«امیر یغمایی با انتشار این تصویر از خود مینویسد: اینجا پایگاه زایریان در حومه پاریس و من در ۴ سالگی در حال خواندن سرودهای مجاهدین هستم. مغزشویی کودکان مجاهدین از همین سن شروع میشد. توجه کنید به تابلو حروف؛ الف مثل انقلاب، ت مثل تفنگ، ج مثل جنگ …»
به گزارش فراق، مزدا پارسی در گزارشی جامع با اشاره به زندگی نابود شده خانواده یغمایی در فرقه تروریستی رجوی نوشت: امیر یغمایی از کودک سربازان پیشین مجاهدین خلق از نخستین کودکان این تشکیلات بود که لب به افشاگری علیه سران آن گشود.
او از ۵ سال پیش که برای دیدار با مادرش به مقابل کمپ مجاهدین خلق در آلبانی رفت و اجازه ملاقات با او را نیافت، انتقاد علنی علیه سران مجاهدین خلق را آغاز کرد و متقابلا همان زمان از سوی مجاهدین خلق هدف اتهام و افترا قرار گرفت.
امیر یغمایی پس از انتشار مقاله لوییزا هومریش در مجله آلمانی دسایت درباره زندگی امین گل مریمی، از دیگر کودک سربازان پیشین مجاهدین خلق، نیز نقش مهمی در گرد هم آوردن کودک سربازان مجاهدین خلق و به راه انداختن موج افشاگریهای آنها در کلاب هاوس داشت. او با برگزاری چند جلسه پنج ساعته در پلتفرم کلاب هاوس، لشکر کشی با شکوهی از کودک سربازان سابق برای افشای نقض حقوق کودکان، شستشوی مغزی، سواستفاده جنسی و جسمی از آنها در تشکیلات مجاهدین خلق، به راه انداخت.
امیر یکی از کودکان مجاهدین خلق است، که والدین مجاهدشان آنها را در کودکی به مسعود رجوی سپردند. او یکی از ۴ کودکی است که در فیلم مستند «کودکان کمپ اشرف» ساخته سارا معین شرکت داشته است و پس از اکران این مستند بیش از گذشته از سوی مجاهدین خلق مورد نفرت قرار گرفته است. او در پاسخ به حملات مجاهدین خلق فعالیت خود را در شبکههای اجتماعی بیش از گذشته کرده است. او که همواره از سوی عوامل مجاهدین خلق متهم به مزدوری برای ایران میشود، در یکی از پیامهایش در شبکه اجتماعی ایکس عوامل مجاهدین را خطاب قرار داد و وعده داد که در مقابل هر بار اتهام او مطالب بیشتری را از گذشته خویش به اشتراک خواهد گذاشت.
بدین ترتیب، حساب کاربری او مملو از عکسها و فیلم هایی است که بیانگر سرگذشت دردناک کودکان بیپناه مجاهدین خلق در سیستم مغزشویی است. برخی از این کودکان، چون امیر از بدو تولد یا سنین بسیار پایین درگیر مسائل این فرقه تروریستی بودهاند. از این کودکان برخی توانستند از تشکیلات فاصله بگیرند، برخی موفق به ترک تشکیلات شدهاند و برخی هنوز گرفتار آن هستند.
امیر کودکی از پدر و مادر ایرانی است که در فرانسه متولد شد. او فرزند اسماعیل وفا یغمایی از اعضای پیشین مجاهدین خلق است. پدر او که زمانی از اعضای شورای ملی مقاومت و شاعر تشکیلات مجاهدین خلق بود در سنین کودکی امیر موفق به جدایی از تشکیلات شد. مادر او اکرم حبیب خانی که هنوز گرفتار حصارهای فرقه رجوی است، در سالهای اخیر تحت فشارهای تشکیلاتی علیه امیر و پدرش موضع گیری های تندی کرده است.
امیر یغمایی پس از متحمل شدن فرایندی سخت و طولانی موفق به ترک کمپ اشرف و پیوستن به کمپ موقت ارتش آمریکا در همسایگی قرارگاه مجاهدین خلق شد و پس از ۸ سال کودک سربازی و زندگی در ساختار بردهداری مدرن مجاهدین خلق به جهان آزاد راه یافت. او در سال ۲۰۰۵ موفق به بازگشتن به اروپا و مشخصا کشور سوئد شد.
در این مطلب تلاش شده است که برخی از عکسها و یادداشتهایی که امیر یغمایی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس به اشتراک گذاشته است به ترتیب زمان وقوع، از کودکی تا امروز وی بازنشر شود. توجه شما به چند فریم از سرگذشت کودکی جلب میشود که دست کم تا ۱۹ سالگی قربانی فرقه تمامیت خواه و افراطی مسعود و مریم رجوی بود:
حساب کاربری امیر یغمایی ۵ مه ۲۰۲۴
من ۵ سال پیش به همراه یکی از دوستانم به اشرف ۳ در آلبانی رفتیم به امید اینکه بتوانیم با مادرمان ملاقات بکنیم. من در آن زمان حدود ۱۶ سال بود که با مادرم تماس نداشتم و تنها قصد من این بود که به مادرم اطلاع بدم که چند ماه دیگر نوه دار میشود. مجاهدین به درخواست ملاقات جواب منفی داد.
حساب کاربری امیر یغمایی در مورخ ۲۸ مه ۲۰۲۴
این عکس منه در سن ۵ سالگی در محوطه اسکان یا مجموعه خانه های مجاهدین در قرارگاه بدیع زادگان در نزدیکی بغداد. هفته ای یک روز پیش خانواده بودم و بعد برمیگشتم به پانسیون شبانه روزی. به دل تنگی مادر پدر عادت کرده بودیم. گاه فکر میکنم همه را خواب دیدم…
حساب کاربری امیر یغمایی ۱ ژوئن ۲۰۲۴
سال اول خارج شدنم از عراق و آمدن به سوئد. هر کجا که میرفتیم عکس دو پیامبران ایدئولوژیک مجاهدین بالا سرم بود.
امیر یغمایی در سوئد
حساب کاربری امیر یغمایی ۹ مه ۲۰۲۴
اینجا در پایگاه زایریان در حومه پاریس و من در جلو در سن ۴ سالگی در حال خواندن سرودهای مجاهدین هستیم. مغزشویی کودکان مجاهدین از همین سن شروع میشد. توجه کنید به تابلو حروف الف مثل انقلاب، ت مثل تفنگ، ج مثل جنگ …
حساب کاربری امیر یغمایی ۱۰ مه ۲۰۲۴
حدود ۱ سال قبل از فرستادنم به عراق در یک سفر به پاریس، با مریم رجوی دیدار کردم. او به من یک گردنبند طلا هدیه داد. گردنبندی که به تمام کودکان مجاهدین میداد. ۱ سال پس از آن از جهنم عراق سر در آوردم و دربهای خروج کاملا به رویم بسته شد.
حساب کاربری امیر یغمایی ۱۰ مه ۲۰۲۴
عکسی از «اور» پایگاه اصلی مجاهدین در حومه پاریس سال ۱۹۹۸. بچه های زیر سن در این عکس همگی به عراق و کمپ اشرف فرستاده شدن. آنها را در تعطیلات مدرسه از آلمان آورده بودند تا توسط مجاهدین مغز شویی و سربازگیری شوند. من در وسط با پیراهن قرمز.
حساب کاربری امیر یغمایی ۱۱ مه ۲۰۲۴
مجاهدین مدعی است که کودک سرباز نداشته. این عکس من هست در سن ۱۴ سالگی در لباس فرم نظامی در کمپ اشرف. پس از ۱ سال مغزشویی فعال توسط مسئولین در سال ۱۹۹۸ میلادی از پاریس به عراق منتقل شدم و این اسارت ۶ سال طول کشید تا آمدن نیروهای آمریکایی.
حساب کاربری امیر یغمایی ۳۱ مه ۲۰۲۴
اینجا در قرارگاه مرزی علوی است. من را از قرارگاه فائزه به اینجا منتقل کردن چون فرد غیر تشکیلاتی بودم و قوانین مجاهدین را رعایت نمیکردم. با خودم گفته بودم حالا که به اجبار اینجا اسیر شدم بچه گی می کنم و نمیگذارم این دوران را از من بدزدند. من نفر دوم ایستاده از سمت راست لباس سفید
حساب کاربری امیر یغمایی ۷ ژوئن ۲۰۲۴
من در قرارگاه اشرف. لبخندها همیشه بیانگر حقیقت نیستند.
حساب کاربری امیر یغمایی ۱۶ مه ۲۰۲۴
دکتر جونز سرهنگ دندانپزشکی که پس از اینکه از زندان اشرف رها شدم من را زیر بال و پر خود گرفت و درس انسانیت را به من آموخت. وی من را به عنوان دستیار خود در مطب دندانپزشکی آموزش داد و به من حقوق می پرداخت، او ارتباط من با سفارت سوئد را فراهم کرد و در تمام مراحل من را یاری نمود.
حساب کاربری امیر یغمایی ۲۶ مه ۲۰۲۴
دست آخر نیروهای آمریکایی در ۲ اکتبر ۲۰۰۵ من را با هلیکوپتر به فرودگاه بغداد برده تا از آنجا به سفارت سوئد در اردن بردند و نهایتا به سوئد باز گردم. در لحظه پرواز با هلیکوپتر سرهنگ زن به خلبان گفت یک دور از روی اشرف پرواز کن تا امیر این جهنم را برای بار آخر ببیند.
حساب کاربری امیر یغمایی ۶ ژوئن ۲۰۲۴
یکی از اولین عکسهای من پس از بازگشت به سوئد بعد از ۸ سال در جهنم عراق. از همه چیز عقب افتادم. از تحصیلات، روابط اجتماعی حتی نحوه خرید کالا و بیلط قطار. فردی به من گفت سرنوشت تو عجیب نیست، پدر و مادرت مجاهد بودن و تو هم عاقبت از اشرف سر در آوردی. یعنی ما حق انتخاب نداشتیم؟
حساب کاربری امیر یغمایی ۶ مه ۲۰۲۴
هنگام تلاش من برای ملاقات مادرم هواداران سازمان مجاهدین به تمسخر می گفتند: بچه ۴۰ ساله بدنبال مادرشه! غافل از اینکه در جامعه آزاد و مخصوصا در فرهنگ ایران بچه ها با والدین خود تا آخر عمر ارتباط دارند. اما بزرگترین حسرت من اینه که دختران من تا به امروز مادر بزرگ خود را ندیدند.
امیر یغمایی امروز کارشناس علوم محیط زیستی است و در کشور سوئد زندگی میکند. او دارای همسر و دو فرزند است. او بر این باور است که اصالت با حقیقت است. اگر چه درمیان مطالبش خود را خدا ناباور ومخالف حکومت ایران معرفی میکند، به خوبی دریافته است حقیقت مجاهدین خلق را باید اذعان کرد و باید در راستای خاتمه دادن به نقض حقوق انسانی اعضای این فرقه خشونت طلب تلاش کرد.
انتهای پیام