• امروز : یکشنبه - ۲ دی - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 22 December - 2024
کوتاه آمدن از اصول مثل آب خوردن

از مبارزه با امپریالیسم تا پذیرایی از «ببر کاغذی»

  • کد خبر : 49768
  • 18 دسامبر 2024 - 13:24

در زمان اشغال عراق توسط نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا، یک تیپ از ارتش آمریکا در کنار قرارگاه اشرف مستقر شد. در واقع، مأموریت آن‌ها نگهبانی از قرارگاه اشرف بود تا کسی از آنجا نتواند خارج شده و به جایی دیگر برود. علت این موضوع این بود که طبق گفته فرمانده این نیروی نظامی، به آنان گفته شده بود که «مجاهدین خلق» مستقر در این مجتمع همگی تروریست بوده و خطرناک‌ترین افراد روی زمین هستند.

ashraf

به فاصله نزدیکی از استقرار آن‌ها، سیاسی‌های سازمان شروع به جلب و جذب آمریکایی‌ها کردند و با دعوت به مقرهایی که در قرارگاه اشرف وجود داشت، از آنان پذیرایی می‌کردند. اما این پذیرایی‌ها به چه نحوی بودند؟

عناصر سازمان به دستور مستقیم مسعود رجوی، از کسانی که روزگاری به آن‌ها «ببر کاغذی» می‌گفتند و در دیدگاه‌های خود آن‌ها را جهان‌خوار و امپریالیسم می‌دانستند، اکنون در مقرهای مجاهدین خلق به شدت مورد استقبال و پذیرایی‌های لاکچری قرار می‌دادند. طوری که ما که در آن فضا قرار داشتیم، متحیر می‌شدیم! سؤال‌های زیادی مطرح می‌شد که این چه کاری است که سازمان دارد می‌کند؟ تا دیروز که این‌ها دشمنان مردم ایران بودند و انبوهی مطلب هم در این خصوص وجود داشت، از کتاب‌های متعدد، نشریات زیاد، حتی ترانه‌سرودهایی که در وصف دشمنی با آمریکا سروده شده بود و افتخاراتی که در این زمینه وجود داشت، همگی باعث تعجب اعضای سازمان شده بود که چرا باید ما به این‌ها این‌قدر احترام بگذاریم و این‌قدر پذیرایی‌های لاکچری بکنیم. غذاها و میوه‌هایی جلوی آنان می‌گذاشتیم که عناصر و اعضای سازمان مدتها بود که نه دیده بودند و نه اسمشان به یادشان می‌آمد و حتی کم‌کم رنگ و بوی آنان فراموششان شده بود. اما اکنون همان غذاها و میوه‌ها و نوشیدنی‌ها را جلوی نیروهای آمریکایی می‌دیدیم!

monafegin

تناقضات زیادی وجود داشت و حتی باعث برخی مباحث درون تشکیلات شد که افراد با آن مواجه شده بودند. همین مباحث در آن زمان باعث شد که برخی افرادی که در سازمان بودند، تصمیم به جدایی گرفته و دیگر با هیچ بحثی حاضر نشوند که به خواسته‌های سازمان سر خم کرده و اعتقاداتشان را فدای هوس‌بازی‌های رجوی کنند، زیرا واقعاً خودشان را ضد آمریکایی می‌دیدند و می‌دانستند. حتی به این افراد در آن زمان گفته می‌شد که ما باید با این‌ها یعنی آمریکایی‌ها مدارا کنیم تا سازمان حفظ شود. اگر آن‌ها زمانی دشمن بودند، اکنون دشمن نیستند و باید آن‌ها را به دوست خود تبدیل کرده و خنثی کنیم. اما دیگر این حرف‌ها به گوش کسی نمی‌رفت و در تصمیم خود برای جدایی از سازمان راسخ بودند.

بعدها در سازمان، برای اینکه به این افراد ارزشی قائل نشوند، مارک‌ها و برچسب‌هایی زده شد که این افراد در مبارزه کم آوردند و رابطه با آمریکا را بهانه کردند و بُریدند! این نوع پذیرایی‌ها تا زمانی که ارتش آمریکا عراق را ترک نکند ادامه داشت و خودم شاهد چندین مهمانی بودم که برای آن‌ها گرفته می‌شد و تا جایی که ممکن بود از ورود آن‌ها استقبال می‌شد. اکثر افراد و حتی خودم خیلی از بابت این پذیرایی‌های گران‌قیمت مسأله‌دار می‌شدیم.

در نشست‌ها تناقضات‌ خودمان را مطرح می‌کردیم که چرا سازمان این‌گونه و دوگانه عمل می‌کند؟ مگر در ماهیت آمریکا چیزی عوض شده است؟ آن‌ها کماکان دشمن ملت‌های مظلوم، به‌ویژه در منطقه خاورمیانه هستند! اما پاسخی که می‌شنیدیم همان بود که قبلاً گفته شده بود: «ما در حال خنثی کردن این‌ها هستیم تا بتوانیم به هدف اصلی که سرنگونی جمهوری اسلامی است برسیم!»

تناقض اصلی و اساسی این حرف آنجا بود که رجوی و تشکیلات همیشه می‌گفتند که ما به هیچ قیمت حاضر به تغییر اصولی که داریم نیستیم و از اصول خود کوتاه نخواهیم آمد! و ما می‌دیدیم که به‌راحتی در حال تغییر مواضع رجوی در خصوص اصول تشکیلات و سازمان است. اکنون نیز شاهد آن هستیم که سازمان منفور مجاهدین روز به روز خود را با اصولی که آمریکا برای آن‌ها دیکته می‌کند، منطبق می‌کند و بر طبل تحریم ملت ایران می‌کوبد.

سعید محمدپور

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=49768

نوشته های مشابه

18دسامبر
۲ بازوی مهم رسانه‌ای در مبارزه با فرقه‌گرایی رجوی
یادداشتی از بخشعلی علیزاده، عضو نجات یافته از فرقه رجوی

۲ بازوی مهم رسانه‌ای در مبارزه با فرقه‌گرایی رجوی

18دسامبر
امروز تیرانا، فردا تحریرالشام / درس مقاومتی مردم ایران به وطن فروشان
مجاهدین خلق، مرزهای وطن فروشی را تا کجا پیش خواهند برد؟

امروز تیرانا، فردا تحریرالشام / درس مقاومتی مردم ایران به وطن فروشان

14دسامبر
«علی» شب‌ها بالش رو بغل می‌کنه و می‌خوابه!
طنزی تلخ از وضعیت مقرهای مجاهدین خلق

«علی» شب‌ها بالش رو بغل می‌کنه و می‌خوابه!