رویدادهای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ (۲۷ خرداد ۱۳۸۲)، زمانی که مریم قجر عضدانلو، زن غیرشرعی مسعود رجوی در فرانسه دستگیر شد، نقطه عطفی در تاریخ تشکیلات مجاهدین خلق بود که موجی از نارضایتی را در میان اعضای آن به دنبال داشت.

به گزارش فراق، این دستگیری، که به اتهام فعالیتهای تروریستی و پولشویی توسط پلیس فرانسه انجام شد، شکاف عمیقی میان سرکرده تشکیلات و بدنه ایجاد کرد.
شوک دستگیری و ابهامات اولیه
بر اساس روایتهای اعضای سابق سازمان، خبر دستگیری مریم رجوی در قرارگاه اشرف با شگفتی و ناباوری همراه بود. بسیاری از اعضا، که در شرایط دشوار و تحت فشار روانی در عراق به سر میبردند، حتی از حضور رجوی در فرانسه بیاطلاع بودند. یکی از اعضای سابق در خاطرات خود مینویسد: «وقتی خبر دستگیری اعلام شد، سؤالم این بود که مریم رجوی کی به فرانسه رفته؟ این سؤال در ذهن همه بود، نه خود دستگیری.» این ابهام، بهسرعت به احساس «خنجر از پشت» در میان اعضا تبدیل شد، زیرا رهبری سازمان پیشتر شعارهایی از «فداکاری» و «مقاومت تا پای جان» سر داده بود.
این رویداد، بهویژه پس از آن رخ داد که مسعود رجوی، در پیامهای خود ادعا کرده بود که او و مریم رجوی در «شدیدترین بمبارانها» حضور دارند. اما با دستگیری مریم در فرانسه، اعضای سازمان متوجه شدند که این ادعاها نادرست بوده و او مدتها پیش از قرارگاه اشرف خارج شده بود. این تناقض، به بیاعتمادی نسبت به مسعود رجوی نیز دامن زد، تا جایی که برخی اعضا گمان کردند او نیز ممکن است از عراق گریخته باشد. تا امروز، عدم حضور علنی مسعود رجوی این تردیدها را تقویت کرده است.
نارضایتی و ریزش نیروها
دستگیری مریم رجوی، جرقهای برای موج گستردهای از نارضایتی در قرارگاه اشرف بود. اعضای سازمان، که خود را در شرایطی «جهنمی» توصیف میکردند، احساس کردند که رجوی به جای فداکاری، به دنبال حفظ جان خود بوده است. در نشستهای داخلی، معروف به «عملیات جاری»، اعضا علناً از این اقدام انتقاد کردند. یکی از اعضای جدا شده میگوید: «همه میگفتند اگر قرار بر حفظ جان بود، ما هم جانمان را دوست داشتیم. چرا ما باید در اشرف بمانیم و رهبران در امان باشند؟»
این نارضایتی، به ریزش گسترده نیروها منجر شد. بسیاری از اعضا در اولین فرصت، جدایی خود را اعلام کردند. مریم رجوی، پس از آزادی از بازداشت در فرانسه، در نشستی آنلاین با اعضا تلاش کرد این بیاعتمادی را خنثی کند. او ادعا کرد که به دستور مسعود رجوی و برای «انتقال صدای مقاومت» به اروپا رفته بود. اما این توضیحات، خشم اعضا را فرو ننشاند و جداییها ادامه یافت.
پیامدهای دستگیری و وضعیت کنونی
دستگیری مریم رجوی در ۲۰۰۳، که به اتهاماتی نظیر حمایت از فعالیتهای تروریستی و پولشویی انجام شد، نهتنها به توقیف اسناد و اموال سازمان در فرانسه منجر شد، بلکه چهرهای از سرکردگان را به نمایش گذاشت که به گفته اعضای سابق، «بیشتر به فکر منافع شخصی بود تا آرمانهای ادعایی.»
گزارش رسانههای بینالمللی امروز نیز به پلیدی جریان مجاهدین خلق و خیانت آنها به ملت ایران اشاره دارند. مقالهای در مؤسسه امریکن انترپرایز (AEI) در ۱۷ ژوئن ۲۰۲۵، این سازمان را به دلیل عدم واکنش مؤثر به تحولات اخیر ایران، «فاقد مشروعیت» توصیف کرد.
واکنش رسانههای بین المللی در حالی است که تشکیلات مجاهدین در شرایط اخیر که ایران مورد تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا قرار گرفته، علاوه بر اینکه موضع نگرفته بلکه با برگزاری تجمعات در برخی کشورهای اروپایی بر طبل جنگ با ملت ایران نیز میکوبد.
البته این خطای استراتژیک صهیونیستها و آمریکا، یادآور توهمات مجاهدین خلق در بهمن ۶۰ است. آنها نیز فکر میکردند با حمله به شهرهای ایران، مردم به حمایت از آنها برخواهند خاست. اما مردم ایران، دست در دست هم، نهتنها منافقین را پس زدند، که با اتحاد خود آنها را به حاشیه تاریخ راندند. امروز هم صهیونیستها در همان تله گرفتار شدهاند. آنها باور نمیکردند که ایرانیان، از هر قشر و گروه، اینگونه یکپارچه در برابر تجاوز بیاستند و از وطن و هموطنانشان دفاع کنند.
مردم ایران که بارها در آزمونهای سخت تاریخی سربلند بیرون آمدند، اینبار نیز، با اتحادی مثالزدنی، نشان دادند که هیچ توطئهای نمیتواند پیوند آنها با میهن را سست کند. صهیونیستها، استکبار و منافقین، در توهم سرنگونی و تفرقه، باز هم شکست خوردند. ایران، با مردمی متحد و غیور، همچنان استوار ایستاده است و این اتحاد، پاسخی است کوبنده به هر آنکه خیال خیانت به این خاک را در سر دارد.
انتهای پیام