به هلاکت رسیدن موسی خیابانی در بهمن ۱۳۶۰ و شناسایی و انهدام خانههای تیمی منافقین عملاً کلیه ارتباطات تشکیلاتی آنها را از هم پاشیده بود، از این رو منافقین برای برون رفت از ناکامیهای پیاپی، به ترور امامان جمعه رو آوردند تا به باور خود، هم حلقه اتصال امام امت را با امت قطع کنند.

به گزارش فراق، آیت الله اشرفی اصفهانی، پنجمین شهید محراب یکی از همین امامان جمعه بود که در ۲۳ مهر ۱۳۶۱، توسط یکی از عوامل سازمان تروریستی مجاهدین خلق به شهادت رسید.
شیخ عطاالله اشرفی اصفهانی سال ۱۳۰۲ در حالی که بیست ساله بود جهت ادامه تحصیل از اصفهان راهی قم شد و در مدارس رضویه و فیضیه تحصیل کرد. در دروس آیات عظام؛ شیخ عبدالکریم حائری، سید محمدتقی خوانساری، سید صدرالدین صدر، سید محمد حجت، سید حسین بروجردی و امام خمینی (ره) شرکت داشت و در ۴۰ سالگی به درجه اجتهاد رسید.
پس از ورود آیتاللّه بروجردى به حوزه علمیه قم، دوازده سال در محضر ایشان حضور یافت و مناسبات نزدیکی میان آنان به وجود آمد. در سال ۱۳۳۵ بعد از ۲۳ سال اقامت در قم، با نظر آیتالله بروجردی به کرمانشاه هجرت و حوزه علمیه آن شهر را احیا کرد. آیت الله بروجردی، حضور معظم له را برای نشر معارف و احکام دین و همچنین رونق حوزه علمیه آن شهر مؤثر میدانست. وی یکی از اثرگذارترین عالمان غرب کشور قبل و بعد از انقلاب بود.
مرجعیت حضرت امام خمینی (ره)
آیتالله اشرفی اصفهانی از همان ابتدا، مروج مرجعیت امام خمینی (ره) بود. تلاشهای معظم له در این زمینه، به همراهی و هم نظری اغلب علمای کرمانشاه با مرجعیت حضرت امام (ره)، بعد از ارتحال آیت الله سید محسن حکیم، شد. وی در ایام محرم و رمضان از شاگردان امام (ره) و فعالان نهضت ایشان، دعوت میکرد که در مسجد آیتاللّه بروجردى کرمانشاه سخنرانى کنند و ضمن آشنا کردن مردم با مسائل اسلامى به مسئله مرجعیت حضرت امام (ره) نیز بپردازند.
آیت الله اشرفی در این باره میگفت: «بعد از رحلتآیت الله بروجردی اینجانب برحسب تشخیص خود و تفحص از شخصیتهای بزرگ علمی نجف اشرف و حوزه علمیه قم، حضرت امام (ره) را شایسته برای مقام مقدس مرجعیت معرفی نمودم و عامه مردم را در امر تقلید به ایشان سوق دادم که این موضوع با مخالفت بعضی و کارشکنی آنان مواجه شد و از سوی ساواک تهدید به تبعید گردیدم. ولی به لطف خداوند بزرگ در راه انجام این امر الهی و وظیفه شرعی موفق شدم».
وی همواره از امام خمینی (ره) به عنوان «کسى که از او ترک اولى سر نمىزند و ذرهاى هواى نفس ندارد، رهبر انقلاب، مرجع تقلید جامع الشرایط، اعلم، اورع و ولى فقیه است» نام مىبرد.
پرچمدار راهپیمایی تاسوعای حسینی
اولین راهپیمایى عمومى که به دعوت آیت الله اشرفی صورت گرفت، راهپیمایى روز عید فطر بود که در پى آن، راهپیماییها و تظاهرات زیادى انجام شد که یکى از مهمترین آنها، راهپیمایی سراسری در روز تاسوعاى سال ۱۳۵۷ بود. با این که یکی از مقامات ساواک به وسیله تلفن ایشان را تهدید به قتل کرده بود، ولی ایشان در راهپیمائی شرکت کرد و رهبری این حرکت عظیم را عهده دار بود.
در دوران اوجگیرى انقلاب نیز با جمعی از امامان جمعه و آیات عظام (شهید مدنى، شهید دستغیب، شهید صدوقى و سید جلالالدین طاهرى)، اعلامیهاى را مبنى بر غیرقانونى بودن حکومت شاه و خلع او از قدرت، منتشر کرد. معظم له در دوران دولت بختیار نیز در جمع روحانیون متحصن در مسجد دانشگاه تهران بود که اعتراض خود را نسبت به ممانعت بختیار از ورود امام خمینى (ره) به میهن، ابراز داشتند.

حضور در مناطق عملیاتی
پس از پیروزی انقلاب، امام خمینی (ره) در مهر ۱۳۵۸ آیت الله اشرفی را به امامت جمعه منصوب کردند. حضرت امام (ره) در ۲۲ مهر ۱۳۶۱، در دیدار با ائمه جمعه سراسر کشور، به حضور آیت الله اشرفی اصفهانی در جبهههای جنگ با وجود کهولت سن اشاره کردند: «بحمدالله آقایان ائمه جمعه و اینها گاهی میروند در جبههها و آقای اشرفی با آن سن شان میروند آنجا صحبت میکنند برای مردم، دیگران هم میروند.»
امام جمعه ۸۰ ساله کرمانشاه، از ابتدای شروع جنگ نه تنها مردم را به حضور در جبههها دعوت میکرد، بلکه خود نیز با لباس رزم در مناطق عملیاتی حاضر میشد. حضور و سخنرانی برای رزمندگان در مسجد جامع خرمشهر پس از آزادی این شهر، از مهمترین آن بود. آیت الله اشرفی حدود دو هفته قبل از شهادت، در هشتم مهر نیز، در جریان عملیات مسلم ابن عقیل، از جبههها بازدید کرد. وقتی به ایشان میگفتند؛ شما جلوتر نروید ممکن است حادثهای رخ دهد، میگفت: «خون من که از خون این بچهها بالاتر نیست، بگذارید شاید من هم در جبههها شهادت نصیبم گردد، شاید آن چیزی که سال هاست به دنبال آن هستم، در جبههها پیدا کنم.»
مسئله مهم؛ وحدت بین شیعه و سنی
آیت الله اشرفی اصفهانی حفظ وحدت و ایجاد برادری و صمیمیت در بین آحادِ مردم را از مهمترین وظایف میدانست. وی بعد از انقلاب اسلامی و آغاز فتنههای دشمنان که سعی داشتند با اختلاف و تفرقه افکنی، نظام نوپای انقلاب را ناامن کنند، همواره بر وحدت بین شیعه و سنی تأکید میکرد. معظم له با اشاره به آیات وحدت بخش قرآن کریم، به توطئه های تفرقه افکنان اشاره کرده و میگفت: «یکی از توطئههای بزرگ دشمن این است که میخواهد بین اقشار مختلف، اختلاف بیندازد، بین شیعه و اهل سنت و دیگر فِرَق مسلمین تفرقه بیندازد… ما بدون وحدت نمی توانیم جامعه و انقلاب اسلامی را به پیش ببریم. امروز مسئله مهم، مسئله اتحاد و اتفاق بین برادران شیعه و برادران اهل سنت است».
وی جهت تحکیم وحدت بین کلیه اقشار مردم استان کرمانشاه، هر دو ماه یک بار، همکاوی مرکب از امامان جمعه سنی و شیعه در شهرهای مختلف این استان تشکیل میداد و از شخصیتهایی چون؛ آیتالله صدوقی، آیتالله طاهری و آیتالله خامنهای، دعوت میکرد. آخرین هم اندیشی و همکاویِ آیتالله اشرفی، دو ماه قبل از شهادت معظم له در کرمانشاه تشکیل شد که در حدود سیصد تن از ائمه جمعه و جماعات شیعه و سنی شرکت داشتند.
منافقین محاربند
در پی اوج گیری و تشدید جنگ مسلحانه منافقین در تابستان ۱۳۶۰، امام جمعه کرمانشاه به تبیین محارب بودن سازمان منافقین پرداخت و در یکی از خطبههای نماز جمعه گفت: «گروهک ها!ای کسانی که تکلیف شما را خدا در قرآن معلوم کرده! کیفر شما را خدا در قرآن معلوم کرده! دقت کنید این آیه را! «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ یُقَتَّلُوا» تا میرسد به این آیه؛ «إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ». این آیه مربوط به همین منافقین و ضد خلقی هاست. اینهایی که گاهی بوسیله بمبگذاری و گاهی مسلحانه میآیند برای مبارزه با چی؟ با اسلام و با مسلمانها! چون مبارزه با شما مسلمان ها، خدا او را به حساب خودش گذاشته و به حساب پیامبرش گذاشته: «انمَّا جَزاءُ الذَّینَ یحُاربِوُنَ اللهَّ وَ رَسُولهُ» همینهایی که در خیابانها حرکت میکنند و با ا سلحه سرد و گرم به جان بندگان خدا میافتند، اینها محاربند. با کی در نبردند؟! نه با شما، بلکه با خدا و پیامبرش.»
پنجمین شهید محراب
آیت الله اشرفی اصفهانی در ظهر روز جمعه، ۲۳ مهر ۱۳۶۱ به دست حسین خداکرمی معروف به موسی از عوامل سازمان تروریستی منافقین به شهادت رسید. البته قبل از آن نیز دو بار به معظم له سوء قصد شده بود. یک بار در سال ۱۳۵۹ با پرتاب یک بمب صوتی به منزل ایشان و دگر بار در ۵ مرداد ۱۳۶۰ که به دلیل گیر کردن گلوله در اسلحه، ترور ناکام ماند و عوامل پس از پرتاب نارنجک متواری شده بودند. امام جمعه کرمانشاه پس از این ترور ناموفق در مصاحبهای گفته بود: «در اینگونه سوءقصدها مسئله جان خود من مطرح نیست، زیرا من شخصاً آماده شهادتم؛ ولی حفظ جان شخصیتها از نظر روند سیاسی مملکت، باید مورد توجه قرار گیرد». گفتنی است که در ۱۱ آبان سال ۱۳۵۸ آیت الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی، امام جمعه تبریز و اولین شهید محراب در جمهوری اسلامی ایران، توسط گروهک فرقان ترور شده بود. قبل از آن نیز آیت الله مدنی، امام جمعه همدان و تبریز در ۲۰ شهریور و آیت الله دستغیب، امام جمعه شیراز در ۲۰ آذر ۱۳۶۰ به شیوه انتحاری توسط منافقین شهید شده بودند. در ۱۱ تیرماه ۱۳۶۱ هم آیت الله صدوقی، امام جمعه یزد، توسط منافقین به شهادت رسیده بود. از این رو آیت الله عطاءالله اشرفی اصفهانی به پنجمین شهید محراب معروف و مشهور است.
رفع شبهه
برخی به دلیل اینکه خدا کرمی در آن روز لباس بسیجی پوشیده بود، وی را عامل نفوذی تلقی کردند. اما در آذر ۱۳۶۱ دادستانی کرمانشاه، نفوذی بودن خداکرمی را قویاً تکذیب کرد و افزود: شخص تروریست از منافقان بوده است. در آن مقطع به دلیل شهادت برخی امامان جمعه، تمهیداتی برای حضور در نماز جمعهها در نظر گرفته شده بود. از این رو خداکرمی تروریست ۱۹ ساله برای فریب افکار عمومی و ایجاد اعتماد حفاظت ستاد برگزاری نماز جمعه، با لباس خاکی بسیجی که پشت آن نوشته شده بود: «رفتن به جبههها یک وظیفه الهی است» خود را به آیت الله اشرفی اصفهانی رساند و ضامن نارنجکهای متصل به خود را کشیدکه به شهادت پنجمین شهید محراب انجامید.
تلاش برای برون رفت از بی هویتی
همکاری وسیع مردم با نهادهای اطلاعاتی امنیتی، فضا را برای منافقین ناامن کرده بود. آنها که قبل از آن ضربات مهلکی را دریافت کرده بودند (کشته شدن موسی خیابانی در بهمن ۱۳۶۰ و شناسایی و انهدام خانه تیمی محمد ضابطی در اردیبهشت ۱۳۶۱)، عملاً کلیه ارتباطات تشکیلاتی سازمان خود را از هم پاشیده میدیدند. از این رو منافقین برای برون رفت از ناکامیهای پیاپی، به ترور امامان جمعه رو آوردند تا به باور خود، هم حلقه اتصال امام امت را با امت قطع کنند و هم به نوعی به ترمیم سازمان متلاشی خود بپردازند. اما شهادت این علمای انقلابی از جمله شهید اشرفی اصفهانی نه تنها پایان راه نبود، بلکه گواهی است بر استمرار دفاع از وحدت، عدالت، حقانیت و پایبندی به اصول انقلاب اسلامی.
پژوهشگر: فرشته مقدم
انتهای پیام