• امروز : یکشنبه - ۴ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 24 November - 2024

اوضاع از هم پاشیده یک فرقه …

  • کد خبر : 3737
  • 10 سپتامبر 2015 - 11:59

 اوضاع از هم پاشیده یک فرقه

اوضاع از هم پاشیده یک فرقه …

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رجویسم ،

وضعیت کیفی و کمی فرقه رجوی سیر نزولی و انحطاط را در پیش گرفته و سالهاست که در ردیف گروههای تروریستی ورشکسته، واپسگرا و در حال انقراض قرار گرفته است. عدم حضور رجوی، رهبری خود انتصابی در جامعه، نداشتن لیاقت، صلاحیت برای هدایت خود و گروه، از جمله عوامل انحراف، ابتذال، تشدید اختلال در سازمان مجاهدین سابق و فرقه منفور و محدود مجاهدین در حال حاضر است. تشکیلاتی تروریستی، پیر و فرسوده، آبروباخته و منزوی که فقط به صورت مأمور و معذور در زمینه جاسوسی علیه ایران و وطن فروشی برای بیگانگان فعالیت می کند، نه توان قدمی به پیش دارد و نه ارزش و اعتبار و شهامتی برای بازگشت به اصل و نسب خویش در او یافت می شود. آوارگی، سردرگمی، دربه دری رجوی همین است، علّت غیبت کبرای او را باید در کارنامه سیاه و ضد مردمی اش جستجو کرد، بیش از سه دهه خیانت، جاسوسی، مزدوری، دروغپردازی و فریب.

رجوی و همدستانش به محض پیروزی انقلاب اسلامی ۵۷، بر مرکب ترور سوار شدند و مهار ریاست و رهبری سازمان مجاهدین خلق را در دست گرفتند، سازمانی که ده، دوازده سال به صورت دست و پا شکسته، جست و گریز فعالیت مبارزاتی علیه رژیم شاه را در کارنامه اش داشت و بعد رجوی عنان هدایت و کنترلش را قاپید و در دست گرفت و آن را به بیراهه کشاند.

هرآنچه امروز می بینیم، از فرار و جدایی اعضاء تا آوارگی اعضای قدیمی، خروارها پرونده خیانت و ضد میهنی منتسب به فرقه مافیایی رجوی (منافقین ضدخلق) همه نتیجه استبداد مطلق، دیکتاتوری توأم با ذلت و خودکامگی تمام عیار رجوی (زوج نر و ماده) است. عامل، باعث و بانی تمام بدبختی های نسیل فنا کسی جز مسعود رجوی نبوده و نیست. دیگران مهره و زیر مجموعه و اهرم های ابزاری رهبری فرقه اند.

سالها خیانت، ایران ستیزی، دو دهه نوکری و مزدوری برای صدام، جاسوسی و پادویی برای سرویس های اطلاعاتی عربی، اسرائیلی و آمریکایی تا اروپا، جاسوسی اتمی، شرکت در ترور دانشمندان هسته ای ایران، خیانت تمام عیار علیه منافع ملی و میهنی مردم ایران، همه و همه ریشه در انحراف، بیگانه پرستی، ایران ستیزی و مردم گریزی رجوی دارند.

امروز تمام مسائل و معضلاتی که گریبانگیر رانده شدگان اشرف، آوارگان لیبرتی و اخراجی های آلبانی شده اند، نتیجه دخالت منفی و کارشکنی رجوی است، چون مانع تعیین و تکلیف سریع و آسان اعضای درمانده فرقه در عراق و اروپا می شود، به مرض دگرآزاری و سادیسم مزمن دچار شده، لحظه ای کوتاه نمی آید و دست بردار نیست.

رجوی، با ذلت و خواری از اشرف اخراج شد، حالا هم کاری جز اختلال در روند انتقال افراد به خارج از عراق ندارد، چتر شومش را از سر انسان های بدبخت و بیچاره بر نمی دارد. هیچ سازمان و ارگان ذیربط و مسئولی هم برای نجات و کمک به اعضای گرفتار در فرقه ضد بشری رجوی قدمی بر نمی دارد. حتی از سازمان ملل هم کاری ساخته و پرداخته نیست. (سازمان مللی که نتواند دو سه هزار تروریست از رده خارج شده را از عراق انتقال دهد، چطور گره بزرگتری را باز و مشکلی برای نسل بشر حل می کند؟) اگر فریادرسی پیدا می شد، این همه مشکل و معضل سد راه رهایی و نجات ساکنان لیبرتی نمی شدند، رجوی نمی توانست حصارهای ذهنی و عینی به دور اعضای نگونبخت بکشد و هر روز بر موانع بیشتری سد راهشان سازد.

پس می توان نتیجه گرفت که تنها عامل بدبختی و ادامه اسارت اعضای فرقه، شخص رجوی است، کسی که از انسانیت بویی نبرده است.

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=3737