هادی بهنود، فرزند و برادر شهدا، در سیوهشتمین جلسه دادگاه منافقین اعلام کرد که پدر و برادرش به دلیل نصب عکس شهدا و رهبران انقلاب در مغازهشان توسط سازمان مجاهدین خلق ترور شدند.

به گزارش فراق، در جلسه علنی دادگاه منافقین، هادی بهنود، فرزند شهید حسین بهنود و برادر شهید حمید بهنود، اظهار داشت: پدر و برادرم در سالهای ۱۳۶۱ و ۱۳۶۳ در مغازه خواربارفروشی در خیابان آذربایجان تهران به دلیل نصب عکس شهدا و رهبران انقلاب ترور شدند.
وی افزود که منافقین بارها با پرتاب کوکتل مولوتف و نارنجک به مغازه آنها حمله کرده و در دو نوبت، پدر و برادرش را با رگبار گلوله به شهادت رساندند.
هادی بهنود گفت: این دو شهید عزیز کار خاصی انجام نمیدادند و فقط مغازهدار بودند. هر دو در حالی که مشغول کار بودند و نه مسلح، نه عضو گروه خاصی و نه دارای منصب بودند. آنها فقط کاسب بودند و از حزباللهیهای محل به شمار میرفتند.
وی تصریح کرد: از محضر دادگاه تقاضا دارم که به این مسئله ورود کنند و سردمداران کفر و نفاق را تحت تعقیب قرار دهند، ۱۴ هزار شهید به همین صورت دادهایم و خود نام منافقین دلیل محکومیت آنهاست.
فرزند شهید افزود: این گروهک ۴۰ سال است که مستمر و پیوسته عملیات ترور انجام میدهد، جاسوسی میکند و با دشمنان اسلام، ایران و انقلاب همکاری میکند. اینها قابل دفاع نیستند. مدارکی هم هست که از پدرم باقی مانده و به وکیل ارائه شده، اما نظرم این است که رسیدگی جدی شود. میدانم که در دادگاههای بینالمللی کاری نمیشود کرد، چون آنها خود عامل این جنایتها هستند، ولی حداقل در اینجا پیگیری شود.
فرزند حسین بهنود در پاسخ به سئوال قاضی دادگاه منافقین که پرسید که آیا اعضای دیگر خانواده شما هم در ترور مجروح یا شهید شدند؟، گفت: بله، پسرعمویم علی درخشان در حزب شهید شد، پسرخالهام در خاک فلسطین توسط اسرائیل شهید شد، دو نفر از نوههای عمویم در جبهههای جنگ شهید شدند، یک پسرعمو که ارتشی بود به دلیل مجروحیت شیمیایی شهید شد. ما شهدای زیادی داریم.
بهنود با نشان دادن عکس برادر و پدرش گفت: این یکی از برادرانم هست که ترکش خورد و ۵-۶ سال بعدش فوت کرد. این هم در اثر انفجار نارنجک بود و پایش ورم خیلی زیادی کرده بود. این هم مصاحبهای که سالها پیش روزنامه جمهوری اسلامی درباره برادرم چاپ کرده بود، نشان میدهد که برادرم کارهای نبود؛ فقط کاسب ساده و حزباللهی بود، همان طور که عکسش هم نشان میدهد. روبروی مغازهمان یک کتابفروشی بود دوبار کوکتل انداختند و دوبار نارنجک. یکی از نارنجکها عمل کرد و یکی دیگر نه. مغازه ما طوری شده بود که حتی حزباللهیها هم دیگر به خاطر ترس به داخل مغازه نمیآمدند، چون میگفتند ممکن است هر لحظه مغازه منفجر شود. یک بار یک خانم از شمرون آمده بود، و مناسبات ما را نداشت، به مغازه آمد. خانوادهشان بالا شهرنشین بودند و مدل زندگیشان با ما متفاوت بود. همان موقع نارنجک انداختند و آن بنده خدا هم زخمی شد. برایشان فرقی نمیکرد، چون آن خانم اصلاً کاری به این مسائل نداشت و فقط مشتری بود.
وقتی قاضی دهقانی از بهنود سئوال کرد که این افراد شناسایی و دستگیر شدند، بهنود اظهار کرد: بله، مهران اصدقی و همراهانش که اقرارهایشان موجود است، همه اعدام شدند، حتی شش نفری که چهار نفرشان عملیاتی بودند. یکی از آنها یک جوان ۱۶ ساله بود.
همسر شهید حمید بهنود نیز گفت: همسرم در ۲۹ سالگی ترور شد و پیش از آن تهدیدات تلفنی و تعقیب داشتیم. فرزند شهید ناصر حسنی نیز اظهار داشت: «پدرم در سال ۱۳۶۱ در جاده قائمشهر به ساری به دلیل فعالیت بسیجی و داشتن کارت بسیج، توسط منافقین ترور شد و پیکرش با پنج گلوله پیدا شد.»
وکیل شکات در پایان در این خصوص گفت: بر اساس اعترافات محمد طاهر تیموری که فرمانده یکی از واحدهای عملیاتی منافقین بوده است، آن دوران خط این بوده که صاحبان دست فروشیها و مغازهها و ماشینهایی که عکس امام یا شهید بهشتی و یا شهید آیت را دارند، حتما باید ترور شوند.
انتهای پیام