نشستهای موسوم به «غسل» در تشکیلات مجاهدین خلق، یکی از جنجالیترین و پرحاشیهترین ابتکارات مسعود رجوی، رهبر این سازمان، به شمار میروند.

به گزارش فراق، این نشستها با هدف ادعایی «پالایش روحی» و «سبک شدن افراد از گناهان» طراحی و بهسرعت به یکی از عوامل اصلی فروپاشی اخلاقی و تخریب روابط انسانی در میان اعضای تشکیلات تبدیل شدند. برخلاف نشستهای «عملیات جاری» که به مسائل اجرایی و روزانه اختصاص داشتند و خود به دلیل ترویج فرهنگ «خبرچینی» مورد انتقاد اعضای سازمان بودند، نشستهای غسل به دلیل ماهیت عمیقاً شخصی و تخریبکننده حریم خصوصی، تبعاتی بهمراتب سنگینتر به دنبال داشتند.
ریشه و هدف اولیه نشستهای غسل
مسعود رجوی، با الهام از مفهوم اعتراف در برخی آیینهای مذهبی مانند کلیسای کاتولیک، نشستهای غسل را بهعنوان ابزاری برای «خالیالذهن» کردن اعضا و آزادسازی آنها از «گناهان» و افکار ناپاک معرفی کرد. هدف ظاهری این بود که افراد با بیان صریح تخیلات، احساسات یا افکار شخصی خود در جمع، از بار روانی این افکار رها شوند و با تمرکز بیشتری به فعالیتهای تشکیلاتی بپردازند. اما این ایده به سرعت به بستری برای نقض حریم خصوصی، تحقیر اعضا و ایجاد تنشهای عمیق در روابط انسانی تبدیل شد.
ماهیت نشستهای غسل و پیامدهای آن
در این نشستها، اعضا ملزم بودند در حضور جمع، جزئیات خصوصیترین افکار و احساسات خود را، بهویژه در مورد مسائل جنسی، بیان کنند. به عنوان مثال، فردی ممکن بود اعتراف کند که هنگام دیدن یکی از اعضای دیگر، افکار یا تخیلات جنسی به ذهنش خطور کرده است. این اعترافات، بهویژه زمانی که به خویشاوندان یا همسران سابق دیگر اعضا اشاره داشت، عواقب ویرانگری به دنبال داشت. برای نمونه، تصور کنید فردی بشنود که یکی از همتشکیلاتیها درباره خواهر یا همسر سابق او چنین افکاری داشته و آن را در جمع بازگو کرده است. این موضوع نهتنها به تحقیر و تخریب عزت نفس افراد منجر میشد، بلکه روابط میان اعضا را به شدت مخدوش میکرد و در مواردی به دشمنیهای عمیق و حتی اقدامات تلافیجویانه میانجامید.
این نشستها بهتدریج تمامی حدود و حریمهای اخلاقی و انسانی را در تشکیلات از بین بردند و فضای بیاعتمادی، سرخوردگی و نفرت را در میان اعضا تقویت کردند. در مواردی، این اعترافات بهانهای برای سوءرفتارهای اخلاقی شدند و حتی گزارشهایی از اقدامات غیراخلاقی در تشکیلات به گوش میرسید که گاه لو میرفتند و مشکلات جدی برای رهبری سازمان به وجود میآوردند.
واکنش مریم رجوی و تلاش برای مدیریت بحران
مریم رجوی، در مواجهه با این مشکلات و بهویژه زمانی که تخلفات اخلاقی در تشکیلات افشا میشد، تلاش کرد با توجیهات ایدئولوژیک از فروپاشی تشکیلاتی جلوگیری کند. او در نشستها اعلام میکرد که «بالاترین گناه، تجاوز به حقوق مردم و استثمار انسان از انسان است»، نه تخلفات اخلاقی. این سخنان به نوعی تلاش برای کم اهمیت جلوه دادن جرایم اخلاقی بود تا از خروج یا فرار اعضای سرخورده جلوگیری شود. اما این توجیهات نتوانست مانع از سرخوردگی و جدایی برخی اعضا شود. بسیاری از افرادی که آبروی خود را در این نشستها از دست رفته میدیدند، یا از تشکیلات خارج میشدند یا حتی دست به فرار میزدند.
تناقضات و طنز تلخ
نکته قابلتوجه این است که نشستهای غسل، در کنار تمامی تبعات منفی، گاه به سوژهای برای طنز و تمسخر در میان اعضا تبدیل میشدند. به عنوان مثال، برخی اعضا که مشکلاتی مانند لکنت زبان داشتند، هنگام بیان «فاکت»های خود در نشستها، با لحنی غیرعادی و خندهدار صحبت میکردند که به جای ایجاد حس جدیت، به سوژهای برای خنده در میان اعضا تبدیل میشد. این طنز تلخ، خود نشانهای از عمق تناقضات این نشستها بود که قرار بود فضایی پالایشگر ایجاد کنند، اما در عمل به مسخرهبازی و تحقیر ختم میشدند.
تأثیرات عمیق و جبرانناپذیر
نشستهای غسل به ابزاری برای تخریب اعتماد، ایجاد دشمنی و حتی مرگهای مشکوک در تشکیلات تبدیل شدند. برخی گمانهزنیها حاکی از آن است که مرگهای ناگهانی برخی اعضا ممکن است به تنشهای ناشی از این نشستها مرتبط باشد، هرچند سازمان هرگز این مرگها را بهطور شفاف توضیح نمیداد و معمولاً به بیماری یا دلایل دیگر نسبت میداد.
بنبست تشکیلاتی
با وجود آگاهی مسعود رجوی از تبعات منفی این نشستها، او قادر به توقف آنها نیست. توقف نشستهای غسل میتواند به معنای پذیرش شکست پروژه «انقلاب ایدئولوژیک» مریم رجوی باشد که ضربهای بزرگ به اعتبار رهبری سازمان وارد میکند. در نتیجه، این نشستها به «میدان مین» تشکیلاتی تبدیل شدهاند که هر بار برگزاری آنها، تلفات انسانی و روانی جدیدی به بار میآورد. این تلفات، از فروپاشی روابط انسانی تا جدایی و فرار اعضا، همگی نشاندهنده عمق بحران در تشکیلات مجاهدین خلق هستند. این نشستها همچنان بهعنوان زخمی باز در ساختار این سازمان باقی ماندهاند.
سعید محمدپور
فراق
انتهای پیام