعضای آن به صورت فردی پناهنده محسوب می شوند غیر قانونی و خلاف مقررات سازمان ملل متحد است.
کمیساریا باید با پناهندگان تک به تک طرف حساب باشد. ارتباط سازمانی کمیساریا با فرقه تروریستی رجوی خلاف قوانین داخلی سازمان ملل متحد بودهو پذیرفته نیست. البته در عراق هم سالها چه در اشرف و چه در لیبرتی این قانون شکنی از جانب سازمان ملل متحد و کمیساریا صورت می گرفت. حتی اگر پناهنده ای حق دریافت مستمری را از خود سلب کرده و آنرا به دیگری واگذار نماید کمیساریا حق ندارد این امر را قبول و اجرا کند.
در حال حاضر با امتیازی که کمیساریا به فرقه رجوی داده، جداشدگان یا غیر جداشدگان فرقی نمی کنند، اختیار همه پناهندگان ایرانی در آلبانی در دست فرقه است و همیشه و در هر حالتی اسیر فرقه هستند و مجبور می باشند به تمایلات رهبر فرقه عمل کنند. مریم رجوی بارها برای ممانعت از جداشدن اعضا گفته است که “تصور نشود که در آلبانی دست ما بسته است”. او تأکید کرده است که: “اینجا کشور پنتاگون است و ما هم بخشی از پنتاگون هستیم و در حال حاضر قدرتمان از زمانصدام حسین در عراق بیشتر است”، که البته خواسته است به این ترتیب فرار به جلو کرده و نقطه ضعف فعلی خود را بپوشاند.
مجددا تأکید می گردد و باید توجه داشت که قطع حقوق یک پناهنده توسط سازمان مجاهدین خلق کاملا غیر قانونی است، خصوصا اینکه سازمان برای برقراری مجدد این مستمری، فرد را وادار به جاسوسی می کند یا او را مجبور می نماید تا هرچه سازمان می خواهد تحت عنوان اقرار نامه بنویسد.
وضعیت دولت آلبانی
درگیری سیاسی در آلبانی و تظاهرات علیه فساد مدتی است در این کشور بالا گرفته است. نمایندگان حزب دموکرات عملا دیگر در پارلمان حاضر نمیشوند و مجلس را بایکوت کرده اند. میگویند نخست وزیر باید قبل از انتخابات جدید استعفا بدهد چون در انتخابات تقلب خواهد کرد. پارلمان آلبانی سخنگوی مجلس را بعنوان رئیس جمهور جدید کشور انتخاب کرده است. سخنگوی پارلمان میگوید باید انتخابات انجام شود و تضمین به اوپوزیسیون نمیدهد. سفرای آمریکا و کشورهای اروپایی هم عملا میگویند حرکت ادامه دارد و چه دموکراتها بیایند یا نیایند انتخابات انجام می شود. ظاهرا ۱۸ ژوئن برای انتخابات تعیین شده و رسمیت دارد.
در هفته های آینده باید شاهد درگیری و تظاهرات در آلبانی بود چون دموکراتها عملا از طرف غرب کنار گذاشته شده اند ولی آنها نیروی مردمی دارند و بنظر می رسد کار به سرکوب خیابانی بکشد. آخرین خبر اینست که دولت با مخالفین با وساطت آمریکایی ها (نمایندگان سفارت آمریکا و پنتاگون و ناتو و غیره) مذاکره کرده و اعلام نمودند که به توافق رسیده اند. محتوای توافق را اعلام نکرده اند ولی ممکن است انتخابات ۱۸ ژوئن به عقب بیافتد که بتوانند مسائل فی ما بین را قبل از آن حل نمایند.
مسئله ای که در درون کشور آلبانی وجود دارد فساد داخلی آن است. معاون وزیر کشور آلبانی در دولت کنونی خانم ایلونا جبریاElona Gjebreaخودش از لابی های سازمان مجاهدین خلق و همچنین وابسته به نو محافظه کاران آمریکا می باشد. او اخیرا در انگلستان بود چون مسئول مبارزه با قاچاق انسان و مقابله با برده داری در آلبانی است. قبل از آن هم میهمان آمریکایی ها بود و مشخصا حرف آنها را دنبال می کند. اگر به نشریات آلبانی نگاه کنید صدای رسانه ها هم در آمده که آیا این فرد معاون وزیر دولت آلبانی است یا لابی مجاهدین خلق؟ خصوصا اینکه انتخابات در آلبانی پیش رو است.
لینک به یک نمونه از اعتراضهای مطبوعات آلبانی به معاون وزیر کشور که لابی فرقه تروریستی رجوی شده و حتی می گوید “من یک مجاهد خلق هستم” در زیر آورده شده است.
همچنین روزنامه آمریکائی هافینگتون پست مطلبی در خصوص حمایت ایلونا جبریا، مسئول مبارزه با برده داری در آلبانی، از برداری نوین مریم رجوی نوشته که در رسانه های آلبانی هم بازتاب داشته است. این مطلب در لینک زیر قابل مشاهده است.
ترجمه به آلبانیائی مطلب فوق در یک رسانه آلبانی را می توان در لینک زیر مشاهده نمود:
با دولت آلبانی برای انتقال نفرات فرقه رجوی توافق شده که هیچ هزینه ای و مسئله ای به آنان تحمیل نشود و همه چیز زیر نظر کمیساریا باشد. قرار آلبانی بر این بوده که مسئولیت این نفرات تماما بر عهده سازمان ملل متحد باشد و نباید هیچگونه نگرانی از این بابت به کشور و مردم آلبانی تحمیل گردد. آمریکا نیز به دولت آلبانی قول داده است که افراد فرقه رجوی را تماما کنترل خواهد کرد.
چه باید کرد؟
یکی از کارهایی که میشود انجام داد این است که جداشدگان بصورت های مختلف نشان دهند که تحت کنترل فرقه نیستند و آزاد می باشند و به این ترتیب قول اولیه آمریکا به دولت آلبانی، که کنترل همه افراد با “سازمان مجاهدین خلق” است و نیازی به ورود مستقیم دولت های آمریکا و آلبانی نیست، شکسته میشود. همانطور که در عراق این قول شکسته شد و آمریکا مجبور شد TIPFرا برای نجات یافتگان تاسیس کند و هزینه آنها را هم جداگانه بدهد.
جداشدگان فرقه رجوی در آلبانی توجه دارند که اگر چه فرقه مستمری پناهندگی آنان را به گروگان گرفته اما به شدت از آزادی عمل آنان و خصوصا رسانه ای کردن مسائل وحشت دارد و اگر پایش بیفتد حاضر است هزینه های بیشتری هم تقبل کند تا این اتفاق نیفتد. لذا براحتی رویکرد انفعالی و ترس فعلی در میان جداشدگان می تواند به رویکردی تهاجمی و از موضع بالا تغییر یابد.
فرقه رجوی نامه هائی به برخی افراد داده که مستمری آنان را به بهانه ارتباط با رژیم ایران قطع کرده است و این نامه ها حتی در سایت های فرقه هم منتشر شده است. این خودش مدرک جرم علیه فرقه و علیه کمیساریا می باشد و دولت آلبانی هم باید در برابر این قانون شکنی پاسخگو باشد. فرقه تروریستی رجوی پس از آنکه شیره عمر این افراد را کشیده، حالا از پرداخت کمترین حق آنان که به ناحق واسطه آن گردیده نیز امتناع می کند.
خواست جداشدگان ایجاد یک مرکز تحت نظارت کمیساریا و دولت آلبانی است تا به امور پناهندگان به صورت فردی و نه سازمانی بپردازد. این خواسته باید حتما در آلبانی رسانه ای شود. جداشدگان می توانند هر روز به صورت جمعی یا فردی به کمیساریا مراجعه کرده و پاسخ بخواهند و بپرسند که چرا قانون شکنی می شود و چرا با مسئله آنان به صورت گروهی برخورد می گردد. آنان همچنین می توانند نتیجه کار را در اختیار خبرنگاران بگذارند و افکار عمومی آلبانی را متوجه خود سازند.
هر گونه افشاگری از جانب جداشدگان بصورت بیرونی به انگلیسی و آلبانیائی در مقابل کمیساریا که بصورت غیر قانونی مستمری پناهندگان را به رهبری سازمان میدهد و همچنین در مقابل دولت آلبانی و وزارت کشور که به لابی مجاهدین خلق تبدیل شده، می تواند مؤثر باشد. خصوصا اینکه در ۱۸ ژوئن ۲۰۱۷ انتخابات در این کشور برگزار میشود و در حال حاضر دولت بخاطر فساد مالی تحت فشار فوق العاده است.
اگر حرف جداشدگان یعنی اینکه “سازمان مجاهدین خلق” در آلبانی مستمری پناهندگی آنان را به گروگان گرفته و در میانشان جاسوس اجیر کرده در یک نشریه در آلبانی منتشر شود حتما تأثیرش در انتخابات برای دولت فعلی محسوس خواهد بود.
فرقه تروریستی رجوی اهرم فشار مستمری پناهندگی را در دست دارد، و البته جداشدگان هم اهرمی به مراتب کارسازتر یعنی افکار عمومی و شرایط ویژه فرقه رجوی در آلبانی و انتخابات پیش رو را در اختیار دارند که براحتی می توانند سازمان و خواسته های ناحقش را پس بزنند و به حق خود برسند.
بنیاد خانواده سحر – ۲ خرداد ۱۳۹۶
انتهای پیام