ادامه فرار سران رده بالای فرقه رجوی از کمپ لیبرتی
در حالیکه هنوز بیش از هزار نفر در کمپ لیبرتی باقی مانده اند. اکثر اعضای رده اول فرقه با ترس و وحشت و زبونی تمام پیشاپیش اعضا ، و برخی با اسامی مستعار از منطقه ژئوپلتیک و استراتژیک! فرار می کنند.
در حالیکه بیش از ۲۰۰ تن از مادران و پدران اعضای ساده و فریب خورده گروهک رجوی اخیرا به عراق سفر کرده و خواهان دیدار با فرزندان شدند خانواده هایی که بسیاری از آنان بیش از دو دهه است موفق به دیدار و تماسی نشدند اشک ریزان و با دلهای شکسته برگشتند و نه کمیساریا و نه صلیب سرخ و نه عوامل و مسئولین عراقی کوچکترین کمکی به آن خانواده های دردمند ننمودند.
در عوض سران خیانتکار و مجرمی که نام آنها در لیست تحت تعقیب سازمان قضایی عراق قرار دارد. و رسما تحت پیگیرد قانونی هستند . با کمک همان مقامات آلوده عراقی و کمیساریا و… دیگر عوامل دست اندکار که مانع ملاقات و حضور خانواده ها شدند. با کمک های پنهانی نیروهای آمریکایی و دریافت رشوه های کلان میلیون دلاری فراری شدند .
اسامی برخی از مهمترین سران فراری به شرح زیر است:
۱٫سمیرا شمس با عنوان پوشالی رئیس ستاد پشتیبانی با سابقه شرکت در عملیات مروارید ( انتفاضه شعبانیه) و کشتار مردم کرد و دو دهه سرکوب اعضای اسیر در کمپ اشرف ولیبرتی ، ویکی از عاملین سرکوب نیروها و جلوگیری ازخروج اعضای ناراضی با کنترل های فیزیکی و امنیتی
۲٫حمیده شاهرخی با نام جعلی زهرا علیپور از اعضای قدیمی تشکیلات و یکی از عاملین سرکوب در کمپ – تحت تعیقب قضایی عراق
در گذشته فرمانده مراکز نظامی و پشتیبانی بوده و در عملیات هایی چون مرصاد و مروارید نقش مهمی داشته است . در عملیات مروارید فرماندهی یکی از محورهای جلودار حمله به شهرهای کردی نشین را بعهده داشت و فرمان کشتار صادر می کرد. در کارنامه سیاهش بیش از دو دهه است که بخش مغزشویی و آموزش های فرقه ای و سازماندهی افراد زیر نظر او کنترل می شود .طبق دستور رجوی و با کنترل ستاد وی آموزش های مغزشویی و تکرار سخنرانی های رجوی بصورت مستمر در جلسات اجباری یکان ها برقرار است و روزانه نیمی از وقت نفرات را با تکرار آموزش های فرقه ای و سخنرانی های رجوی در یکان ها پر می میکنند.
۳٫مژگان محمد زمانی معاون پوشالی مسئول اول و رئیس بخش باصطلاح اجتماعی عراق
اجتماعی عراق در سازمان فرقه نام یکی از بخش های محلی جاسوسی و خبرچینی است که بواسطه آن از بین مردم عراق به جذب مزدور و جاسوس می پردازند تا برعلیه کشور خود و به نفع فرقه اقدام به خبرچینی و جاسوسی نمایند. در فاصله سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۹ ، بعد از سقوط صدام سیستم اجتماعی عراقی بصورت گسترده ای برای کارهای خرابکاری، ایجاد اغتشاش در روند صلح و تلاش برای براندازی حکومت وقت کشور عراق فعال شد. در ابتدای کار بیش از ۳۰۰ تا ۴۰۰شاخک اطلاعاتی تحت پوشش نیروی جدید عراقی ! جذب و در کمپ اشرف بحالت پانسیون نگهداری می کردند آنها دوره های مختلف آموزش های ایدئولوژی فرقه و جاسوسی را زیر نظر اعضای سازمان فرا گرفتند. علاوه بر آنان نزدیک به ۶۰۰ شاخک اطلاعاتی در شهرهای مختلف عرا ق با تطمیع پول و حقوق بکار گرفته شدند. پول های کلانی که از دارایی های بدست آمده از غارت نفت درزمان صدام در اختیار رجوی بود و هزینه جاسوسی می شد.
۴٫پروین صفایی، او چندین سال رئیس بخش های مالی و پولشویی فرقه بوده است و چندین سال هم بخش باصطلاح کنترل تشکیلات را اداره می کرد. فرد پوشالی و کم سوادی که کارش را با اعمال دیکتاتوری و ایجاد رعب و وحشت هر چه بیشتر بر اعضا رده پایین به پیش می برد بدستور سیستم کنترل تشکیلات و مغزشویی فرقه در تمام یکان ها فرمانده دسته ها میبایست افرادشان را روزانه رصد کرده و گزارشات روزمره از درونی ترین و شخصی ترین وضعیت افراد را تهیه کرده و برای سیستم تشکیلات بفرستند تا مبادا حتی کسی کوچکترین گلایه و شکایتی داشته باشد و نارضایتی ها از دید سیستم امنیتی کنترلی فرقه دور بماند علاوه بر کنترل های میدانی و گزارش گیری در جلسات اجباری روزانه هم بایست افکار و نظریات شخصی خود را بیان می کردند و برای عمل های انجام نشده ای که حتی از ذهن ها عبور کرده نیز تاوان های سختی پس داده و تنبیه می شدند
۵٫جواد قدیری با نام جعلی (علی سعادت) گریخت
جواد قدیری از اعضای قدیمی و مهم سازمان و نفوذی در کمیته انقلاب مستقر در اداره دوم ارتش بود، بعد از یک سری ترور ها در سال ۱۳۶۰ متواری شد و از کشور گریخت. وی همچنین در سرقت اسناد مربوط به کودتای نوژه نیز دست داشتهاست.
او پس از انقلاب توانست خود را در صف انقلابیون جا زده و یکی از مهره های کلیدی شبکه نفوذ منافقین گردد. مهدی منتظری رئیس سابق حفاظت اطلاعات ارتش درباره سوابق قدیری می گوید: « جواد قدیری یک آدمی بود که سابقه تشکیلاتی کار با مجاهدین خلق از قبل از انقلاب داشت. حتی زندان هم رفته بود و با [مسعود] «رجوی» هم بند بود و از نوچههای «رجوی» در زندان بود و جالب است که بعد از آزادی از زندان و جریانات انقلاب، یکدفعه سر از دستگاه اطلاعاتی در میآورد… «جواد قدیری» همان اوایل شکلگیری کمیته مستقر در اداره آمد و … مشغول به کار شد… البته مسئولیت کمیته اداره دوم به عهده «جواد قدیری» نبود. بعد هم در کارهای اطلاعاتی که شروع شد و ستاد خنثی سازی کودتا تشکیل شد، «جواد قدیری» رفت و آمد زیادی پیدا کرد و وارد مباحث اطلاعاتی جدی شد.
گفته می شود جواد قدیری عامل انتقال دهنده بمبهای ساخته شده از قسمت فنی سازمان به عوامل اجرایی از قبیل کلاهی و کشمیری بوده است. وی که تحصیلکرده دانشگاه صنعتی بوده است همزمان با این اقدامات به همراه محمد کاظم پیرو رضوی در کمیته اداره دوم ارتش حضور به هم می رساند و همزمان در کنار کشمیری مأموریتهای حساس دیگری همچون مقابله با جنگ روانی منافقین را نیز بر عهده میگیرد هم چنین گفته می شود جواد قدیری عامل اصلی بمب گذاری در مسجد ابوذر در مقابل مقام معظم رهبری در ۶ تیر ۱۳۶۰ بود. نامهای دیگر او محمد جواد قدیری مدرس و محمد جواد قدیری کفرایی است
۶٫ فهیمه ماهوزی یکی از فرمانده تانک های عملیات مروارید و یکی از فرماندهان ستاد موسوم به داخله ، بخشی که رو به داخل ایران به فعالیت های جذب نیرو ، پول ، جاسوسی و اقدامات خرابکارانه می پردازد و در این راستا افراد ناآگاه بسیاری را به استخدام درآورده و یا با فریب به عراق می کشاندند. اکثر اهداف و فعالیت های این بخش از نظر مخاطبین و قربانیانی که به این سیستم وصل می شوند پنهان هست . گروه های متعددی که بصورت ناشناس و با فریب های حقوق بشری و عناوین کانون وکلا و مجامع حقوق بشری به مکان های مختلف در ایران زنگ زده و افرادی را که به تورشان می خورد را با تطمیع پول و پاسپورت و ویزای کشورهای مختلف به کانال های خبری و جاسوسی خود تبدیل می نمودند وبرخی را هم با فریبِ بردن به اروپا اسیر کرده و به جهنم عراق و کمپ های موجود کشاندند. کم نیستند اعضایی که اینگونه گرفتار شده و به عراق کشیده شدند و دیگر راهی برای نجات خویش نداشتند.
۷٫ فتانه عوض پور یکی از فرمانده هان قدیمی نظامی و آموزش فرقه که در سرکوب و کنترل اعضا و نگه داشتن آنها در فرقه دست دارد. و سابقه شرکت در عملیات کردشی را هم در پرونده خود دارد.
۸٫ افسانه پیچگاه – از مسئولین بخش مالی و پولشویی فرقه در طی دو دهه
۹٫ احمد حنیف نژاد –با نام جعلی محمدعلی طاهری گریخت
وی برادر محمد حنیف نژاد است. او یکی اعضای مرکزیت قدیم و از سران به زیر کشیده توسط رجوی می باشد – حنیف نژاد که سابقه ای بیش از رجوی و دوبرابر سران رده اول سازمان دارد. بعد از کودتای رجوی در سال ۱۳۶۸ از تمامی عناوین و مسئولیت هایش خلع شده و با تحقیر و اهانت های رجوی به گوشه ای رانده شد و مانند سایر اعضا رده پایین در امور ساده به کار گرفته می شود رجوی برای تحقیر بیشتر و بی ارزش کردن او دربرخی جلسات از او می خواست به زبان ترکی نوحه سرایی کند .و لهجه او را مورد تمسخر و شوخی قرار می داد.
۱۰٫ حسن حسن زاده محصل عضو ضد اطلاعات و بازجو و شکنجه گر فرقه – با نام مستعار جلال و بام جعلی نام ناصرالدین معصومیان …. فرار کرد.
او در زمان شاه یک افسر بی رحم شهربانی بوده است . در دو دهه اخیر در درون سازما ن در قسمت ضد اطلاعات سازمان به شغل شریف ! پرونده سازی برعلیه نفرات مشغول است …
حسن حسن زاده محصل یک پروسه بعنوان فرمانده توپخانه کار کرده ولی ازدو دهه قدیم به ستاد امنیت منتقل شد و از آن زمان تا کنون به کار خیانت و وطن فروشی مشغول می باشد او یکی از نفرات کلیدی در قسمت ضد اطلاعات می باشد که به قول سازمانی در بخش ضد نفوذ کار می کند در سال ۷۳ یکی از عاملین اصلی و مسئول شکنجه و بازجویی نفرات بسیاری بوده است. و در آن جریان همراه با نادر رفیعی (متو فی) مسئول بررسی پرونده های کل نفرات بلحاظ چک امنیتی بوده است . شخصیت بسیار منفی در بین نفرات دارد و همه نفراتی که او را می شناسند و در پروسه زندان های ۷۳ به تور وی خورده اند ازش متنفر ند و دافعه زیادی نسبت به او دارند(درپروسه زندان های ۷۳ درون تشکیلات حداقل بیش از ۷ نفر جان باخته و یا مفقود شدند و صدها نفر زندانی و شکنجه شدند آقایان قربانعلی ترابی، جلیل بزرگمهر، فرهاد طهماسبی، الیاس کرمی ، حمزه حیدری ، پرویز احمدی، هودی … و علی خوشحال ، برخی از افرادی هستند که در زیر شکنجه در زندان های سال۱۳۷۳ بدست عوامل فوق کشته و سر به نیست شدند).
حسن محصل با انجام کارهای شکنجه و اطلاعات فروشی و خوش خدمتی هایش ارتقا رده پیدا کرده و به سطح فرمانده قرارگاه رسیده بود
او در کارنامه سیاه خود همکاری با افسران بعث عراقی را نیز یدک می کشد. در سال های سلطه صدام در کشور عراق مدتی در همکاری پنهانی با افسران استخبارات برعلیه اسرای وطن و در کنار افسران متجاوز به خاک میهنش وطن فروشی و خیانت بسیار نموده و آنها را در بازجویی و اذیت و آزار هموطنانش آموزش می داده است
۱۱٫ محمد جواد برومند جاهد اول معروف به حجت (با نام جعلی عباس نوذر افشار فرار کرد)
او هم یکی از فرماندهان قدیمی ترور و از افسران ا اطلاعات علمیات محورهای نظامی با سابقه شرکت و فرماندهی در عملیات های مرصاد و عملیات کردکشی موسوم به(مروارید) است . جواد برومند در عملیات مروارید فرمانده یکی از مراکز حمله کننده به شهرهای خانقین و طوزخرماتو بود.
۱۲٫ زهرا توکلی اشکذری معروف به نصرت
از فرماندها ن پشتیبانی مراکز نظامی در طی سه ده از مسئولین ردیف اول
تشکیلات فرقه رجوی
۱۳٫احمد انتظاری (با نام جعلی محسن محمودی)
یکی از فرماندهان قدیمی ترور و از افسران ا اطلاعات و علمیات محورهای نظامی با سابقه شرکت و فرماندهی در عملیات های مرصاد و کردکشی موسوم به(مروارید) است . او نیز یکی از فرماند یکان های حمله کننده به شهرهای خانقین و طوزخرماتو بود.
۱۴٫ غلامحسین اسحاقی یا غفور با نام جعلی غلامحسین عشقی
یکی از فرماندهان قدیمی ترور و از افسران اطلاعات و علمیات محورهای نظامی با سابقه شرکت و فرماندهی در عملیات های مرصاد و عملیات کردکشی موسوم به(مروارید)
۱۵٫محمدرضا محدث با نام های جعلی حسن کیایی و کیمیایی
محدث یکی اززندانبان های بیرحم و شکنجه گر نفرات در سال ۱۳۷۳ می باشد و به این ترتیب دست در خون اعضای قربانی شده در آن پروسه دارد .پس از آن دوره بود که ارتقا رده بیشتری داشت ، محمد رضا محدث چون غفور از فرماندهان قدیمی و از افسران ا اطلاعات و علمیات محورهای نظامی است و در کارنامه اش سابقه فرماندهی امور امنیتی و مزدوری دارد. و هم چنین از فرماندهان شرکت کننده در عملیات کردکشی موسوم به مروارید می باشد.
۱۶٫حسنیه حق وردی
از فرمانده هان سرکوب مراکز نظامی فرقه رجوی در طی دو دهه اخیر
و آنچه که محتوم است با توجه به خبر قرارداد آغاز مذاکره همکاری قضایی بین ایران و کشور آلبانی و استرداد مجرمین طبعا دشمنان مردم و جوانان ایرانی در هیچ کجای دنیا امنیت وآسایشی نخواهند داشت.
ندای حقیقت – ۲۳مرداد۱۳۹۵ برابر با ۱۳ اگوست ۲۰۱۶