رو نمائی از یک زن داعشی(مهوش سپهری) در اوور سوراواز توسط مریم قجر !

بعد از ۱۲ سال خزیدن رجوی جنایتکار به سوراخ موش آن هم از ترس محاکمه و برای فرار از جوابگوئی به قربانیان ایرانی ؛ عراقی , اعضاهایی که به دستور شخص رجوی و مریم قجر برای زندانی و شکنجه کردن حکم صادر کردند و چند عضوء ناراضی در زیز شکنجه های وحشیانه شکنجه گران رجوی جان باختند ( مثل ـ قربانعلی ترابی ـ پرویز احمدی ــ جلیل بزرگمهر ـ و…بعد از ان رجوی جنایتکار و مریم قحر مریم قجر تصمیم می گیرد یکی از بد نامترین زنان رجوی را که بنام اصلی( مهوش سپهری) و در تشکیلات درونی فرقه رجوی با نام مستعارنسرین معروف بود! اما در بین اعضاء فرقه به جلاد خلق کرد معروف بود از طرف رجوی و مریم قجر بعنوان همردیف مسئول اول انتخاب شود تا بتواند شدت سرکوب و حفقان در درون مناسبات هر چه بیشتر؛ بیشتر کند و با سر کار امدن مهوش سپهری افزایش ساعات کاری اعضاء فشارهای روحی و روانی با نشستهای مختلفی ومدعی بود که حق و حقوق رهبری ( مسعود رجوی و مریم قجر ) با فشارهای کاری و درست کردن ضابطه های تشکیلاتی ان حق رهبری را از گلوی اعضاء نگون بخت بیرون بکشد !

مهوش سپهری با اینکه خود ملیت کرد داشت اما در سال ۱۹۹۱ در خدمت رجوی به صدام ملعون بیشترین کرد کشی توسط یگانهای تحت فرماندهی این زن جنایتکار صورت گرفت و به همین خاطر از ان عملیات به بعد مورد توجه ویژه مسعود رجوی و مریم قجر قرار گرفت .

با سر کار امدن مهوش سپهری جنایتکار اولین کار که بسرعت شروع شد تشکیل تیمهای تروریستی و اعزام ان به داخل ایران برای زدن خمپاره به مراکز دولتی و ترور شخصیتهای سیاسی و نظامی ایرانی ! یعنی انتخاب سوژه از طرف مسعود رجوی و مریم قجر به مهوش سپهری ابلاغ می شد .

سپس مهوش سپهری این عملیات تروریستی را به یکی از قرارگاههای عملیاتی ابلاغ می کرد و فرمانده ان قرارگاه تیم عملیاتی انتخاب و به مهوش سپهری معرفی می کرد می کرد و بعد موافقت مهوش سپهری می بایست تیمهای عملیاتی از طرف مسعود رجوی و مریم قجر هم اکی می شدند تا کار اماده سازی ترور بر حسب موقعیت طرح ریزی و تمرینها شروع می شد و هم زمان امکانات عادی سازی برای افراد و کار انتقال سلاح و مهمات هم فراهم می شد و عبور دادن تیمهای عملیاتی زیر نظر افسران استخفاراتی عراق و رابطین فرقه رجوی با سیستم اطلاعاتی عراق از مرز صورت می گرفت .

به دستور شخص رجوی جنایتکار و مریم قجر چند عملیات حساس باید صورت می گرفت که یکی از انها سفارش مخصوص ضدام بود ورجوی باید ان را از طریق تیمهای تروریستی اش عملی می کرد به هیمن خاطر مهوش سپهری شخصآ رهسپارقرارگاهی که می بایست ان عملیات سفارشی را انجام بدهند می شد و در ان مقر مستقر می شد وقبل از خروج تیمهای تروریستی با انها دیدار و نشست برگزار می کرد و ازلحظه خروج تیمهای تروریستی از ازدوگاه تا خارج شدن از خاک عراق و رسیدن به محل ترور همه را بصورت مستقیم توسط بی سیم ؛ سیستم ارتباطی ثریا به دقت دنبال و کنترل می کرد .

زمانی که تیم تروریستی به محل اجراء عملیات می رسیدند مهوش شپری دستور شکلیک و اجراء عملیات از طریق تلفنهای ثریا که قابل رد گیری نبودند صادر می کرد البته در عملیاتهای سفارشی نه همه عملیاتها.

ـــ زدن خمپاره به دفتر تشخیص مصلحت ( توسط ۲ تروریست اعزامی از عراق اردوگاه جلولا ؛ که به نام قرارگاه عملیاتی انزلی شناخته می شد بنامهای اسد ــ ش( فرمانده ) ــ رضا ـ ح عضو تیم ) این عملیات تروریستی از طرف فرقه رجوی در ۷ فووریه ۲۰۰۰صورت گرفت که بعدآ معلوم شد مردم عادی زخمی و ضرر و زیان دیده اند .

البته تیمهای تروریستی با فریب و پرداخت هزاران دلاراز خانواده های خود برای پیشبرد طرحهای تروریتسی خود بعنوان ملع اجتماعی استفاده می کردند !

بطور مثال خبر دقیق و موثق اینکه اسد ـ ش از لحظه ورود به تهران در خانه یکی از بستگان (…. ) خود مستقر می شود و از امکانات انها برای شناسائی ؛ عادیسازی استفاده می کند و حتا از انها برای خارج شدن از محل و دایره حفاظتی استفاده می کند !

ـــ همین تیم تروریستی قبل از ان هم یک عملیات تروریستی به تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۷۷انجام داده بودند با شلیک آرپی چی ۱۸ از پشت موتور به وزارت اطلاعات که توسط همین اکیپ تروریستی ( اسد ـ ش*** و رضا ـ ح صورت گرفته بود .

بنا بر اطلاعات موثق تروریست فرقه رجوی اسد ـ ش هم اکنون مقیم المان می باشد اما بیشتر در اوور سوراواز کنار دست مریم قجر مستقر می باشد تا هر زمان نیاز شد برای ترور جدا شده ها استفاده کنند و البته چند بار هم برای ترور جدا شده ها توسط مریم قجر به خیابانهای پاریس اعزام شده .

در این عملیات تروریستی هم یکی از نزدیکان ( …. ) سیروس وفا که از اعضاء فرقه می باشد نقش پشتیبان ودیدبانی ؛ راهنمائی در خیابان و .. این تیم تروریستی بعهده داشت وقرار بود اگر تیم مورد تعقیب قرار گرفت ( … ) سیروس وفا باید با ماشین تصادف ساختگی درست می کرده تا تیم تروریستی بتواند از صحنه فرار کند و…..

ترور جنایتکارانه سرتیپ صیاد شیرازی به دستور شخص مسعود رجوی و مریم قجر در دستور کار قرار گرفت و مهوش سپهری از طرف رجوی جنایتکار مسئول و فرمانده این عملیات جنایتکارانه انتخاب شد .

دقیقآ بیاد دارم چند روز بعد عید سال ۷۸ بود مهوش سپهری همراه تیم حفاظتی وارد قرارگاه انزلی شد و یکساعت نگذشته بود که یک سرهنگ عراقی و یک سرگرد عراقی با کلی نقشه در درست وارد ساختمانی شدند که مهوش سپهری در ان مستقر شده بود حدود ۴ ساعت در ان محل بودند و عصر خارج شدند .

مهوش سپهری امد سمت بیمارستان عراقی ها که خالی بود و برای اموزش تیمهایی که برای عملیات داخل ایران می خواستند اعزام شوند مورد استفاده قرار می گرفت .

قبل از اینکه مهوش سپهری وارد حیاط بیمارستان شود ۳ عضو سازمان که در برای عملیات انتخاب شده بودند دم درب به خط شدند و مژگان پارسائی ؛ علی اکبر انبازبا نام مستعار یوسف و افشین علوی که هم اکنون بعنوان یکی از سخنگویان فرقه رجوی مقیم اوور سوراواز فرانسه می باشد هم در کنارشان ایستاده بودند نفرات تیم عبارت بودند :

۱ــ کمال موسوی همسر سابق خانم مرجان ملک ***

۲ ــ اسدالله ــ البته این اسم واقعی ان فرد نمی باشد و نا گفته نماند این فرد تمام شناسائی را انجام داده و حتا خیابان به خیابان از تهران و مراکز حساس فیلم برداری کردهو در اختیار فرقه گذاشته بود وسیستم اموزشی سران فرقه هر کس را می خواست به داخل ایران برای عملیات تروریستی بفرستداز این نوارها برای اشنا کردن تیمها با محیط و محلات تهران و حتا محلی که باید مورد سوء قصد قرار بگیره اشنا می کردند .

۳ ـ علی نادری که بعنوان راه بلد از وی در منطقه ایلام برای عبور تیم عملیاتی ترور صیاد شیرازی استفاده کردند .

**** کمال موسوی بعد از سقوط رژیم صدام ملعون از طریق رادیو خبردار می شود بر خلاق ادعاهای سران فرقه که گویا مرجان با خوردن قرص و درگیر شدن کدر زمان بر گشت عملیات کشته شده با خبر می شود هنوز مرجان زنده هست و در نزدیکی مرز قصر شیرین اقدام به فرار می کند ولی تیمهای حذفی به فرماندهی افشین ابراهیمی وی را تعقیب و نرسیده به قصر شیرین در کوههای دارووشکه از پشت به رگبار می بنند و کمال موسوی درجا کشته می شود .

ــاعزام تیمهای تروریستی به دستور رجوی و مریم قجر به فرماندهی و زیز نظر مستقیم مهوش سپهری برای خمپاره زدن به پایگاه موشکی کرمانشاه .

عملیات تروریستی حمپاره زدن در کرمانشاه به فرماندهی مستقیم مهوش سپهری و توسط تیم سیروس اسدی صورت گرفت و به گفته خود سیروس که عملیات انجام داده بود خواست شخصی رجوی و مریم قجر بود که مقر موشکی نزدیک کرمانشاه خمپاره زده شود و به همین خاطر مهوش سپهری شخصا برای اعزام تیم تروریستی به قرارگاه جلولا امد و ۲ روز در قرارگاه جلولا ماند تا عملیات تروریستی صورت بگیرد و بعد اینکه خبر انجام علیات گرفت قرارگاه به سمت مقر شخصی رجوی و مریم قجر ترک کرد .

چند ماه بعد سیروس اسدی و یک فرد جدید الورود بنام احمد توسط مهوش سپهری برای خمپاره زدن در کرمانشاه اعزام می شوند که در نزدیکی قصر شیرین این تیم لو می رود و در یک درگیری هم سیروس اسدی هم احمد که فرد جدیدی بود کشته می شوند !

البته اینها نمونه هائی از جنایات این زن ( مهوش سپهری ) بود بر علیه ملت ایران و دهها عضوء نگون بخت که برای عملیات تروریستی از قرارگاههای مختلفی که صدام ملعون به رجوی جنایتکار هدیه کرده بود اعزام می شدند .

در مناسبات تشکیلاتی هم مهوش سپهری جزو زنان بد نام بود .

مهوش سپهری وقتی درسلسله مراتب تشکیلاتی به رده شورای رهبری دست سازرجوی رسید از همان روز اول با بد دهنی و با برگزاری نشستهای طولانی لمپنیزمی که در هیچ چاله میدانی پیدا نمی شد را جزو فرهنگ و گفتار و رفتار انقلابی و مجاهدی بنیانگذاری کرد .

البته اکی پیش بردن این خط و خطوط ؛ گفتار کثیف را مستقیم از شخص رجوی و مریم قجر گرفته بود !

دقیقآ یادم سال ۷۷در اردوگاه باقر زاده مریم قجر می خواست نشستهای درونی شروع کند که یکی از اعضاء نگون بخت به این شیوه برخورد و فحش دادنها اعتراض کرد و مریم قجر با یک حالت خنده گفت من گفته ام از این به بعد هر چه به دهن مسئولینتان می رسد به شما نرینه های وحشی بگویند !

از زمانی که مهوش سپهری نشستهای درونی هدایت می کرد کلمات چاله میدانی مثل نقل و نبات در دهان همه جاری می شد مثلا به یکی می خواستند انتقاد کنند با این کلمات شروع می شد :

بی شرف ـ بی ناموس ـ بی غیرت ـ پاسدار ـ نفوذی ــ اطلاعاتی ـ تن لش ـ مادر به خطا ( مادد قهبه ) ـ بچه سر راهی ـ بز دل ـ ترسو ـ مفت خور ـ تن پرور ـ زالو ـ خوک کثیف ؛ بی پدر؛ حرامزاده ـ قورمساق ـ فاسد الاخلاق و….

از دیگر جنایات مهوش سپهری این که به دستور شخص مسعود رجوی و مریم قجر ؛ مهوش سپهری برای هر قرارگاهی ۲ تا ۳ تیم حذفی درست کرده بود !

این تیمها مستقیم یا از مهوش سپهری دستور می گرفتند و یا مهوش سپهری دسورات لازم به فرمانده قرارگاه مربوطه می داد و تیمهای حذفی دست بکار می شدند .

تیمهای حذفی ۲ مسئولیت اساسی داشتند :

۱ــ سر به نیست کردن فرد ناراضی در همان داخل قرارگاههائی که حضور داشتند !

۲ــ بردن عضوء ناراضی به مرز ایران ؛ عراق و رها کردن در میدان مین و بستن به رگبار از پشت که نفر یا کشته یا زخمی شود نهایت در همان میدان مین زمین گیر شده کشته شود و یا اینکه به صدای شلیک پاسگاههای مرزی ایان هم جواب بدهند و فکر کنند تیم تروریستی می خواهد وارد ایران شود انها هم با شلیک باعث مرگ ویا زخمی شدن عضو ناراضی شوند .

البته بصورت مختصر اشاره کنم در بین اعضاء نگون بخت کسانی بودند که حاضر به ماندن در تشکیلات فرقه گرایانه رجوی نبودند و از انجا که رجوی خروج ممنوع اعلام کرده بود و هیچ کسی را حتا تحویل مقامات سازمانهای بین المللی مثل صلیب سرخ یا یو ان اچ سی ار که ارگان پناهنده پذیر بود هم نمی داد افرادی که می خواستند جدا شوند به دستور شخص رجوی و زیر نظر مهوش سپهری با همان تیمهای حذفی به میدان ایران و عراق می فرستادند .

از قرارگاه جلولا تا انجا که من اطلاع دارم توسط تیمهای خذفی به میدان مین ایران عراق فرستاده شده اند :

ـــ محمد رضا پیر نظری

ــ عبدلله نیک بخت تبریزی ( این فرد موقعی که می بیند تیمهای حذفی سلاحها را به سمت او گرفته اند از ترس دوباره به سمت عراق بر می گردد اما بار دیگر سعی می کنند او را که شنا بلد نبود به استخر می برند و به نقطه عمیق استخر حل میدهند تا وانمود کنند شنا بلد نبوده غرق شده که یکی از بچه ها نجا تش می دهد .

ـــ اصغر امینی در جلولا در تعمیرگاه یکی از قرارگاهها کار می کرده که به دستور شخص مهوش سپهری اعضاء تیم حذفی ان را به میدان ایران و عراق می برند و در انجا رها می کنند .

ــ علیرضا میر عسگری در بصره از طریق رود شط توسط تیمهای خذفی به سمت ایران فرستاده می شود و از پشت به رگبار بسته می شد و حتا توسط گلوله هایی که تیمهای حذفی شلیک می کنند زخمی می شود نهایت با همان وضعیت زخمی از طرف سربازان ایرانی نجات پیدا می کند .

تصفیه اعضاء ناراضی به دستور شخص مسعود رجوی و مریم قجر به فرماندهی مهوش سپهری !

به مهوش سپهری از طرف شخص مسعود رجوی و مریم قجر ماموریت داده می شود تا اعضاء ناراضی را از درون تشکیلات تصفیه و در اردوگاه بد نام اشرف زندانی کنند .

مهوش سپهری فرماندهی و هدایت تصفیه اعضاء ناراضی را با رفتن به هر قرارگاه بصورت مستقیم و با صحبت و برخورد مستقیم با افراد ناراضی انهم با فحش و کتک زدن وارد کردن فشارهای روحی و جسمی برای تسلیم اعضاء ناراضی پیش می بردی البته نا گفته نماند مهوش سپهری می تواند با برگزاری نشستهای طولانی و طاقت فرسا یک عده را تسلیم کند ولی نزدیک به ۵۰ نفر خواهان خروج ازتشکیلات می شوند که همه این افراد بلافاصله به دستور مهوش سپهری زندانی می شوند !

سپس توسط رابطین رجوی با زندان ابوغریب صدام که نادر رفیعی ( چند سال پیش فوت کرده ) و محمد مشیری با نام مستعار حمید ایرانیان که هم اکنون در اوج شیادی یک انجمن در المان دایر کرده که گویا برای برقراری دمکراسی در ایران فعالیت می کند ( البته فعالیت این جنایتکاران شکنجه و زندانی کردن ایرانیان بوده و من شخصا شاهد اعمال جنایتکارانه این فرد هستم و حاضر هستم در هر دادگاهی شهادت بدهم ) تمامی اعضاء ناراضی تحویل زندان بد نام ابوغریب صدام دادند تا اینکه در تیر ماه سال ۸۱ با نزدیک شدن جنگ در عراق طی یک تبادلی ۵۴ ایرانی که ۹۰ درصد انها اعضاء سابق و ناراضی فرقه رجوی بودند از مرز خسروی تحویل مقامات ایرانی داده شدند و عراقی ها هم ما به ازاء هر یک ۱۴ عراقی از ایرانی ها تحویل گرفته بودند .

اینها تنها گوشه هایی از جنایات مهوش سپهری با نام مستعار نسرین در تشکیلات فرقه رجوی جنایتکار بود و مطمئن هستم در هر قرارگاهی دست به جنایات وحشتناکی زده است .

اولا : از همه دوستانم خواهش می کنم هر چه از جنایات مهوش سپهری مطلع هستند حتما ان را به اطلاع افکار عمومی برسانند .

دومآ : از وکلای بین المللی ایرانی و یا اروپائی در خواست می کنم به ما کمک کنند تا پرونده جنایات و نقض حقوق بشری که از طرف این زن دیو صفت صورت گرفته در یک دادگاه عادلانه باز شود .

سومآ : به اطلاع مقامات سیاسی و امنیتی المان و فرانسه و کل اروپا می رسانم که مهوش سپهری با نام مستعار نسرین یکی از جنایتکارترین زنان می باشد و نباید اجازه بدهید فرقه جنایتکار رجوی از حقوق بشر و دمکراسی موجود در اروپا برای استقرار جنایتکاران سوء استفاده کنند باز تکرار می کنم فرقه رجوی هزار بار از داعش خطر ناک تر و شیاد تر …

پاریس : محمد رزاقی