سازمان مجاهدین خلق (فرقه رجوی) یکی از سازمانهای مطرود و منفور نظام جمهوری اسلامی ایران است که ردپای او در جریان اغتشاشات اخیر دیده شد.
احمد پدران، استاد و پژوهشگر دفاع مقدس در یادداشتی به چگونگی شکلگیری این سازمان و منش و شیوه مبارزاتی آنان در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته است: «سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۵۴ با تغییر ایدئولوژی، مارکسیسم را پذیرفت و در پی آن تصفیه خونینی صورت گرفت که تعدادی از کادرهای آن از جمله مجید شریف واقفی به قتل رسیدند.
در سال ۱۳۵۷ با پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط شاه، اعضای باقی مانده گروه از زندان آزاد شدند و از همان ابتدا به مخالفت با انقلاب پرداختند، اگرچه سابقون انقلاب از دوران مبارزات و زندانهای رژیم شاه این تقابل را به چشم میدیدند و از چرخش گروهی از اعضای مجاهدین خلق به طرف مارکسیسم، تصفیه خونین درونسازمانی تا گردآمدن گروهی دیگر در پیرامون مسعود رجوی که به دلیل همکاری با ساواک و فرصت طلبیها و قدرت پرستیها و نفاق آشکارش درون زندان، اساساً چهره موجهی نزد زندانیان به شمار نمیرفت، آگاه بودند، اما نفاق بازماندههای اندک مجاهدین خلق در بیرون از زندان نیز از همان روزهای اوجگیری تظاهرات میلیونی مردم روشن شد. آنجا که آرام خود را در کنار عکس حضرت امام (ره) قرار دادند تا بلکه بتوانند سابقه ننگین خود را تطهیر کنند و وجاهتی نزد مردم پیدا کنند.
آنها با هجوم به اسلحهخانههای پادگانها و کلانتریها در روزهای بیستودوم و بیستوسوم بهمنماه سال ۱۳۵۷ و غارت سلاحهای مختلف که متعلق به مردم بود، آن هم در شرایطی که ملت مبارز و مجاهد در کوچه و خیابان تمام وجود در مقابل گارد شاهنشاهی ایستادگی میکردند، نخستین نشانه توطئههای پنهان و منافقانه گروهک موسوم به مجاهدین خلق را آشکار کردند و گستاخی آنها زمانی بیشتر معلوم شد که در مقابل امر امام (ره) حاضر نشدند سلاحهایی که از ملت دزدیده بودند، پس بدهند و آن را به اصطلاح خود مصادره کردند تا زمانی علیه همین ملت به کار بگیرند.
آنها پس از پیروزی انقلاب خانههای تیمی خود را سازماندهی کرده و شمارش معکوس را برای درگیری نظامی با انقلاب و مردم کلید زدند.
پس از سفر پنهانی مسعود رجوی از مرزهای شرقی به فرانسه در فروردینماه سال ۱۳۶۰ بنا بر اسناد موجود، او زمان آغاز حرکت مسلحانه علیه انقلاب و مردم به مرکزیت خودشان اعلام کرد. آنها گستاخانه حضرت امام (ره) را نیز تهدید کردند تا جایی که امام در مقابل نامه مظلومنمایی، اما تهدیدگرایانه آن ها در بیستویکم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۰ فرمودند: «در آن نامه نوشتهاید در عین حالی که اظهار مظلومیت زیاد کردهاید لکن باز ناشیگری کردهاید و ما را تهدید به قیام مسلحانه کردهاید.» حضرت امام (ره) در ادامه میفرماید: «اگر میگوئید ما به قانون در عین حالی که رأی ندادهایم، لکن سر به او میسپاریم و قبول داریم و قیام مسلحانه که بر ضد قانون است و اسلحه داشتن که بر ضد قوانین کشور است به اینها عمل کنند ما هم با شما آن طوری که شما بخواهید عمل میکنیم.» امام (ره) باز هم اتمام حجت کردند، اما حزب شیطان هم چنان به راه خود میرفت.
تاریخ گواه آن است که در سیام خردادماه سال ۱۳۶۰ مجاهدین نقاب از چهره خود برداشتند. آشوب در تهران و چند شهر دیگر از یک سو و اعلام ورود به فاز مسلحانه به حکومت جمهوری اسلامی ایران از سوی دیگر اقداماتی بود که به زعم آنها با هدف براندازی حکومت اسلامی نوپا صورت گرفت. در همین سال عملیات ترور و جنایتهای بیشماری را مرتکب شدند که به شهادت شمار بسیاری از مردم ایران و شخصیتهای تراز اول جمهوری اسلامی ایران منجر شد.
طبق آمار نشریه مجاهدین خلق و کتاب جمعبندی فعالیت یک ساله مجاهدین خلق و هم چنین نشریاتی که تحت عنوان انجمن دانشجویان خارج از کشور که برای مجاهدین چاپ میشد از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰، ۱۱۶۶۳۰ نفر به دست رزمندگان صلح و آزادی مسعود رجوی و سازمان مجاهدین خلق به قول خودشان اعدام انقلابی شدند. آمار عملیات تخریب، انفجار در اماکن دولتی و خصوصی در سطح ایران طبق نشریه مجاهد و رسانههای خبری مجاهدین ۳۷۴۰ عملیات است.
آماری که از سوی منابع داخلی مانند کانون هابیلیان با سند و مدرک و اسامی و مشخصات کامل انتشار یافته است، حاکی از شهادت بیش از ۱۷ هزار تن از هموطنان ما توسط گروههای تروریستی که ۱۲ هزار نفر از آنها قربانیان تروریسم مجاهدین خلق بودهاند.»
انتهای پیام / فراق