• امروز : جمعه - ۲ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 22 November - 2024
مغزشویی با اعضای فرقه رجوی چه کرد؟

فردی که درگذشت مادرش را به تمسخر گرفت

  • کد خبر : 45671
  • 07 آوریل 2024 - 11:40

من در یک نشست بزرگ در «اشرف ۳» شاهد آن بودم، نفری که به شدت مغزشویی شده بود، خبر فوت مادرش را شنیده بود و در جمع فوت مادر خود را به تمسخر می‌گرفت.

به گزارش فراق، علی زمانی، عضو انجمن نجات در آلبانی در روایتی نوشت: سازمان مجاهدین مدعی است که مغزشویی ندارند و افراد خودشان انتخاب می‌کنند. اما این ادعا یکی از فریب‌های رجوی‌هاست که بیشتر در تشکیلات داخلی آنها وجود دارد. آیا افراد واقعاً انتخاب می‌کنند که به خانواده و مادر خود سنگ بزنند؟ رجوی‌ها صدها شیوه مغزشویی دارند و من تجربه دو شیوه از آنها را داشته‌ام که در زیر توضیح می‌دهم.

یکی از ترفندهای رجوی‌ها در مغزشویی افراد، ایجاد احساس گناه در ذهن آنها است. ایجاد گناه یکی از قدیمی‌ترین ترفندهای رجوی برای سلطه بر افراد است. به عنوان نمونه، در عملیات فروغ (مرصاد)، به افرادی که تکه‌پاره شده و هنوز زخم‌های جنگ را به تن خودشان دارند، می‌گفتند که شما به زنان و شوهرانتان و خانواده‌تان فکر می‌کردید که شکست خوردید. این اقدام به منظور سلطه بیشتر بر افراد بود. رجوی‌ها در ذهن افراد احساس گناه و بدهکار بودن را ایجاد می‌کنند. آنها ایده‌های بسیار احمقانه‌ای را به اعضا می‌دهند که قادر به محقق ساختن آنها نیستند. سپس اعضا خود را بدهکار می‌پندارند و احساس گناه می‌کنند. و همین که در ذهن گناه به وجود آمد، افراد به دام می‌افتند. احساس گناه، راز کاسبی و بهره‌برداری و برده کردن افراد و سلطه رجوی‌ها بر اعضاست. به همین دلیل، مریم رجوی همواره شعار “می‌توان و باید” را در تشکیلات تکرار می‌کند و در بوق می‌کند.

یک شیوه کار ساز دیگر در مغزشویی، سرکوب کردن فردیت افراد است. واژه “فرد” واژه‌ای خوب است، به طور ساده یعنی کسی که نمی‌تواند تقسیم شود، کسی که فردیت منحصربه‌فردش سرکوب شده باشد. در تشکیلات رجوی، افراد به شقه‌شقه شده و افراد به جان او می‌افتند و فرد حل شده در جمع دیگر توان عصیانگری ندارد و توسط جمع اعضا سرکوب می‌شود. فرد در تشکیلات رجوی همواره در هراس است که به او مارک نزنند که از ضوابط تشکیلات تخطی کرده است و در نشست‌های به اصطلاح ایدئولوژیک مانند عملات جاری سوژه نشود و مورد پرخاش دیگر افراد قرار نگیرد. افراد در تشکیلات مجاهدین همدیگر را به طور چاقی نگاه می‌کنند و همواره مواظب همدیگر هستند و کسی به کسی اعتماد ندارد. اگر هم فردی با فرد دیگر درد دل کند، مارک محفل می‌خورد که یکی از مرزهای سرخ سازمان رجوی است. این هراس و بی‌اعتمادی در مغز افراد توقف ناپذیر است و لحظه به لحظه ذهن فرد را درگیر می‌کند و از انسانیت و عواطف و هویت واقعی خود تهی می‌شود. به همین دلیل، رجوی سال‌هاست که به اعضا می‌گوید که اگر کسی به زن و زندگی و خانواده فکر کرد، او را به جمع بسپارند تا حسابش را برسانند و بعنوان سوژه باکوت شود. رجوی هیچ عواطفی را به جز مجیزگویی به رسمیت نمی‌شناسد. این یک قاعده اساسی زندگی افراد در سازمان رجوی است. یکی از قواعد اساسی آن این است که هر چه نسبت به خودت باشی، نسبت به دیگران هم همان خواهی بود. اگر خودت را دوست نداشته باشی، دیگران را هم دوست نخواهی داشت. از بین بردن فردیت اعضا در تشکیلات سازمان رجوی از این قاعده پیروی می‌کند. همه دوست‌داشتن‌ها و عواطف با این شیوه خشکانده شده‌اند. من در یک نشست بزرگ در اشرف ۳ شاهد آن بودم، نفری که به شدت مغزشویی شده بود، چند روز قبل از همان نشست، خبر فوت مادرش را شنیده بود و او فوت مادر خود را در جمع به تمسخر گرفته بود و به عنوان جوک برای حاضرین تعریف می‌کرد و جمعی هم در نشست می‌خندیدند و تفریح می‌کردند. این است بلایی که رجوی‌ بر سر افراد و مغز آن‌ها آورده است.

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=45671