• امروز : جمعه - ۲ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 22 November - 2024

مروری بر وقایع سال‌های ۵۰ تا ۵۷ پیرامون سازمان مجاهدین ضدخلق / ۱

  • کد خبر : 39829
  • 18 آگوست 2024 - 13:25

پیروزی انقلاب اسلامی ایران با رهبری امام خمینی(ره) و فداکاری های بی‌دریغ مردم، در بهمن۱۳۵۷ به قوع پیوست. زندانیان سیاسی از جمله اعضای سازمان مجاهدین که تا آن زمان خود را «جنبش ملّی مجاهدین» می نامیدند آزاد شدند و با انتشار اطلاعیه ای به تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۵۷  اعلام موجودیت کردند. آنها ساختمان «بنیاد پهلوی» (وزارت بازرگانی فعلی) واقع درنزدیکی میدان ولی عصر و دیوار به دیوار سفارت عراق را اشغال نموده و مقر اصلی خود قرار دادند. پس از آن با نام «سازمان مجاهدین خلق» فعالیت خود را گسترش داد.

از اول مرداد ۱۳۵۸ نشریه مجاهد، به عنوان تریبون رسمی مجاهدین، انتشار یافت. در نخستین شماره این نشریه، تصویر بزرگی از امام خمینی(ره) با این تیتر منتشر شد: «آیه الله خمینی در حساس ترین مقطع این مبارزه به عنوان تبلور شرف و آزادگی مردم ما لقب امام گرفت.» سپس طی یادداشتی از امام خمینی با تعبیر«چهره پرچمدار و قهرمان» حماسه کبیر مردم که «همچون خورشید، تابناک تر از هر ستاره می درخشد» یادشد.

سازمان مجاهدین با استفاده از فضای پس از انقلاب و عدم آگاهی مردم از ماهیت واقعی آنان با تظاهر به اسلام و قبول صد درصد رهبری امام خمینی به بازسازی تشکیلات و جذب نیرو پرداختند. به صورت موازی تشکیلات مخفی خود را گسترش دادند و با استفاده از شرایط پس از پیروزی انقلاب که انبوهی سلاح به دست مردم افتاده بود، به جمع آوری سلاح و مهمات و تدارک خانه های تیمی مشغول بودند.

در حالیکه اعضای قدیمی و اصلی درون زندان در بیان عقاید خود گفته بودند، نه به آن انقلاب اعتقاد و علاقه ای دارند، و نه رهبری اما ظاهر سازی می کردند. تا اینکه کم کم عقاید و نیات واقعی آنها افشا شد. از همان ماه های اول اعتراضات کارشکنی ها و رفتار تند و تیز بروز کرد. به طور فعال وارد صحنه سیاسی کشور شده و  جذب نیرو و سازماندهی را آغاز کردند. برای جذب هوادار، از منظر سیاسی خود را وفادار به انقلاب اسلامی و امام خمینی معرفی و در عرصه فعالیت های اجتماعی و مدنی به نحو چشمگیری سرمایه گذاری می کردند. اهداف اصلی سازمان گسترش، قدرت نمایی و  نمایاندن چهره ای از خود برای جوانان بود که  جاذبه های  انقلابی و چریکی متناسب با شرایط آن زمان داشته باشد.

بهمن ۱۳۵۷ مسعود رجوی وموسی خیابانی پس از آزادی از زندان در منزل خلیل رضایی پدر رضایی ها

در همین روند، ضمن تشکیلاتی و مطیع ساختن هواداران، تلاش می شد روحیات و گرایش های آنان را به سمتی که سازمان می خواهد جهت دهند. برنامه های مختلف کوه نوردی، اردوهای سازندگی و انجام فعالیت های تبلیغی همراه با آموزش  های فشرده  جزوات سازمانی پیگیرانه انجام می شد.

طرح های افراطی و اغراق آمیز مطالبات اقشار محروم اجتماع، دامن زدن به انتظارات غیرواقعی و خارج از ظرفیت نظام تازه تاسیس جمهوری اسلامی، دامن زدن به اغتشاشات در اولین ماه های پس از پیروزی انقلاب و …یکی از شیوه ها در تبلیغات سیاسی و اجتماعی آن هنگام بود در حالی که رهبر انقلاب و سایر نیروهای انقلابی مسلمان در حال تدوین قانون و پیگیر مطالبات و انتقاد به نارسایی های دولت موقت بودند و بر لزوم آرامش و تعامل برای حل مشکلات و اجتناب از تفرقه و تنش سیاسی اجتماعی تاکید می کردند، رجوی در کنار سایر گروه های چپگرا و غیرمذهبی با تبلیغات مغرضانه و بزرگنمایی مشکلات آشکارا می کوشید فضای دو قطبی و رادیکالیزه علیه انقلاب پدید آورد.

به دنبال پرپایی هر مدل اعتراض خشونت آمیز بودند تا خود  را به عنوان نمایندگان واقعی مطالبات مردم  اعلام کنند. آنچه این هدف را ازهمان ابتدا روشن و ناصداقتی گروه ها را برملا می ساخت، کارشکنی ها، عدم همراهی، شعارهای تحریک کننده و احساس برانگیز بود که  برای انتقادات استفاده می شد. از طرف دیگر برای  اغوا و جذب احساسات هواداران با پرداخت حماسی و عاطفی بر سوابق اعضای اولیه و برخی حوادث و وقایع مربوط به دوران مبارزات اعضای سابق، بسیار تأکید می کردند و بدینوسیله سعی داشتند با تحریک عاطفه و احساسات، عده زیادتری از جوانان و نوجوانان را به سمت خود بکشانند.

رجوی  همواره با تاکید بر وجود دو اسلام: «توحیدی مجاهدین» و «اسلام ارتجاعی»، خود را یگانه منادی توحید وانمود و جریان های اسلامی دیگر  را  تخطئه و در جبهه ارتجاع می خواند. برای جذب نیرو و موجّه جلوه دادن هرچه بیشتر خویش، نظم تشکیلاتی و انضباط آهنین را با عنوان «انضباط انقلابی» و یکی از عوامل جذب افراد در کانون دستورالعمل های خود داشتند.

در برخورد با ابهامات و اعتراضات اعضا و هواداران، غالباً اعتراضات را ناشی از رگه های ارتجاعی باقیمانده در شخصیت و تمایلات بورژوایی و غیرمردمی قلمداد نموده و راه حل را نیز چنین عنوان می کردند که اگر این رگه ها را تصفیه کنید به مرحله ای می رسید که دیگر این اعتراضات و ایرادات را به سازمان نخواهید داشت.

یکی دیگر از تاکتیک های اساسی برای براندازی حاکمیت «خط نفوذ» بود؛ نفوذ در نهادهای حساس و تعیین کننده نظام از قبیل دادسراها و دادگاه های انقلاب، سپاه و کمیته های انقلاب اسلامی، وزارتخانه های مهم، نخست وزیری و شورای امنیت کشور. تا با انواع ترفند ها و بابهره گیری از ارتباطات با برخی مسئولان و سوءاستفاده از تازه تاسیس بودن نظام اجرایی، به بعضی از نهادهای مهم رخنه نمایند.

از آنجا که رجوی از همان ماه‌های اول انقلاب دنبال به دست آوردن قدرت و  حاکمیت بود. پنهان کاری، نفوذ، جمع آوری اطلاعات، سلاح و جذب نیرو را در دستور کار داشت. به موازات آن تخطئه و از بین بردن صلاحیت نظام کشور در راس امور تبلیغاتی و وظایف روزانه بود.

لذا به دست آوردن اسناد و مدارک سری و  جمع آوری سلاح اهم کارها بود.  رجوی همچنین در پی ایجاد ارتباط  پنهانی با برخی کشورها از طریق سرویس های اطلاعاتی آنها عمل می کرد که یک مورد آن، از طریق سعادتی بود.

ملاقات اعضای سازمان با امام خمینی(ره)

اولین بار بعداز پیروزی انقلاب اسلامی روزنامه های کیهان و اطلاعات ۸ اردیبهشت ماه ۱۳۵۸ از ملاقات و مذاکرات رهبران سازمان با امام خمینی خبر دادند. این دیدار صبح روز پنج شنبه ۶ اردیبهشت ماه در اقامتگاه امام در قم و به طور خصوصی انجام شد. افراد حاضر در جلسه عبارت بودند از: مسعود رجوی، موسی خیابانی، عباس داوری و محمود احمدی. در ابتدای ملاقات، امام این طور صحبت را شروع می کنند که: سوابق سازمان شما این طوری بوده. اشاره می کنند به تغییر ایدئولوژی و… می گویند که این کتاب تغییر ایدئولوژی و اعلام مواضع شما را آورده بودند به من گفته بودند اینها این طور هستند، این تیپ هستند و من گفتم که اگر اشتباهی شده و اگر مسئله ای به وجود آمده مربوط به گذشته است. به هر جهت شما جوانید، الان انقلاب شده و مردم ما متحول شدند و ما باید دست به دست همدیگر بدهیم برای سازندگی و می توانیم و شما می توانید اشکالاتتان را برطرف کنید. به هر جهت امام گفتند شما بروید خودتان را اصلاح بکنید و بعد با توجه به [اصلاح] این اشتباهتان، بروید تبلیغ کنید و بروید با مردم باشید خدا هم کمکتان می کند.

حجت الاسلام سید حسین موسوی تبریزی از ملاقات سران سازمان با امام چنین گفته یکی از کارشناسان امنیتی به نقل از مرحوم حجت الاسلام سیداحمد خمینی گفته است: در روز ملاقات مزبور مسئولین حفاظتی اقامتگاه امام در قم قصد داشتند که آنان را طبق روال موجود بازرسی بدنی کنند که مسعود رجوی و همراهان اعتراض کردند و مانع بازرسی بدنی شدند. پس از اطلاع امام از این موضوع ایشان دستور می دهند که آنان بدون بازرسی وارد شوند. بعد معلوم شد که آنان مخفیانه یک دوربین و یک ضبط صوت کوچک به همراه خود حمل کرده بودند و از ملاقات عکسی و نواری تهیه کردند. برای برخی  شبهه ای در رابطه با این ملاقات ایجاد شد. که چرا امام باید اینها را بپذیرد؟ بعضی ها گفتند که شاید امام عنایت دارد که اینها جذب انقلاب بشوند. خدمت امام رفتیم و سؤالمان خیلی رک و صریح این بود که «چرا به رجوی و موسی خیابانی ملاقات دادید؟ این باعث شبهه برای دیگران شده است.» امام دو جمله بیان کردند – البته روش امام کلاً همین بود – «یکی این که من احتمال می دادم که اینها مطالبی داشته باشند که به گوش من نرسیده باشد و بعد بگویند ما مطالبی داشتیم و امام وقت نداد به گوش او برسانیم و اگر می گفتیم، امام قبول می کرد. من چرا باید این فرصت را از اینها بگیرم. باید اینها می آمدند و می گفتند. دوم این که من خودم مطالبی داشتم که باید به اینها می گفتم به عنوان اتمام حجت، که خدای نکرده بعدها در دل خودم نماند که چرا حرف هایم را به اینها نگفتم و اینها نگویند که امام حرف هایش را به ما نگفته بود و آنها هم آنجا به من قول دادند که حرف های مرا برای دوستانشان هم نقل کنند.»

روند بحران سازی و شورش

سازمان طی اطلاعیه ای در ۱۳/۱۲/۱۳۵۷ به بهانه هشدار در مورد «توطئه ضدّانقلابی شرم آور برای حمله به دفتر جنبش ملی مجاهدین» با مقایسه شرایط پس از انقلاب و رژیم شاه، ضمن بزرگ نمایی تشکیلات سازمان و مظلوم نمایی، مدعی شد که «گروه های مشکوک راست گرا» تهاجم علیه آن را آغاز کرده اند و از این پس مسئولیت برخوردها و حوادث برعهده سازمان نخواهد بود.

ادبیات خشونت بار و لحن تهدیدآمیز بیانیه در حالی که هنوز سه هفته از پیروزی انقلاب گذشته بود، نشانه آشکاری از تمایل سازمان به ایجاد شورش محسوب می شد. آن هم در شرایطی که کمترین زمینه برای اغتشاش وجود نداشت. طی اطلاعیه سیاسی – نظامی شماره ۲۲ در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۳۵۸، در اوج همبستگی ملت، خطر «جنگ داخلی» را مطرح کردند. روحیه رهبران اقتضا می کرد که جامعه را در آستانه جنگ داخلی، کشمکش و تضادهای حل نشدنی بنمایانند. در اردیبهشت ماه ۱۳۵۸، متعاقب چند درگیری پراکنده در شهرهای کوچک طی دو ماه گذشته و اقدام به «خلع سلاح» چند دفتر، در دفاتر سازمان در آبادان و خرم آباد درگیری هایی به وجود آمد. این درگیری ها معمولاً غیرمسلحانه و از سوی افراد عادی بود که بعد از مشاجره چند ساعته قصد ورود به دفاتر را داشته اند. در خرداد ماه ۱۳۵۸ از سوی سازمان به تمامی دفاتر شهرستان ها دستور داده شد که ۴ خرداد را پرشکوه برگزار کنند و در صورت درگیری مقابله کنند. استفاده از مناسبت های مختلف که می توانست برای سازمان مشروعیت و اعتبار به همراه آورد یکی از شگردهای تبلیغی برای جذب هوادار ایجاد اغتشاش وجوسازی علیه انقلاب بود. در اکثر شهرستان ها درگیری هایی میان گروه هایی از مردم که شعارهایی به نفع انقلاب و رهبری می دادند با هواداران سازمان به وجود آمد.

در تهران مراسم ۴ خرداد ۱۳۵۸ به مناسبت سالگرد سران سازمان، همراه با تظاهرات از میدان راه آهن تا پارک خزانه انجام شد. در این مراسم با صبغه تبلیغاتی ضدآمریکایی و متهم سازی ضمنی حاکمیت جمهوری اسلامی به مماشات در قبال امپریالیزم آمریکا، درگیری مختصری نیز روی داد. یکی از شعارهای اصلی این تظاهرات این بود: «آتش عصیان خلق، همیشه توفنده باد/ارتجاع ارتجاع یکسره نابود باد».

پس از ۲۳ خرداد ۵۸ و انتشار خبر و برخی اسناد دستگیری سعادتی – در ۶ اردیبهشت به اتهام جاسوسی به نفع شوروی – این موضوع در تبلیغات سازمان نقش اصلی را یافت: تمامی شعارهای محوری سازمان در تمامی تبلیغات و راهپیمایی های مردمی در نیمه اول سال ۵۸ حول و حوش آزادی سعادتی قرار گرفت. درتحلیل های درونی گفته شده بود: فشار بر حکومت بایستی آن قدر گسترده و مردمی گردد تا مجبور شود تمام حرف هایش را پس بگیرد.

سازمان که قادر نبود از مسیر قانونی و صحیح، جاسوسی سعادتی و اقدام وی را موجه سازد، می کوشید با حاشیه روی و مظلوم نمایی در قالب ادعای شکنجه، فضای سنگینی علیه دادستانی انقلاب ایجاد کند.

در ادامه موضع گیری های گسترده نشریه «مجاهد» و برخی اطلاعیه های پیشین علیه «خلع سلاحِ» گروه های سیاسی توسط دولت سازمان مجاهدین به هیچ عنوان با پذیرش قانون در این موضوع تمکین نمی کرد و با شانتاژ و تأکید، بر حق ویژه خود نسبت به در اختیار داشتن سلاح،  از خلع سلاح طفره می رفت.  آن ها در ادامه در پی جمع آوری سلاح ها و تخلیه یکی از انبارهای سلاح در ۲۶ مرداد ماه ۵۸ طی اطلاعیه ای نسبت به ضبط یکی از انبارها، توسط کمیته مرکزی اعتراض نمودند و خطاب به وزارت کشور بیانیه  دادند: «با توجه به این واقعیت که… داشتن سلاح، حق طبیعی و مشروع هر سازمان رزمنده ای است که طی سالیان دراز صلاحیت خود را در به کار گرفتن آن به ثبوت رسانیده است… لذا بدین وسیله تقاضای استرداد کلیه سلاح ها و وسایلی که لیست آنها به پیوست ارسال می گردد، داریم.»

ادامه دارد

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=39829