در جریان بیست و دومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از سران سازمان مجاهدین خلق اعلام شد که دادگاه جلساتی را برای استماع شهادت ۲۰۰ نفر عضو سابق فرقه رجوی در ایران اختصاص خواهد داد.
به گزارش فراق، ابراهیم خدابنده، مدیر عامل انجمن نجات، روز گذشته (۱۵ آبان) در بیست و دومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از سران سازمان مجاهدین خلق و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، در تشریح ماجرای کشمیری و آمادگی شهادت ۱۶۴ عضو سابق فرقه رجوی در ایران گفت: سال ۵۹ در انگلستان به عضویت سازمان درآمدم، در سال ۶۰ مسئول تشکیلات سازمان در انگلستان بودم بعد از سال ۶۰ ارتباط با پاریس شد و بعد احمد افشار مستقر شده بود و زمانی که رجوی آمد دیگر ارتباط با پاریس بود.
خدابنده ادامه داد: در همان سال ۶۰، خانم کشمیری یعنی مادر مسعود کشمیری و برادرش شجاعالدین کشمیری به انگلستان آمدند و در منچستر مستقر شدند و از پاریس به ما تاکید میشد که با این افراد ارتباط مستقیم داشته باشیم. خانم کشمیری تاکید داشت که میخواهد به ایران بازگردد و کسی که با ما در ارتباط بود وحید بود که در حال حاضر اسم اصلی در خاطرم نیست، محافظ اول مسعود رجوی بود. نفر بعدی بود که اسمش در متهمین است، وحید میخواست هر طور شده خانم کشمیری را از بازگشت به ایران منصرف کند.
وی گفت: وقتی یکبار با خانم کشمیری دیدار داشتم سوغاتی زیادی خریده بود، پرسیدم که مشکلی ایجاد نمیشود گفت که پسرم در نخست وزیری است و قرار است از فرودگاه من را رد کند. بعد که خبر داستان هشت شهریور رسید شجاع به من گفت که دیگر برگشتم به ایران منتفی شد، این قضیه گذشت تا یک ماه ترددهایی به عراق داشتیم یعنی ما بعد از اینکه مسعود رجوی بعد از سال ۱۳۶۵ به عراق میرفت برای نشستهای توجیهی به عراق میرفتیم.
خدابنده گفت: در یکی از این نشستها صحبت از این بود که باقر روابط، آن موقع باقر در بخش روابط کار میکرد و بخش روابط تحت مسئولیت با بخش روابط بینالمللی تحت مسئولیت محمد مهندسی فرق میکرد، بخش روابط خارجی صرفاً مسئول ارتباط با عراق بود، بخش روابط بینالملل مسئولیتش با کارهایی بود که در خارج انجام میدادند. صحبت از اینکه مسئله دارد و میخواهد برود به خارج و گفته که شما قول دادهاید که من و زن و بچهام را به اروپا بفرستید، اما چند سال است که در عراق ماندهام.
وی ادامه داد: حدود ۱۰۰ نفر در نشست حضور داشتند تعدادی از این افراد در حال حاضر در خارج هستند و از سازمان جدا شدند، مسعود رجوی باقر روابط را بلند کرد و گفت که شما این فرد را میشناسید تعدادی گفتند بله. بعد گفتند که مسئول انفجار هشت شهریور بودند و صراحتا گفت که شما تا زمانی که زیر چتر من هستید جانت در امنیت است، اگر به اروپا و خارج رفتید دیگر خارج از کنترل من است و به من ربطی ندارد.
او گفت: در آنجا خیلیها به این فرد اعتراض کردند که تو برای چه میخواهی به خارج بروی چرا این حرفا را زدی که گفت اصلا قرار اولیه ما این بود که من به عراق بیایم و از عراق من همسر و دو تا بچهام را بفرستند به اروپا ولی من همینطور در عراق ماندم.
مدیر عامل انجمن نجات تصریح کرد: چندین سال بعد من یک بار ماموریتی در کلن داشتم، باقر را آنجا دیدم که با عنوان باقر امینی به وی پاسپورت داده بودند و در آنجا زندگی میکرد و گفت که دولت آلمان برای من حفاظت گذاشته یعنی به درخواست سازمان یک جایی مستقر کردند که ما خودمان هم آدرس خانه را نمیدانستیم و در انجمن کار میکرد و ولی هیچکس از اعضای انجمن آدرس خانه را نمیدانست که کجاست؛ که صراحتا گفت که با وعده زندگی خوب و رفتن به اروپا مستقر شده بود و به موضوع وارد شده بود.
قاضی پرسید: این فرد با وعده رفتن به اروپا میدانست که قرار است چه کاری انجام دهد؟
خدابنده گفت: وی گفت از اول به من وعده داده شده بود که من را به اروپا بفرستند و آنجا مستقر کنند همه امکانات در اختیارم قرار میدهند.
قاضی گفت: این فرد از محتویات کیفی که حمل میکرد، مطلع بوده یا خیر آیا اطلاع دارید؟ یا از افرادی که با این فرد ارتباط داشتند شنیدید که جایی ادعا کند من از محتویات کیف مطلع نبودم؟
خدابنده گفت: نه چنین چیزی نشنیدم ولی وقتی که مادر برادرش را فرستادم و وحید به من تاکید داشت هر طور شده نگذار مادرش به ایران برگردد، وقتی وقایع اتفاق افتاد دیگر فهمید که نمیتواند به ایران بازگردد. موضوع بعدی که خواستم مطرح کنم این است که انجمن نجات یک بیانیه انتشار کردیم و ۱۶۴ عضو سابق سازمان در ایران این بیانیه را امضا کردند که اسامی آنها اینجا هست.
قاضی پرسید: اینکه ۱۶۴ نفر حاضرند در دادگاه شهادت دهند را تقدیم دادگاه کنید.
خدابنده افزود: من متاسفانه لیست چند تا از استان نگرفتم. گیلان، خراسان شمالی که بالغ بر ۲۰۰ نفر باید باشد قاعدتا به یک سری از افراد که مطرح کردند که این یک مشکل حقوقی دارد که اگر ما به عنوان شاهد وارد دادگاه شویم دیگر نمیتوانیم به عنوان شاکی وارد شویم.
قاضی گفت: شما در عین حال موضوعات حقوقی را میدانید دادگاه در مقام ارشاد نیست، اما اگر کسی موضوعی را شهادت داده و دادگاه برای کشف حقیقت آن را ضروری بداند از ابزارهای قانونیش برای احضار یا دعوت شاهد در جلسه دادگاه استفاده خواهد کرد.
حجتالاسلام والمسلمین دهقانی اظهار کرد: بنابر لایحهای که یکی از شهود در حال حاضر به دادگاه تقدیم کرده است در حال حاضر ۱۶۴ نفر از اعضای سابق متهم ردیف اول از کیفرخواست حاضر شدهاند که در این مرحله از دادرسی در دادگاه حاضر شوند و در خصوص مواردی که در این لایحه بیان کردند به عنوان شاهد با تشریفات قسم خورند و اظهارات خود را بیان کنند.
وی افزود: در این لیست ۱۶۴ نفره، نام و نام خانوادگی، سمتهای سابق این افراد در سازمان، تاریخ زمانی که وارد سازمان شدند و تاریخ زمانی که از سازمان جدا شدند، محل زندگی آنها به طور کامل و شفاف با رعایت مقررات قانونی درخصوص تعرفه شهود به دادگاه تقدیم کردند و با توجه به اینکه شاهد حاضر در دادگاه بیان میکند این لیست در حال تکمیل به ۲۰۰ نفر است دادگاه جلساتی را در خصوص استماع فقط اظهارات شهود ترتیب خواهد داد.
قاضی گفت: تاکنون آنچه که دادگاه با آن مواجه است، دادگاه در فرآیند دادرسی کیفری فعلاً با تعداد قابل توجهی از شهود رقمی بیش از ۲۰۰ شاهد در خصوص اقدامات و اتهامات مطروحه از سوی دادسرای عمومی و انقلاب تهران که در کیفرخواست مطرح شده و بیش از ۲۰۰ نفر که در مرحله دادرسی نه رسیدگی مقدماتی در صحن دادگاه طبق لیست پیوست شده از سوی آقای خدابنده به دادگاه اعلام کردند حاضرند که شهادت آنها استماع شود دادگاه جلساتی را اختصاصاً برای استماع شهادت ۲۰۰ نفر اختصاص خواهد داد.
خدابنده گفت: مهدی ابریشمچی مسئول روابط خارجی بود. روابط خارجی سازمان با دولت عراق بود. ارتش آزادی بخش ملی به عنوان یگان ارتش عراق تعریف میشد. مسئول قرارگاه، مقدم محمد بود. مقدم یعنی سرهنگ دوم و محمد نیز اسمش بود و در واقع فرمانده قرارگاه اشرف یک عراقی بود. بخشی از افسران عراقی آنجا حضور داشتند و ارتباط سازمان با این ارگان بود که مهدی ابریشمچی در راس آن بود. کارهای تیمهای عملیاتی که به داخل میفرستادند نظیر آموزشها در این قسمت بود. ما نیز آموزشهایی را داشتیم و آموزشدهندهها عراقی بودند و مترجم مطالب را به فارسی توضیح میداد.
در ادامه خدابنده بیانیه تعدادی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق را قرائت کرد: تعدادی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق که امکان نجات از این فرقه تروریستی را داشتهاند بیانیه مشترکی را با عنوان ما شهادت میدهیم به امضا رساندهاند. متن بیانیه به شرح زیر است: ما اعضای سابق حاضر به شهادت علیه سازمان مجاهدین خلق و سران آن از جمله مسعود و مریم رجوی هستیم ما امضاکنندگان این بیانیه حاضریم در هر دادگاهی در هر جای دنیا که باشد به شکل حضوری یا ارتباط تصویری با شرح مفصل و با جزئیات کامل شهادت بدهیم که سازمان مجاهدین خلق و سران آن به طور مستقیم یک: در کشتار بی رحمانه و گسترده مردم ایران و عراق نقش فعال داشته است. ۲. با دیکتاتوری جنایتکار عراق که به جنایت به جزای اعمال خود رسید طی هشت سال دفاع مردم ایران برای دفع تجاوز خارجی همکاری نزدیک و تنگاتنگ نظامی و اطلاعاتی علیه مدافعان و مرزبانان ایرانی داشته است. ۳. بعد از اعلام آتش بس میان ایران و عراق به اعتراف مکرر سرکرده این سازمان برای برافروختن مجدد آتش جنگ تلاش بسیاری به کار برده و برنامهریزی کرده است جنگ افروزی تحت عنوان استراتژی جنگ جرقه و جنگ. ۴. در همکاری با سیستم سرکوب صدام حسین جنایتکار در کشتار شیعیان در جنوب و مردم کردستان در شمال این کشور نقش فعال نظامی ایفا کرده است. ۵. ابتداییترین حقوق انسانی اعضای خود و خانوادههایشان را نقض کرده و حتی اعضای خود را شکنجه و سر به نیست کرده یا به طرق مختلف به کشتن داده است. ۶. تحت مدیریت مداخله جویانه خارجی با تشکیل مزرعه ترور و ارتش سایبری امنیت روانی را فیزیکی زنان و مردان ایرانی را از طریق فضای مجازی و خطر انداخته و تروریسم و خرابکاری را اشاعه داده است. ۷. اعضای سابق خود که دیگر نخواستند همراه با این فرقه مخرب، خائن به کشور باشد را به کرات مختلف مورد تهدید و ارعاب و حتی درست کردن پاپوشهای حقوقی در کشورهای خارجی برای ساکت کردن آنان قرار داده است؛ لذا ما برای شهادت علیه سازمان مجاهدین و سران آن در تمامی موارد فوق و ارائه ادله کافی در هر دادگاهی حاضر به ادای شهادت هستیم.
خدابنده گفت: مهدی ابریشمچی به اسم شریف مسئول روابط خارجی، محمد توحیدی به اسم فرید مسئول تبلیغات و محمد محدثین مسئول روابط بینالمللی بودند. در ملاقاتی که با وزارت دفاع انگلستان داشتیم گفتند شما نزد صدام رفتید و صدام دشمن ماست. محمد محدثین که من مترجمش بودم جواب داد که ما زمانی به عراق رفتیم که عراق محبوب شما بود و بعدا تبدیل به دشمن شد یعنی ما با نظر غرب به عراق رفتیم. محمد طریقت منفرد معروف به یاسر مسئول مالی بود. من مدتی مسئول دبی و سپس هامبورگ بودم. همه افراد سازمان مجبور بودند که دو یا سه نفره سفر کنند و محمد طریقت منفرد تنها کسی بود که مستثنی بود و برای حساب بانکی تنها به سوئیس سفر میکرد و هر بار که باز میگشت مستقیم به خود رجوی گزارش میداد. ابوالقاسم رضایی معروف به حبیب، دبیر شورا معرفی شده بود ولی ارتباطات با بسیاری از افراد خارجی با او بود. محمود عطایی از فرماندههای ارتش آزادی بخش بود. من چند مورد با او ارتباط داشتم و یکی از اظهاراتش این بود که هنگامی که از مرز عراق وارد کشور میشویم همه به عنوان دشمن تلقی میشوند. در یکی از نشستها یکی از مسئولان گفت که تیم من میگوید هنگامی که به آن طرف مرز میروم با چوپان برخورد میکنند. چوپان من را میبیند و ممکن است گزارش کند و پیشنهادش این بود که ببندیمش، اما محمود عطایی گفته نباید زنده بماند چرا که آن طرف مرز همه دشمن هستند. مهدی برایی نیز فرمانده ارتش بود و استراتژی را آموزش میداد مدتی با او کار میکردم در بحث استراتژی را آموزش چند جلسه از کلاسهایش رفتم یک نوع جنگی را تعریف میکرد به نام عملیات چشم بر هم زدن. میگفت عملیات چشم به هم زدنی باید انجام شود که نوع عملیات فروغ جاویدان از این نوع بود و میگفت ارتش کلاسیک نمیتواند با این جنگ مقابله کند و مثال میزد که هیتلر شش روزه فرانسه را اشغال کرد و بیشتر متونش آلمانی بود. بعد متوجه شدم که آموزشهایش مشابه روش داعش بود که حلب و موصل را گرفتند. محمد جواد قدیری در عملیات شش تیر سال ۶۰ در مسجد ابوذر نقش داشته است.
قاضی در پایان اظهار کرد: با توجه به بیانیه ما شهادت میدهیم و اعلام آمادگی ۱۶۴ نفر برای ادای شهادت در این دادگاه که به ۲۰۰ نفر نیز میرسند و یک امر منحصر به فرد شاید در تمام پروندههای قضایی و در طول تاریخ دستگاه قضایی ایران است اعلام میکنیم شاید فقط این ۲۰۰ نفر تنها تعدادی از افرادی باشند که از احوال و اخبار موضوع سازمان مطلع شده و آمادگی خود را اعلام کردند که حاضرند در دادگاه شهادت دهند.
وی افزود: مجدداً دادگاه اعلام میکند به تمام کسانی که از رفتار و اقدامات متهمان این پرونده متهم ردیف اول سازمان مجاهدین و تمام متهمان دیگر متضرر شدند یا اطلاع دارند میتوانند شکایت کنند و چنانچه اطلاعاتی دارند در صحن دادگاه حاضر شده و ادای شهادت کنند اتفاقی که این دادگاه در طول تاریخ دستگاه قضایی ایران با آن روبروست به واسطه نوع اتهامات و متهمین بیسابقه بوده و به این جهت دستگاه قضایی و دادگاه در فرایند دادرسی دادگاه اتفاقات منحصر به فردی را تجربه میکند.
انتهای پیام