تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق که در ادبیات سیاسی به نام «منافقین» شناخته میشود، از بدو تأسیس تا به امروز، همواره مسیری پر از ترور، خیانت و وابستگی به بیگانگان را پیموده است.
به گزارش فراق، این تشکیلات که در سال ۱۳۴۴ با شعارهای مبارزه با رژیم پهلوی و دفاع از خلق شکل گرفت، خیلی سریع تغییر ماهیت داد و بهتدریج به ابزاری در دست سرویسهای اطلاعاتی بیگانه، بهویژه سیا و موساد، تبدیل شد.
در این نوشتار به بهانه تجاوز رژیم غاصب صهیونیستی به میهن عزیزمان با تکیه بر موارد جاسوسی به بررسی سابقه همکاری مجاهدینِ خائن با این رژیم و نقش آنها در مزدوری برای بیگانگان و خیانت به منافع ملی ایران پرداختیم.

مجاهدین خلق؛ از همکاری با ساواک تا جاسوسی برای شوروی
سابقه خیانت، مزدوری و وطنفروشی در تشکیلات مجاهدین به پیش از انقلاب اسلامی باز میگردد. مسعود رجوی در دهه ۱۳۵۰، با ساواک، سازمان امنیت رژیم پهلوی، همکاری کرد و اطلاعات خانههای تیمی و اعضای کلیدی سازمان را لو داد. این اقدام منجر به دستگیری و اعدام بسیاری از بنیانگذاران اولیه سازمان شد. این خیانت نشان داد که رجوی از همان دوران فقط به دنبال حذف رقبای درونسازمانی و در سودای ریاست بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۵۸، محمدرضا سعادتی، از اعضای ارشد مجاهدین، به اتهام جاسوسی برای سرویس اطلاعاتی شوروی (کا.گ.ب) دستگیر شد. سعادتی در ملاقاتی با ولادیمیر فیسینکو، مأمور شوروی، در شرکت نولکو (پوششی برای فعالیتهای جاسوسی سازمان)، اسنادی از جمله پرونده سرلشکر مقربی در آرشیو ساواک را به طرف شوروی تحویل داد. این اقدام، که با هدف تأمین منافع بیگانه انجام شد، منجر به محکومیت و اعدام او در سال ۱۳۶۰ شد. این ماجرا هم پس از انتشار جزئیات آن فاش نمود که ابزار بودن برای قدرتهای خارجی از راهبردهای اصلی این تشکیلات است.
همدستی با صدام و نقش در جنگ تحمیلی
یکی از سیاهترین فصلهای تاریخ تشکیلات رجوی، همکاری آنها با رژیم بعث صدام حسین در طول جنگ تحمیلی (۱۳۶۷-۱۳۵۹) است. این تشکیلات خائن در دوران جنگ تحمیلی عملا به بخشی از ارتش صدام تبدیل و علیه سرزمین مادری خود وارد جنگ شد. مجاهدین از همان ابتدای جنگ تحمیلی، اطلاعات نظامی ایران را از طریق جاسوسی به رژیم بعث ارائه کردند و حتی پس از اعلان رسمی پایان جنگ نیز در عملیاتی موسوم به «فروغ جاویدان» (۱۳۶۷) به صورت مستقیم علیه ایران وارد جنگ شدند. این خیانت آشکار که در راستای منافع دشمنان ایران انجام میشد، چهره واقعی این تشکیلات وطنفروش را برای ملت ایران عیان کرد.
ارتباط با موساد
از اوایل دهه ۱۳۸۰، رژیم صهیونیستی به دلیل نیاز به اهرمی علیه ایران، به تشکیلات رجوی علاقهمند شد. اولین تماس فیزیکی بین نمایندگان مجاهدین و مأموران اطلاعاتی رژیم غاصب در دسامبر ۱۹۸۸ در منطقهای روستایی در جنوب ولز برقرار شد. در این دیدار، که با میانجیگری سرویس اطلاعاتی عراق انجام گرفت، تهدید اسرائیل به بمباران تأسیسات هستهای عراق مطرح شد و مجاهدین بهعنوان کانالی برای انتقال اطلاعات مورد استفاده قرار گرفتند.
موساد در دهه هفتاد عملیات محرمانهای را در چند منطقه از جهان با عنوان «عصر جدید» انجام داد که شامل انفجار و عضوگیری از مزدوران از جمله شهروندان کشورهای عربی با هدف ممانعت از ساخت رآکتور هستهای توسط صدام بود اما این عملیات به هدف خود نرسید و رژیم صهیونیستی تصمیم گرفت این رآکتور را نابود کند.
دومین ملاقات در سال ۱۹۹۶ در خانهای امن متعلق به مجاهدین در حومه منچستر انجام شد. این بار، به صراحت اعلام شد که طرف مقابل، مأموران موساد هستند. این دیدار، که توسط ابراهیم ذاکری، رئیس وقت اطلاعات سازمان، هدایت میشد، نقطه عطفی در همکاریهای اطلاعاتی بین دو طرف بود.
یکی از برجستهترین نمونههای همکاری مجاهدین با موساد، عملیات فریب خبری در تابستان ۲۰۰۲ بود که طی آن، اطلاعات جعلی درباره تأسیسات هستهای نطنز و اراک توسط واحد جنگ روانی موساد به مجاهدین منتقل شد و این سازمان آن را بهعنوان «افشاگری» منتشر کرد. این اقدام مجاهدین که اولین سفارش رسمی از سوی رژیم صهیونیستی بود به تشدید فشارهای بینالمللی علیه ایران کمک کرد.
سه محور اصلی خیانت مجاهدین در پرونده هستهای
۱- همکاری با موساد و سیا
جان مککین، سناتور آمریکایی، در نامهای به باراک اوباما در سال ۲۰۱۵ صراحتاً اعلام کرد:
«مجاهدین خلق در جمعآوری اطلاعات از تأسیسات هستهای ایران بسیار مفید بودهاند و باید مورد حمایت قرار گیرند.»
این اعتراف خود گواه روشنی بر همکاری مجاهدین با دستگاههای امنیتی دشمن بود.
۲- ترور دانشمندان هستهای ایران
بر اساس کتاب «برخیز و بیدرنگ او را بکش» اثر رونن برگمن، روزنامهنگار اسرائیلی، ترور دانشمندان هستهای ایران بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ با همکاری مستقیم موساد و عناصر مجاهدین خلق انجام شده است.
فیل جرالدی، افسر سابق سیا، نیز تأیید کرده که موساد از شبکه مجاهدین برای شناسایی و ترور دانشمندان ایرانی استفاده کرده بود.
۳- برگزاری کنفرانسهای تبلیغاتی و انتشار اطلاعات جعلی
مجاهدین خلق در طول دو دهه اخیر، بیش از ۱۰۰ کنفرانس ضدایرانی در کشورهای مختلف برگزار کردند تا با تحریف واقعیتها، جو رسانهای منفی علیه ایران ایجاد کنند. برخی از مهمترین ادعاهای کذب این گروه شامل:
سال ۲۰۱۰: ادعای کشف یک سایت هستهای مخفی در غرب تهران (که حتی مقامات آمریکایی آن را رد کردند).
سال ۲۰۱۱: جعفرزاده، سخنگوی مجاهدین، در واشنگتن ادعا کرد ایران در مجتمع تابا کرج در حال ساخت دهها هزار سانتریفیوژ است.
سال ۲۰۱۲: پس از انتخابات ریاستجمهوری و امیدواری به حل دیپلماتیک بحران، منافقین مدعی شدند ایران در حال ساخت یک مرکز هستهای زیرزمینی در شرق دماوند است.
تمام این ادعاها توسط بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی رد شد، اما هدف اصلی، تداوم فشارها و توجیه حمله احتمالی به ایران بود.
حتی پس از امضای توافق برجام در سال ۲۰۱۵، مجاهدین به فعالیتهای خرابکارانه خود ادامه دادند. در اردیبهشت ۱۳۹۶، سخنگوی سازمان در آمریکا ادعا کرد ایران بهصورت مخفیانه در پارچین به فعالیتهای هستهای ادامه میدهد، در حالی که بازرسیهای آژانس این ادعا را تکذیب کرد.
در آخرین نمونه هم، ماه پیش بود که مجاهدین در نمایشی که توسط «فاکس نیوز» برجستهسازی شد مدعی وجود یک سایت هسته ای مخفی در سمنان باز هم با استفاده از اطلاعات رسیده توسط ارباب صهیونی خود شدند، اما با واکنش سریع نمایندگی جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل متحد که آن را «ساختگی» و «روش کار گروهک تروریستی منافقین» دانسته بود، ناکام ماندند.
نمایندگی جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل در این خصوص با انتشار بیانیه ای افزود: «روشکار گروهک تروریستی منافقین حکایت از این دارد که این گروهک، گزارشهای ساختگی را در قالب یافتههای بهاصطلاح اطلاعاتی در اختیار سرویسهای غربی از جمله آمریکا قرار میدهد تا کسب اعتبار کند.»
نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل اضافه کرد: « اما وقتی این سازمانها به بیاعتباری آن پی میبرند، مشتری بعدی خود را در رسانههای غربی انتخاب میکند تا از ظرفیت آنها برای موجسواری بهرهمند گردد.»
مجاهدین بدون فرانسه و رژیم صهیونیستی قادر به ادامه حیات نیستند
مهمترین نکته در تحلیل وضعیت امروزی مجاهدین خلق این است که این تشکیلات بدون حمایت مالی، لجستیکی و سیاسی قدرتهای خارجی، بهویژه فرانسه و رژیم صهیونیستی، قادر به ادامه حیات نیست. پس از اخراج از عراق و انتقال به آلبانی، مجاهدین بهطور کامل به حمایتهای مالی و اطلاعاتی اسرائیل وابسته شدهاند. فرانسه نیز با میزبانی مسعود و مریم رجوی در دهههای گذشته، نقش مهمی در حفظ این تشکیلات ایفا کرده است.
اظهارات بسیاری از اعضای جدا شدهِ تشکیلات، مانند مسعود خدابنده، سرتیم سابق حفاظت مسعود رجوی، نیز این وابستگی را تأیید میکند. خدابنده بارها فاش کرده که موساد و مجاهدین همکاری نزدیکی برای ایجاد آشوب در ایران دارند.
مجاهدین خلق در تمامی این سالها یک هدف اصلی داشتند: تحریک غرب و رژیم صهیونیستی برای حمله نظامی به ایران. امروز آنها تنها یک ابزار در دست دشمنان ایران هستند و هرگونه ادعای مبارزه برای آزادی از سوی آنها، دروغی بیش نیست.
اما آن چه بدیهی است این گروه فرومایه و پست هیچ اهمیتی برای ایرانیان ندارند و هیچگاه نیز در راستای منافع ملت ایران عمل نکردند ولی نمیتوان خیانتهای آنها را هم نادیده گرفت.
انتهای پیام