اولین زن عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین اعلام جدایی کرد
خانم فرشته خلج هدایتی طی اطلاعیه ای جدایی خودش را از فرقۀ رجوی اعلام کرد. وی اولین زنی است که بعد از اعلام شواری مرکزی از سازمان مجاهدین اعلام جدائی می کند . در گذشته قهرمانان دیگری مانند خانم ها بتول سلطانی ، زهرا میرباقری، نسرین ابراهیمی، مریم سنجابی، حمیرا محمد نژاد و زهرا معینی که بعضا عضو شورای رهبری سازمان مجاهدین بودند از فرقه رجوی اعلام جدایی کرده بودند.
مسعودرجوی ومریم قجر عضدانلو برای خلاصی از اینکه دیگر کسی به اسم شواری رهبری اعلام جدائی نکند ، با یک عقب گرد ۲۵ ساله مجددا همۀ زنان سازمان را به اسم شورای مرکزی اعلام کردند. اما جوهر این اعلام بیرونی شورای مرکزی خشک نشده بود که خانم فرشته خلج هدایتی با اعلام جدایی از این شورای مرکزی، بی هویتی و بدون ریشه بودن این شوی مسخره را جلوی چشم ایرانیان و جهانیان به نمایش گذاشت و در واقع با این اقدام خود رهگشای مسیری شد که به رهبری فرقه نشان داد که با تغیر نام و روش و توطئه نمی تواند جلوی ریزش واعلام جدایی ها را بگیرد.
رهائی خانم فرشته هدایتی را از قید و بند فرقه رجوی تبریک عرض می کنم و در این دنیای آزاد بهترین ها را برای ایشان آرزو می کنم.
ما اعضای جدا شده وظیفه داریم که صدای خاموش دوستان عزیزمان که در قید وبند فرقه رجوی هستند باشیم. به امید آن روز که تمامی دوستان رها شوند و به زندگی و اندیشه و فعالیت آزاد و رها دست یابند.
خانم فرشته هدایتی با بیانیه ای که در صفحه فیس بوک خود منتشر کرده به رساترین و ساده ترین زبان این واقعیتها را بیان کرده است. بیانیۀ خانم هدایتی به شرح زیر می باشد:
*سکوت نکنیم
فرشته خلج هدایتی
سکوت علامت رضایت نیست … و حالا باید به خاطر تمام آنهایی که زندگی شان را در تحقق یک آرمان ازدست داده اند، حرف زد .
من یک شاهد عینی هستم، شاهدی که از درون یک غار، رهایی یافته ام .
رهایی یافته از درون یک ماشین شستشوی مغزی! رها شده از دخمه ای که روح انسانها را در آن از پای می انداختند .
تا به کی باید صبر میکردم و به خاطر پرهیز از خوردن مارک و برچسبهای احتمالی به سکوت ادامه میدادم؟
من مدت سی سال از عمرم را به طور حرفه ای درتشکیلات رجوی گذرانده ام .
هرکس که بودم وهررده ای که داشتم اصلا مهم نیست، مهم این است که من سی سال شاهدعینی بودم .
تا امروز سکوت کرده بودم چرا که باور داشتم باید زمان شکستن سکوت فرا برسد حالا فکر میکنم زمان آن فرا رسیده است :
به خاطر تمام بیگناهانی که هنوز در لیبرتی هستند وهنوز نمیدانند که دنیای بیرون از این تشکیلات جهنمی، از اساس متفاوت از هر آن چیزی است که آنها میپندارند .
به خاطر عزیزانی که بطورخاص در دوسال اخیر، بیدلیل و بیگناه و فقط به خاطر قدرت طلبی رجوی جانشان را از دست داده اند .
به خاطر تمام سالهای ازدست رفته همه افراد جداشده ای که اکنون بخاطر برخوردهای غیر انسانی تشکیلات رجوی در آلبانی و برخی کشورهای اروپایی سرگردان شده اند .
به خاطر خیانت رجوی به تمام آرمانهایی که سالیان به عشق آنها جنگیدیم وخون دادیم وحال میفهمم که همه اشتباه و دروغ بوده است.
به خاطر همه مادرانی که تنها به خاطر بی خبری از فرزندانشان و در حسرت یک بوسه عزیزانشان چشم از این جهان بستند .
به خاطر همه تحقیرهای بی پایان و ناروایی که متحمل شدم و یا شاهد بودم .
به خاطر تنفر از میزان جنگ طلبی و آشوب طلبی رجوی که تنها بخاطر اینکه عمر خودش را طولانی کند صورت میگرفت.
به خاطر تنفر از تمام فرمالیسم و نمایشهای مضحک مریم رجوی که کوته بینانه به فکر فریب دادن دنیای غرب است و امکاناتی را که با نثار خون افراد سازمان جمع شده، خرج ظاهر و نمایشات خود میکند.
به خاطر ایمان به بی آیندگی این تشکیلات فرقه ای که تنها با زد وبندهای پشت صحنه سیاست، به حیات خفیف خود ادامه میدهد.
به خاطر انزجار مفرط از اینکه رجوی با نشست های شبانه روزی و تحمیل اجباری توهمات و موهامات ذهنی اش ،سالها چشم وگوش واحساس مرا به بازی گرفت .
و بخاطر یک دنیا حرف ناگفته از این سی سال که در سینه ام مانده است .
آری، از این پس حرف خواهم زد، هرجا که باشم و هر چقدر که زنده باشم .
ضمن انزجار از «فرقه منحوس و قرون وسطایی رجوی» ازهر نوع رابطه ای به اسم این تشکیلات جهنمی تبری میجویم .و هرکس نیز هرسوالی در این ارتباط داشته باشد پاسخگوخواهم بود .
فرشته خلج هدایتی
محمد کرمی، وبلاگ عیاران، پاریس، سیزدهم دسامبر ۲۰۱۵