مجاهدین خلق یک گروه سیاسی و نظامی با رویکرد ایدئولوژیک است که تلقی خاص و ویژهای از دین و مذهب دارد. اعضای این سازمان در ساختار آهنین تشکیلاتی و در روند آموزش و تربیت کادرهای سازمانی، به تبعیت محض و مطلق از «ایدئولوژی» و «رهبر عقیدتی» ملزم هستند.
زنان در این ساختار و بافت فکری، باید حجاب کامل خود را رعایت کنند و الزامات اخلاقی و عقیدتی مجاهدین خلق را در پرهیز از جنس مخالف تبعیت کرده و نیازهای عاطفی خود را کاملاً سرکوب کنند. این وضعیت نامتعارف و تراژیک شامل کادرهای تشکیلاتی مرد نیز میشود.
«خشونت و رویکرد قهرآمیز و آنتاگونیستی» در سازمان مجاهدین خلق نه تنها یک تاکتیک، بلکه یک استراتژی فراگیر و به معنای ایدئولوژیک آن، مقدس است. تروریسم بهعنوان تاکتیک و استراتژی برای رسیدن به هدف و قدرت سیاسی، از بدو تشکیل این سازمان در دهه ۴۰ شمسی مورد پذیرش بنیانگذاران و رهبر عقیدتی فعلی مجاهدین خلق بوده است.
سبک زندگی و نوع نگاه به مفاهیم بنیادین زندگی در ماهیت تفکر ایدئولوژیک مجاهدین خاص و ویژه است و در تقابل و تعارض همهجانبه با مولفهها و انگارههای زیست اجتماعی در دنیای مدرن قرار دارد. هیچ شباهت و سنخیتی بین نوع و ماهیت تفکر، سلائق و علائق، روحیات و تمایلات نسل جوان ایرانی (اعم از دختر و پسر، نسل Z یا نسل نت) با بافت اخلاقی و رفتارشناسی کادرهای تشکیلاتی و آموزههای ایدئولوژیک و مذهبی رهبر عقیدتی مجاهدین خلق مشاهده نمیشود.
به دلیل سالها زیست و تنفس در ساختار ویژه و بافت عقیدتی و سیاسی فرقهای، دگماتیستی و ایدئولوژیک، رهبر عقیدتی، مسئولین و کادرهای تشکیلاتی امکان درک رویدادهای پرشتاب، دگرگونی و تغییرات گسترده در شیوه نگاه، روش و سبک زندگی در دنیای مدرن و ذهن انسان مدرن ایرانی را ندارند. به تعبیر هربرت مارکوزه، تئوریسین اصلی مکتب فرانکفورت و چپ نو، مجاهدین خلق مصداق عینی و بارز «انسان تک ساحتی» هستند که به مفهوم و جریان زندگی از دریچه نگرش تنگنظرانه، بازدارنده، آزاردهنده و محدودیتآمیز میپردازند.
به عبارتی دقیقتر و در تعریف و نیمنگاه به مجاهدین خلق، این سازمان، بهطور علمیتر و منطقیتر، فرقه مجاهدین خلق نوعی کنترل اجتماعی ایجاد کرده که تفکر انتقادی و آزادی واقعی را در مناسبات و روابط درونی تشکیلات خفه میکند. با غلبه تفکر دگماتیستی و ایدئولوژیک، فرهنگ، رفتار و اخلاق همگن، یکسان و یکنواختی شکل میگیرد که ایدههای انتقادی و خلاق، حق انتخاب، دگراندیشی و در نهایت تفکر و اندیشه انتقادی به حاشیه رانده میشود.
بهجرئت میتوان اذعان کرد که آموزهها و بنیادهای تفکر ایدئولوژیک فرقه مجاهدین خلق برای نسل جوان ایرانی و دنیای مدرن یک فاجعه غمانگیز، مخرب و ویرانگر است.
مروری بر سوابق و ماهیت مجاهدین
-سازمان مجاهدین خلق از سوی حکومت پهلوی، جمهوری اسلامی ایران و دولت عراق (پس از صدام) بهعنوان یک سازمان تروریستی شناخته شده است. برخی دولتهای غربی نیز این سازمان را حدود یک دهه در فهرست گروههای تروریستی قرار داده بودند؛ اما متعاقباً بر اساس حکم دادگاههای آن کشورها، این سازمان را از این فهرست خارج کردند.
-شماری از اعضای جداشده مجاهدین و همچنین برخی محققان، این سازمان را دارای ماهیت فرقهای دانسته و عنوان «فرقه رجوی» برای اشاره به آن بهکار میبرند. طبق گزارش سال ۱۳۸۸ مؤسسه بروکینز، سازمان مجاهدین خلق غیردموکراتیک به نظر میرسد و محبوبیت ندارد؛ اما درون ایران بر ضد حکومت جمهوری اسلامی حضور عملیاتی دارد.
-پس از شکست در عرصه جنگ با ایران و شکست بزرگ در عملیات موسوم به فروغ جاویدان، مسعود رجوی دستور «انقلاب ایدئولوژیک» را صادر کرد. در انقلاب ایدئولوژیک، جدایی اجباری اعضای متأهل، فرستادن فرزندان این افراد به اروپا و برگزاری جلسات اعتراف به گناهان در حضور جمع به اعضای سازمان تحمیل شد. در این فرایند به اعضای سازمان گفته میشد که آنها در صورت تبعیت از رجوی، مسئولیتی در برابر خدا نخواهند داشت زیرا رجوی مسئولیت پیروانش را بر عهده خواهد گرفت.
-یرواند آبراهامیان، تاریخنگار ایرانی-آمریکایی، بر این عقیده است که در اوایل سال ۱۳۶۷ (۱۹۸۷ میلادی)، سازمان مجاهدین خلق همه ویژگیهای اصلی یک فرقه مذهبی-سیاسی را دارا بود. رهبری ستایششده که عنوان رسمی رهبر یا مسئول اول و بهطور غیررسمی امام نامیده میشد. لقب امام شباهت زیادی به لقب امام زمان، منجی مورد انتظار شیعیان دارد. رجوی با اشاره قلم، شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق را منحل کرد و شورایی ۵۰۰ نفره را جایگزین آن کرد. مجاهدین سلسله مراتبی خشک خلق کردند که در آن دستورات از بالا میآمد و افراد رده پایین سازمان وظیفهای جز اطاعت کردن بدون پرسش زیاد نداشتند. سازمان کتابچههای راهنمای خاص خود، فهرست سانسور و یک ایدئولوژی منقرض را تولید کرد. ایدئولوژی سازمان به رغم اینکه این موضوع را تکذیب میکرد، عبارت بود از ترکیب پیامهای مذهب تشیع با علوم اجتماعی مارکسیستی.
-بسیاری از اعضای جداشده از این سازمان و همچنین محققان، این سازمان را دارای ماهیت فرقهای میدانند. مخالفت با خانواده و مغزشویی از ویژگیهای اصلی فرقه است. مسعود رجوی در سال ۱۹۸۵ اولین مرحله از آنچه انقلاب ایدئولوژیک میخواند را اعلام کرد. مرحله تبدیل شدن مجاهدین خلق از سازمان به فرقه از این مرحله آغاز گردید. در این مرحله، مهدی ابریشمچی، از اعضای رده بالای سازمان، همسر خود مریم قجر عضدانلو را طلاق داد و مریم قجر با مسعود رجوی ازدواج کرد.
-در فاز بعدی از آنچه رجوی انقلاب ایدئولوژیک مینامید، در سال ۱۹۹۰ و پس از پایان جنگ ایران و عراق و شکست سازمان در برابر ایران، همه اعضای متأهل ملزم شدند که طلاق بگیرند و یک سال بعد، وی فرزندان اعضا را از پایگاه اشرف به اروپا منتقل کرد و از خانوادهها جدا نمود. حدود ۸۰۰ کودک از خانوادهها جدا شده و به اروپا انتقال یافتند تا تحت نظر سازمان بزرگ شوند.
-بعد از حمله آمریکا به عراق و پس از خاتمه جنگ، مجاهدین کلیه نیروهای خود را در قرارگاه اشرف متمرکز کردند. مسعود رجوی، رهبر گروه، از آن زمان به بعد دیده نشده است. سازمان مجاهدین خلق سالها در پوشش انجمنهای خیریه و به ادعای کمک به فقرا در ایران، به جمعآوری پول در کشورهای اروپایی اشتغال داشته و مبالغ قابل توجهی از این طریق بهدست آورده است. پس از رویداد ۱۱ سپتامبر و زیر نظر گرفتن شدیدتر نقل و انتقال پول در کشورهای غربی، کمیسیون نظارت بر خیریههای انگلیس (Charity Commission for England and Wales) پس از یک سال تحقیقات، دستور بستن این خیریه و حسابهای آن را به دلیل فساد مالی صادر کرد.
-پس از سرنگونی صدام در سال ۲۰۰۳، شورای حکومتی عراق قطعنامهای را به تصویب رساند که خواهان اخراج اعضای سازمان مجاهدین خلق (بهعنوان متحد صدام در دوران حاکمیتش) از عراق شد. به دنبال آن، دولت موقت عراق و سپس دولت عراق، این خواسته را تأیید کردند.
-اعضای سازمان بر اساس توافق با آمریکا در سال ۲۰۱۲ و با توجه به ضربالاجل دولت عراق برای ترک این کشور، به کمپ لیبرتی منتقل شدند تا به کشور دیگری ترانزیت شوند. بر پایه کنوانسیون ژنو، اسیران، پس از آزادی میتوانند به کشور محل زندگی خود قبل از اِسارت بازگردند یا در کشور ثالث یا بیطرفی اقامت گزینند یا نهایتاً به کشور اصلی خود بازگردانده شوند. سازمان مجاهدین خلق در دوران نخستوزیری ادی راما به فعالیت خود در آلبانی افزود.
-در سال ۱۳۹۵ و پس از تعطیلی قرارگاه لیبرتی، افراد سازمان مجاهدین به کشورهای اروپایی و بیشتر به آلبانی منتقل شدند. ۲۰۰۰ نفر از اعضای مجاهدین در این کمپ زندگی میکنند.
-اندیشکده آمریکایی رند در گزارش تحقیقی خود، بازگشت به ایران را بهترین گزینه برای بسیاری از اعضای سازمان دانست؛ زیرا دولت ایران، بدنه این سازمان را از چندین سال قبل، عفو عمومی کرده بود و برخلاف برخی انتظارات، بسیاری از اعضای سازمان که زیر نظر صلیب سرخ به ایران بازگشتهاند، تحت تعقیب قرار نگرفتهاند. از سوی دیگر، بر اساس گزارش تحقیقی مؤسسه رند، بسیاری از اعضای سازمان که در اشرف مستقر بودند، با فریب به مقر سازمان انتقال یافته بودند. بسیاری از آنان از اسیران ایرانی در جنگ بودند که به آنان گفته شده بود اگر به اردوگاه اشرف بیایند، امکان بازگشت به ایران را خواهند داشت.
-در این تشکیلات (که بسیاری از تحلیلگران آن را نه سازمان بلکه فرقه میدانند)، همانند اردوگاههای قبلی مجاهدین، به همراه داشتن گوشی همراه، ساعت یا تقویم ممنوع بوده و به نوشته مجله اشپیگل، آنها در «کپسول زمان» زندگی میکنند. به نوشته اشپیگل، اعضای سازمان در این اردوگاه در تمرینهای هفتگی خود برای بریدن گلو با چاقو، شکستن دست و درآوردن چشم با انگشت تلاش میکنند. دولت جمهوری اسلامی، این گروه را مسئول ترور ۱۲۰۰۰ نفر از ایرانیان طی سه دهه میداند.
– Ylli Zyla، که بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ رئیس سازمان اطلاعات آلبانی بوده، میگوید اعضای این سازمان مثل گروگان در کمپها زندگی میکنند و سازمان با فراغ بال و مصونیت قوانین آلبانی را نقض میکند. او همچنین سازمان را به ارتکاب جنایت و نقض قوانین آلبانی متهم میکند. برخی از فراریان از کمپهای این سازمان و خانوادههایشان، سازمان را به قتل برخی از اعضا متهم میکنند.
-یک عضو فراری ۵۵ ساله به روزنامه گاردین گفت که باید بهطور روزانه اعترافات اجباری در حضور سایر اعضا پیرامون تصورات جنسی یا عاشقانهاش انجام میداد و سپس ممکن بود از سوی سایر اعضا توبیخ و تحقیر شود. طلاق اجباری و جدا کردن فرزندان به دستور مسعود رجوی در دهه هشتاد میلادی صورت گرفت و برخی از اعضای سازمان ۲۰ سال یا بیشتر فرزندانشان را ندیدند. زنان جوان نیز اجازه ازدواج یا فرزند داشتن را ندارند.
سازمان مجاهدین خلق به اعمال شکنجه سازمانیافته بر علیه فراریان گروه متهم شده است. انتقال از عراق به آلبانی موج فرار را میان اعضای سازمان تشدید کرد. برخی فراریان از کمپ تیرانا که نیمی از آنان را زنان تشکیل میدهند، در گفتگو با روزنامه گاردین در سال ۲۰۱۸ گفتند که سازمان برای ساکت کردن ناراضیان و پیشگیری از فرار اعضا از شکنجه، سلول انفرادی، مصادره اموال و دور نگهداشتن فرد از خانوادهاش برای اعمال کنترل بهتر بر وی، بهره میبرد. سازمان این اتهامات را رد میکند. دیدهبان حقوق بشر تهدید به شکنجه و اعدام، ضرب و شتم و آزار فیزیکی و لفظی بر اساس شهادت فراریان را گزارش کرده است. بر اساس شهادت این افراد، دست کم در دو مورد آزارهای سازمان به قتل فرد فراری ختم شده است. دو نفر از زنان فراری از سازمان به گاردین گفتند که به بهانه بیماری کوچک در کمپ اشرف رحمشان را خارج کردهاند.
-دولت آلبانی تنها دولتی بود که اقدام به پذیرش اعضای سازمان مجاهدین خلق در خاک خود کرد. آمریکا ۲۵ میلیون دلار به دولت آلبانی و ۲۰ میلیون دلار به کمیساریای پناهندگان سازمان ملل داد.
-سازمان مجاهدین خلق در دوران نخستوزیری ادی راما به فعالیت خود در آلبانی افزود. راما برخلاف انتظاراتی که برای محدود کردن این سازمان به کمپ تیرانا میرفت، دست آنان را برای فعالیت در سراسر آلبانی باز گذاشت و در شهر دورس زمینهای فراوانی را در اختیار این سازمان گذاشت تا به توسعه کمپ و زیرساختهای آن بپردازد.
-رسانههای محلی آلبانی گزارشاتی از پرداختهای این سازمان به سیاستمداران، خبرنگاران و شخصیتهای آلبانی منتشر کردهاند. این گروه به سیاستمداران و اعضای پارلمان و احزاب سیاسی آلبانی پول پرداخت میکند تا از این سازمان در مجامع و رویدادهایشان دفاع کنند. ایلیر متا، رئیسجمهور آلبانی، نیز در سال ۲۰۱۹ از کمپ بازدید و با مریم رجوی دیدار کرد. روزنامهنگاران آلبانیایی میگویند که سازمان رابطه قوی با پلیس و نهادهای امنیتی آلبانی دارد.
-هزاران اکانت جعلی و ترول که توسط اعضای سازمان اداره میشوند، در اینستاگرام، تلگرام، فیسبوک و بخش نظرات روزنامههای غربی شبانهروز به زبانهای فارسی، عربی و انگلیسی مشغول فعالیتاند. انتشار مطالب ضدایرانی و تبلیغ به نفع رجوی از وظایف این افراد است. تحریک سناتورها، روزنامهنگاران و فعالان سیاسی با نوشتن کامنتهایی همچون «سپاسگزارم»، «مردم ایران از شما پشتیبانی میکنند» و «رجوی رهبر واقعی ایران است»، بخشی از این فعالیتهاست. همچنین اگر مطالبی علیه سازمان نوشته شود، اکانتهای جعلی سازمان با پیغامها و کامنتهایی همچون «تو مزدور ایران هستی»، «تو صدای مردم ایران نیستی»، «تو آزادی مردم ایران را نمیخواهی» به فرد منتقد سازمان حمله میکنند.
-بر اساس تحقیقات مارک اون جونز، محققی آکادمیک که درباره رباتهای سیاسی در شبکههای اجتماعی پژوهش میکند، از سال ۲۰۱۶، هزاران اکانت در توییتر فعال شدهاند که مکان خود را ایران معرفی کرده و در نام خود از کلمات مرتبط با حقوق بشر استفاده میکنند و پیامهایی در حمایت از ترامپ و سازمان مجاهدین انتشار میدهند. آنان از سخنان ضد جمهوری اسلامی ترامپ حمایت کرده و هشتگهایی همچون #IranRegimeChange، #FreeIran و #IstandwithMaryamRajavi را انتشار میدهند. در سالهای اخیر تصاویری از فعالیت اعضای سازمان در سالن فعالیت سایبری Click farm این سازمان افشا شد.
-پس از استقرار مجاهدین در آلبانی، آمریکا ۲۵ میلیون دلار به دولت آلبانی پرداخت کرد. برای دولت ترامپ، سازمان مجاهدین دارایی ارزشمندی برای بالا بردن تنش و درگیری بین ایران و عربستان است.
-فساد مالی و تروریسم از مشکلات اساسی دولت آلبانی ذکر شده و فساد مالی رهبران و شائبه ارتباط با جرایم سازمانیافته از موانع مهم این کشور برای پیوستن به اتحادیه اروپا به شمار میرود.
-دولتهای اروپایی درخواست آمریکا برای پذیرش اعضای این سازمان را رد کردند و آلبانی تنها کشوری بود که این درخواست را پذیرفت. به ظاهر، انگیزه پذیرش این افراد «اقدامی حقوق بشری» اعلام شد، اما منتقدان، معامله با آمریکا و استفاده از این موضوع بهعنوان یک «کارت» را مطرح میکنند. اولسی جازچی استاد تاریخ دانشگاه شهر دورس آلبانی و منتقد تصمیم دولت میگوید سیاستمداران آلبانی امیدوارند با این معامله، آمریکا چشم خود را بر فساد آنان ببندد و با کاسبی آنها کاری نداشته باشد. یکی از اسناد دولت آمریکا در سال ۲۰۰۹ که توسط ویکیلیکس افشا شد، میگوید که هر سه حزب آلبانی در جرایم سازمانیافته شریکاند و بنا به برخی نظرات، تعدادی از اعضای جدید مجلس آلبانی قاچاقچی مواد مخدر و عامل پولشویی هستند. پس از چندین سال استقرار در آلبانی، سازمان مجاهدین خلق بخشی از فرایند فساد مالی و مرتبط به رهبران فاسد در کشور آلبانی بهشمار میرود.
فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق که حدود ۱۷ سال در لیست سازمانهای تروریستی آمریکا بوده است، از موانع عضویت آلبانی در اتحادیه اروپا ذکر شده است.
آرش رضایی
عضو جداشده از سازمان مجاهدین خلق
انتهای پیام