بازی ژاله صامتی در سرهنگ ثریا مجموعه ای است از تمام آنچه که مخاطب از یک کاراکتر قابل دیده شدن می خواهد.
به گزارش فراق، نوع مواجهه صامتی با نقش بیش از آنکه تکنیکی باشد حسی و غریزی است چرا که اصولاً او خود بازیگر غریزه است تا تکنیک اما در سرهنگ ثریا ورای تمام تجربیات پیشین اتفاق تازه دیگری نیز می افتد که میزان اثر گذاری نقش را دو چندان نموده:
صامتی این کاراکتر را با یک انگیزه و غیرتی برآمده از خود نقش بازی می کند و همه عناصر در اختیارش اعم از بدن و خصوصاً بیان را برای این مقصود به کار می بندد. نگاه کنید به تونالیته صدایش که در اکثر صحنه ها بایستی داد و چه بسا فریاد بزند که صدایش را به گوش گمشده اش برساند و یا ببینید نوع راه رفتن و حرکات اش را که نه تنها خود که بایست یک گروه را به جلو براند و کارکردی انگیزشی داشته باشد. این نقشی است به غایت سخت که آمادگی بدنی فوق العاده ای می طلبد که صامتی به خوبی از عهده اش بر آمده. وقتی او را در انتهای فیلم با گردی از سفیدی بر موها در دفتر کمیساریای عالی سازمان ملل می بینیم به خوبی در می یابیم این سفیدی موها ناشی از چیست؛ او پیر شده اما امید و انتظار همچنان در چشم هایش موج میزند.
یادداشت از: حمید عبدالحسینی
انتهای پیام / فراق