خواهر شهید حسن بیناباجی گفت: داغی که منافقین بر دل ما گذاشتند هیچوقت از بین نرفت.

به گزارش فراق، خواهر شهید حسن بیناباجی در دیدار با تعدادی از دستاندرکاران کنگره ۱۸ هزار شهید استان خراسان رضوی بههمراه نمایندگان بنیاد هابیلیان اظهار داشت: پدرم بعد از ۴۰ سال که از شهادت برادرم گذشته بود و ایشان در قید حیات بودند، هر زمان که سفره میانداختیم اشکشان جاری میشد، به عکس برادرم نگاه میکردند و میگفتند، خدا لعنت کند منافقین را.
در ادامۀ این دیدار، برادر شهید بیناباجی به زندگی برادر شهیدش اشاره کرد و گفت: برادرم در کنار درس خواندن در کمیته انقلاب اسلامی هم فعال بود. دورهها و آموزشهای فشردهای را گذرانده بود و در جبهه هم فعالیت داشت.
محمدرضا بیناباجی سپس به سوءقصدهایی که به جان برادرش شده بود اشاره کرد و در پایان نحوۀ شهادت برادرش را در ۱۸آبان۱۳۶۰ بهدست منافقین بازگو کرد.
دبیر کل بنیاد هابیلیان نیز در این دیدار به موضوع محاکمۀ منافقین در کشور پس از گذشت ۴دهه اشاره کرد و گفت: آمریکا پس از سقوط برجهای دوقلو در این کشور راه افتاده و با شکایت خانوادههای قربانیان این حادثه حکم گرفت و به سایر کشورها حمله کرد. ما را هم که در بیرونراندن القاعده همکاری کرده بودیم، همدست القاعده معرفی کردند و با رأی دادگاه اموال ایران را مصادره کردند.
هاشمینژاد در ادامه با اشاره به کمکاریهای صورتگرفته در خصوص قربانیان ترور گفت: ما برای اثبات این واقعیت که قربانی تروریسم هستیم، کاری انجام ندادیم و در مقابل حتی منافقین از دهۀ ۶۰ به دنبال کارهای قضایی و محکومیت جمهوری اسلامی بودند.
شهید حسن بیناباجی در سال ۱۳۴۰ در بیناباج گناباد متولد شد. تولد او همچون بسیاری از شهداء در میان خانوادهای مستضعف و در عین حال مذهبی بود. او از همان اوان کودکی با فقر و استضعاف آشنا شد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت به پایان رسانید و در دبیرستان نواب صفوی به ادامه تحصیل پرداخت. در اوج انقلاب اسلامی ایران او نیز از کسانی بود که بر علیه طاغوتیان زمان فریاد برآورد و با امت پرخروش در تظاهرات خیابانی شرکت مینمود و علاوه بر آن در محله عدل خمینی مشهد نمونه ای از یک مبارز ِ متقی بود و در دبیرستان نیز به عنوان فردی انقلابی شناخته شده بود. در ۲۲ بهمن حسن به آرزوی دیرینه اش که همان پیروزی انقلاب اسلامی بود رسید. با پیروزی انقلاب اسلامی شهید بیناباجی در سنگر مدرسه، به افشای روشهای اغفال گرانه گروهکهای ضد انقلاب اهتمام ورزید.
وی زمانی که انقلاب اسلامی ایران نیاز مبرمی به نیروهای مؤمن داشت ندای امام (ره)را لبیک گفته و به عضویت کمیته انقلاب اسلامی در آمد .باشروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران او نیز همانند تمام جوانان مشتاق ایران راهی جبهه های دفاع مقدس گردید و ماهها در جبهه ها بود پس از بازگشت وی به مشهد بود که منافقین اعلام جنگ مسلحانه علیه جمهوری اسلامی نمودند و هم صدا با آنها بنی صدر خائن نیز شروع به کارشکنی و خیانتهای مدوام بر علیه انقلاب نمود.حسن نمی توانست این خیانتها را ببیند و ساکت بنشیند چراکه او در میدانهای مبارزه و جبهه ها رشادتها و شهادتها را دیده بود و نیک می دانست که این پیروزی ثمره خون هزاران شهید و معلول است و نمی بایست به سادگی ثمره خونهای پاک شهداء را از دست داد.و به همین خاطر مبارزه پیگیر را علیه این کوردلان مزدور آغاز کرد و سرانجام در شب ۱۸آبان۱۳۶۰ طی یک تعقیب و گریز با منافقین به شهادت رسید.
قسمتی از وصیت نامه شهید حسن بیناباجی:
سلام بر شما پدرو مادر خوب و مهربانم ، سلام بر شما پدرو مادری که زجرها کشیدید و فداکاریها کردید تا من را به این سن وسال رساندید که بتوانم این چنین فداکارانه در سپاه اسلام قرارگرفته و به فرمان اماممان با سربازان بعثی و کافر صدام که علیه انقلاب و اسلام برخواستهاند به مبارزه برخیزم.
برادران و خواهران مسلمان؛
این انقلاب را همیشه همچون حال حمایت نمایید که سعادت همه شما در پیروزی کامل این انقلاب است… از مبارزه با آمریکا هرگز غفلت ننمائید که آمریکا در پی فرصت است و مثل اکنون با الهام از رهنمودهای امام در دهان امپریالیست بزرگ و شیطان صفت بزنید.
انتهای پیام