• امروز : یکشنبه - ۲ دی - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 22 December - 2024
مجاهدین خلق، مرزهای وطن فروشی را تا کجا پیش خواهند برد؟

امروز تیرانا، فردا تحریرالشام / درس مقاومتی مردم ایران به وطن فروشان

  • کد خبر : 49766
  • 18 دسامبر 2024 - 13:16

پس از حاکم شدن گروه تحریر الشام در سوریه، اهالی فرقه رجوی به شدت مضطرب شدند و هر روز به دنبال ایجاد جنجال هستند.

ashraf3

اگر حاکمان جدید سوریه واقعاً به خاطر مردم دست به این اقدامات زدند و به فکر نجات و پیشرفت سوریه هستند، باید اصلی‌ترین اقدام آن‌ها جلوگیری از تخریب زیرساخت‌ها، سرمایه‌ها و امکانات کشور باشد.

سوریه در حال نابودی به دست رژیم اشغالگر صهیونیستی است و متأسفانه گروه حاکم، تنها نظاره‌گر این وضعیت است. این رفتار به هیچ وجه توجیه‌پذیر نیست و نمی‌تواند نشانگر دلسوزی ملی‌گرایی و وطن‌پرستی باشد. از عملکرد حامیان جدید آن‌ها می‌توان به ماهیت قدرت جدید سوریه پی برد. فرقه بی‌اختیار رجوی نیز بدون جرأت محکوم کردن جنایات اسرائیل، این روزها با طمع قدرت به نشخوار مواضع غربی پرداخته و تلاش می‌کند خود را به در و دیوار بکوبد تا بگوید ما هم هستیم.

این تلاش‌های مذبوحانه و ابلهانه رجوی نشان‌دهنده این است که آن‌ها نه از حافظه تاریخی برخوردارند و نه عقلانیت در گفتار و کردار. سرکرده فرقه نیز که با گذر سال‌ها، دچار زوال عقل شده، توان درک موقعیت خود را ندارد. چگونه می‌تواند هم رهبر باشد و هم خود را بیش از بیست سال زنده به گور کند؟

این پستِ خائن در سال ۶۰ با برپا کردن آشوب در ایران و به کشتن دادن هزاران تن از جوانان، ادعا کرد که در عرض شش ماه دولت ایران را سرنگون می‌کند. با درهم شکستن توان نظامی و از هم پاشیدن تیم‌های تروریستی‌اش، از موضع اولیه عقب‌نشینی کرد و در سال ۶۲ بار دیگر گفت: سرنگونی دو سال طول می‌کشد.

پس از خزیدن به دامن صدام و تشکیل ارتش تحت حمایت عراق، بار دیگر ادعا کرد که ایران را با تهاجم برق‌آسا تسخیر می‌کنیم. پس از دو حمله مرزی با کمک گسترده ارتش عراق، موسوم به آفتاب و مهران، سرمست غرور شده و شعار دادند: «امروز مهران، فردا تهران».

این بود که رجوی تصمیم به عملیات دیگری با نام فروغ جاویدان گرفت. در آن جنگ، رجوی بیش از ۹۰ درصد نیرو و توان عملیاتی‌ مجاهدین را از دست داد و برای همیشه ارتش نظامی وابسته‌اش به گل نشست.

او که در صحنه بین‌المللی و در برابر مردم خود را در بوته آزمایش گذاشته بود، دید که سربازان و بسیجیان غیور چگونه سد راه شده و آن‌ها را نخواستند. غربی‌ها بلوف‌های او را دیدند و مردم ایران در صحنه اثبات کردند که با وطن‌فروش و جاسوس کنار نمی‌آیند. درس مقاومتی به این گروه داده شد که در تاریخ ایرانیان ثبت گردید.

جالب است که بعد از آن زمان، علی‌رغم اینکه صدام حسین تا سال ۱۳۸۲ بر سر حکومت بود، اما هیچ‌گاه حمایت گذشته‌اش را تکرار نکرد و به رجوی اجازه نداد عمل احمقانه‌اش را تکرار کند. رجوی با حماقت بیشتر در سال‌های ۷۰ و ۸۰ با تشکیل چند تیم تروریستی و فرستادن مخفیانه آن‌ها به مرزها، دوباره مدعی سرنگونی شد.

پس از آن، هر سال و به کرات به طرز ابلهانه‌ای به نیروهای وامانده پیام می‌داد که «امسال سال آخر است و دولت ایران را سرنگون می‌کنیم» تا اینکه خودش سرنگون و گروهش تار و مار شد. با سرنگونی صدام، فروپاشی ارتش وابسته‌اش، سقوط کمپ اشرف و اخراج نیروها به هزاران کیلومتر دورتر از مرز ایران رقم خورد. رجوی مفلوک نیز از ترس جانش مخفی شد. این شد که به تهران نرسید، اما به تیرانا رسیدند.

از آن تاریخ تا کنون، در طی دو دهه گذشته، سازمان رجوی صدها تن از نیروهای خود را از دست داده است. اگر از چند صد هوادار نیمه‌وقت اروپایی که بیشتر به دلایل مشکلات متفاوت به آن‌ها می‌پیوندند بگذریم، اعضای باقی‌مانده حرفه‌ای سازمان مجاهدین به سه هزار تن نمی‌رسد. اعضایی که اغلب آن‌ها در سنین شصت و هفتاد هستند و به معنای واقعی کمپ اشرف ۳ بیشتر شبیه خانه سالمندان است تا محل اپوزیسیون. در یک سری عکس‌های درز کرده، چهره‌های فرتوت و خسته ساکنان کمپ مشاهده می‌شود.

این گروه با هیچ‌یک از گروه‌های اپوزیسیون سایر کشورها قابل مقایسه نیست. اول به این دلیل که از طرف مردم ایران طرد شدند، دوم در صدها کیلومتر آن طرف‌تر از ایران در محیطی ایزوله و دربسته و امنیتی قرار دارند که سرکرده‌ها از افراد خودشان هم می‌ترسند و مستمر آن‌ها را تحت کنترل دارند. سوم رهبرشان برای بیست سال فراری است و چهارمین و مهم‌ترین دلیل این است که دستاوردی برای عرضه ندارند. به‌طور واقعی چیزی از آن‌ها باقی نمانده و مریم قجر به عنوان مترسکی با تز از این ستون به آن ستون یا فرج، هر هفته به دامان پارلمانترهای اسبق و سابق کشورها آویزان می‌شود و اغلب حتی محل سگ نیز به او نمی‌گذارند. لذا مجبورند صدها هزار دلار هزینه کنند تا بتوانند تعدادی بازنشسته را دور خود جمع کنند.

طبیعتاً با تشکیل صفی از بازنشسته‌ها که اراجیف فرقه را روخوانی کنند، افرادی که در سال‌های تعطیلات زندگی به سر می‌برند، دردی از آن‌ها دوا نمی‌شود.

جان کندن این روزهای رجوی برای به‌دست‌آوردن قدرت و نجات از مخمصه‌ای که گرفتار شده، به جایی نمی‌رسد. جز این که همین جان باقیمانده‌اش هم ان‌شاءالله به درک برود. هرچقدر هم با بهانه جدیدی که پیدا کرده‌اند پارس کنند و پاچه این و آن را بگیرند و شعار «امروز دمشق، فردا تهران» بدهند، درست مثل همان شعار قبلی «امروز مهران، فردا تهران» برای آن‌ها فایده ندارد. خیالتان راحت، این امیدتان یعنی «تحریر الشام» هم برایتان شفا نمی‌دهد.

مریم سنجابی

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=49766

نوشته های مشابه

18دسامبر
۲ بازوی مهم رسانه‌ای در مبارزه با فرقه‌گرایی رجوی
یادداشتی از بخشعلی علیزاده، عضو نجات یافته از فرقه رجوی

۲ بازوی مهم رسانه‌ای در مبارزه با فرقه‌گرایی رجوی

18دسامبر
از مبارزه با امپریالیسم تا پذیرایی از «ببر کاغذی»
14دسامبر
«علی» شب‌ها بالش رو بغل می‌کنه و می‌خوابه!
طنزی تلخ از وضعیت مقرهای مجاهدین خلق

«علی» شب‌ها بالش رو بغل می‌کنه و می‌خوابه!