در سازمان مجاهدین خلق، به دستور مستقیم مسعود رجوی، همواره تلاش شده است که افراد با یکسری واژهها زندگی کنند و در هنگام بروز مشکلات، به آن واژهها پناه ببرند و از آنها برای بهبود وضعیت فردی خود استفاده کنند.
به گزارش فراق، یکی از این واژهها که بسیار کاربرد داشته و دارد، واژه «پدر و مادر ایدئولوژیک» است که بهواسطه تلاشهای مسعود رجوی در میان افراد جا افتاده و پیر و جوان نمیشناسد!
این واژه بیشتر در نشستهای به اصطلاح ایدئولوژیک استفاده میشد، بهویژه زمانی که کسی به یاد خانواده و پدر و مادرش میافتاد. به افراد یاد داده بودند که در چنین مواقعی به خود القا کنند که به جای پدر و مادر واقعیشان، دو نفر وجود دارند که جای آنها را پر میکنند؛ یعنی مسعود رجوی نقش پدر و مریم رجوی نقش مادر را بازی میکند. کار به اینجا ختم نمیشد؛ زیرا در ادامه القائات رجوی، فرد باید به خود میقبولاند که ارزش معنوی این دو بسیار بیشتر از پدر و مادر واقعیشان است و حق ندارد آنها (پدر و مادر واقعیاش) را با مسعود و مریم مقایسه کند، زیرا این کار گناه محسوب میشد و مقامات رهبری سازمان را با پدر و مادری که از دیدگاه رجوی ارزش چندانی ندارند، مقایسه کرد.
آیا کار به اینجا ختم میشد؟ نخیر! مردان باید سایر زنان موجود در تشکیلات را نیز مانند خواهران خود میدیدند و هر فرد باید به خود میگفت که این زنان «خواهران ایدئولوژیک» من هستند و ارزش آنها برای من بسیار بالاتر از خواهران تنی من در خانوادهام است. بنابراین، باید نسبت به آنها غیرتی میشد و هر زمان که لازم بود، از آنها تا پای جان و آخرین قطره خونم دفاع کند و اجازه ندهد کسی به آنها چپ نگاه کند. به این ترتیب، فرد موظف میشد که نه تنها خود به آنها (یعنی زنان موجود در تشکیلات) نگاه نامحرمانه نداشته باشد، بلکه نباید اجازه میداد کسی دیگر نیز به آنها تعدی کند.
ولی واقعیت چیز دیگری بود. اکنون توضیح میدهم که چرا! یکی از ویژگیهای نشستهای موسوم به «غسل» این بود که مشخص میشد هیچ کس به این تئوری مسعود رجوی پایبند نبوده و مدام در حال عبور از خط قرمزهایی است که رجوی برای مردان جماعت کشیده بود. زیرا در فاکتهایی که در نشستهای غسل خوانده میشد، مشخص میشد که افراد با تصورات جنسی، مدام در حال تعدی و تجاوز به آن زنان هستند و هیچکس نیست که بخواهد در این مورد به خود سخت بگیرد!
لذا مشاهده میکنید که این واژهها بیشتر نمایشی بوده و بیشتر خوراک تشکیلاتی داشت تا اینکه واقعاً کسی به آنها پایبند باشد. چند بار خودم در حمامهای اشرف تصاویر مریم رجوی را دیده بودم که افراد با خود به حمام آورده بودند و برای ارضای خود از آنها استفاده میکردند. دیگر حساب بقیه مشخص بود. البته اینها مختص فقط مردان نبود و تا جایی که میدانستم، زنان نیز نسبت به مردان موجود در تشکیلات نگاههای جنسی داشتند.
البته به جز مسعود رجوی و مریم رجوی، هیچکس را در تشکیلات مقصر نمیدانم. بلاخره افراد چه مرد و چه زن باید به مسائل درونی خودشان پاسخ میدادند و در این میان، مسبب و مقصر اصلی مسعود رجوی بود که با قوانین مسخره و مشمئزکنندهاش تلاش میکرد مانند کلیسا رفتار کند و افراد را وادار به اعترافات جنسی و یا گناهان جنسی خود کند. ازدواج را ممنوع کرده و اجازه نمیداد که کسی اصلاً به فکر ازدواج بیفتد، چه برسد به اینکه اقدام عملی نماید. ولی خدا را شکر که بسیاری از کسانی که از مناسبات جهنمی رجوی خارج شدند، سر و سامان پیدا کردند و توانستند ازدواج کرده و به طلسم ظالمانه رجوی غلبه کنند و آن را باطل کنند.
متأسفانه، این مسائلی که فوقاً عرض کردم هنوز هم در تشکیلات رجوی جاری و ساری است و زن و مرد درگیر این موضوعات هستند و داستانی است بیپایان.
سعید محمدپور
عضو نجات یافته از فرقه رجوی
انتهای پیام